اختصاصی طرفداری - " فوتبال زنده است به چالش ها" . چالش هایی مثل کاتناچیو- توتال، مثل اینکه چند درصد مطابق آنالیز حریفان باید بازی کرد، کمتر از سی درصد یا بیشتر از پنجاه درصد؟ و مثل چالش مهم اهمیت بیشتر بازیکن متخصص یا بازیکن چندکاره. کدام بهتر است: کسی که یک کار را به صورت عالی انجام می دهد یا کسی که چند کار را به شکل خوب و متوسط اجرا می کند؟ ایتالیاییها عاشق بازیکن متخصص هستند و هلندی ها عاشق بازیکن چندکاره و فوتبال زنده است به این چالش ها.
بیل علیه رونالدو. رونالدو علیه بیل. دو جمله تک مضمونی که سهم اصلی پیش بازی پرتغال- ولز را از تیتر روزنامه ها و سایت ها به خود اختصاص داده بودند و دلیل آن درخشش گرت و کریس در ترکیب تیم هایشان به عنوان نفرات اصلی برای صعود به این مرحله بود و حالا یک بازی دیگر، مقداری درخشش بیشتر، از آنها هدایت تیم به فینال تورنمنت انتظار می رفت. ثابت کن از رونالدو بهتری، ثابت کن از بیل بهتری. مقایسه، مقایسه، مقایسه. فقط یک نکته فراموش شده بود: خصوصیات بازی آنها و نقشی که در تیم هایشان دارند! آنچه که آنها را از مقایسه رودررو معاف می سازد. نکتهای که در بازی نیمه نهایی نیز کاملا مشخص بود، اما اگر قصد، تحلیل کیفیت آنها نسبت به همدیگر باشد احتمالا این سوال بهتری است، کدام یک بیشتر به تیمش جهت بهتر بازی کردن کمک کرد: رونالدوی متخصص یا بیل چندکاره؟
برای بررسی تطبیقی بین رونالدو و بیل در پرتغال- ولز باید خارج از احوالات کلی، به گونه ای جزئی تر جهت تقسیم منطقه بازی آنها اقدام کرد. در واقع بررسی این دو بازیکن باید نسبت به نوع حرکاتشان در یک سوم هجومی که بیش از دو سوم تایم خود را در آن بازی می کنند در نظر گرفت، در یک سوم هجومی به عنوان منطقه "مادر" رونالدو و بیل به عنوان دو بازیکن که جدا از تک تخصص بودن یا چند کاره بودن، در مرحله اول مهاجم هستند و مهاجم باید هرچه که دارد را در یک سوم هجومی عرضه نماید. بله، رونالدو و بیل در یک سوم هجومی.
در منطقه یک سوم هجومی هر دو بازیکن عقب تر از دو بازیکن دیگر بازی می کنند، عقب تر از رابسون کانو و عقب تر از نانی، اما با شیوه ای متفاوت از عقب بازی کردن نسبت به همدیگر. رونالدو بیش از تمام بازیکنان تیم و حتی بیشتر از نانی که عمقی ترین مهاجم تیم در ترکیب است گزینه اول اقدام به شوت محسوب می شود، در واقع بازی رونالدو تفاوت بین حالت ترکیب و پوزیشن را رقم زده است. او در اکثر مواقع هم عرض توپ در جلوی زمین قرار دارد ولی این به معنی ارزش گذاری به عنوان نفر دوم تهاجم نیست و حتی خود نانی نیز در صورت عبور توپ از کانال رونالدو اقدام به شوت را انجام می دهد. بدون شک در سیستم بازی پرتغال رونالدو در یک سوم هجومی فراتر از حالت پستی نفرات، گزینه اول، هدف اول محسوب می شود و به همین خاطر است که نه فقط از نانی، بلکه بیشتر از تمام بازیکنان تورنمنت شوت زده است. بله او در تیم پرتغال کاملا یک "مهاجم باکس" می باشد، اما خوب به خاطر توان شوتزنی که دارد این باکس بزرگتر شده است، به اندازه یک سوم هجومی.
در نقطه مقابل بازی " یک سرویس دهنده و یک سرویس گیرنده" در یک سوم هجومی ولز صورت می گرفت، گرت بیل در نقش سرویس دهنده و رابسون کانو در نقش سرویس گیرنده، کسی که باید ضربه نهایی را بزند. البته صحیح است که بیل در یک سوم هجومی برای خطوط و نفرات عقب تر همان نقش خدمات گیرنده جهت دریافت پاس های ورودی به یک سوم دفاعی حریف و از آنجا انتقال به مهاجم هدف را داشت، ولی توسط بازیکنان دیگری نیز پاس نهایی برای رابسون کانو صادر می شد و این مصداق همان رفتار بیل بود که به عنوان یک "بازیکن چندکاره" بعضی مواقع به محض دریافت توپ خودش اقدام به حرکت عمقی و شوت به چهارچوب می کرد.
بله با وجود اشتراک هر دو تیم در سیستم دو مهاجمه، ولی در یک سوم هجومی وظیفه هایی که بنا به خصوصیات رونالدو و بیل به آنها سپرده شده بود متفاوت تر از آن است که اقدام به مقایسه تکنیکی کرد، تفاوت رونالدو متخصص در شوت به چهارچوب که با هدف ایجاد فضا جهت شوتزنی بازی می کند، رونالدویی که دو پاس گلش دو شوت در چهارچوب بوده اند با گرت بیلی که وظایف کلی تر و چندگانه تری را برعهده داشت، وظیفه بازی جهت خلق فضا برای ورود توپ به یک سوم دفاعی حریف، وظیفه ایجاد کانال طولی با مهاجم هدف، وظیفه شوت به چهارچوب و حرکات برهم زننده دفاع حریف در عمق و وظیفه پرسینگ شدید روی پست شش حریف برای جلوگیری از انتقال کلیدی از دفاع به حمله. اما با این وجود حالا وقت آن است که جواب داد که در بازی پرتغال- ولز کدام یک در اجرای وظایفشان در یک سوم هجومی بهتر عمل نمود؟
در آمار شوت به دروازه که تخصص رونالدو است، کریس نه ضربه زده، بیشتر از تمام بازیکنان دیگر بازی، که دو ضربه از آنها در چهارچوب بوده و از این دو ضربه یک گل به ثمر رسیده است، در سمت مقابل گرت بیل پنج شوت را روانه دروازه کرده که سه تا از آنها داخل چهارچوب بوده است. آماری که اگر در ضربات رونالدو گل وجود نداشت، با نسبت بهتر در کیفیت روبرو می شد اما خوب تک گل رونالدو کیفیت در ضربات را کامل به نفع خودش درآورده و البته کمیت را که نیز مطلب مهمی می باشد را هم در اختیار دارد. به سراغ پاس ها برویم که بیل در ولز وظایف بیشتری در ارتباط با آن نسبت به رونالدو داشت. چهل و پنج پاس که سی و یک عدد از آنها صحیح بوده در برابر بیست و نه پاس رونالدو که بیست و سه تا از آنها موفق به مقصد رسیده است، بله بیل تحرک بیشتری نسبت به چندکاره بودنش در تیم داشته و توانسته پاس های بیشتری نیز صادر کند اما در دقت پاس: چهارده پاس اشتباه از بیل و رونالدو شش پاس اشتباه. خوب وقتی آمار دیگری به این آمار اضافه شود شاخص مشخص می شود، رونالدو دو پاس منجر به شوت داشته و بیل که وظیفهاش دادن خدمات در یک سوم هجومی است فقط یک پاس منجر به شوت داشته است.
آیا در مقایسه فردی رونالدو عملکرد بهتری کسب نکرده است؟ اگر هنوز جای شکی باقی مانده باشد می توان به سراغ آمار پاس های این دو بازیکن در یک سوم هجومی رفت، جایی که به عنوان مهاجم اصلی ترین منطقه برای نمایش توانایی هایشان می باشد، رونالدو هشت پاس صحیح از نه پاس، بیل هشت پاس صحیح از نوزده پاس. نه اشتباه نکنید، اینجا دیگر کمیت ارزش بیشتری ندارد، اینجا کمیت یعنی رونالدو یک بار حمله تیم را خراب نموده و به حریف فرصت ضدحمله زدن داده و بیل یازده بار. خوب در کنار اینها آمار هفت بار شرکت رونالدو در دوئل های هوایی در بخش جلوی زمین و سه موفقیت در برابر تک شرکت بیل در دوئل هوایی و پیروزی نیز هست که باز هم نشان از تحرک مثبت تر رونالدو می دهد.
بازیکن متخصص یا بازیکن چندکاره؟ البته خوب من هرگز ادعا نمی کنم که بیل یک بازیکن چندکاره است یا خیر ولی با توجه به نقشش در تیم ولز که از وی کارهای مختلفی خواسته شده دست به این مقایسه با رونالدوی متخصص در شوت به چهارچوب می زنم. می توان نقش کیفیت متفاوت مهاجمان جلوی آنها و البته نبود رمزی و خیلی از مسائل دیگر را برای دخالت دادن در نتیجه این بررسی تطبیقی نیز حساب کرد و می توان گفت نه، همین آمار به صورت فردی گویای همه چیز است، اما با تمام این مسائل یک چالش همچنان وجود دارد: بازیکن متخصص یا بازیکن چندکاره؟ " و فوتبال زنده است به این چالش ها" .