طرفداری- درست در لحظاتی که نگاه همگان به نمایش خیره کننده ایتالیا در برابر اسپانیا، قهرمان دو دوره اخیر جام ملت های اروپا و حذف مدعی اول تورنمنت جلب شده است، در زمانی که همه تحت تاثیر شوک فوتبال ایسلند به انگلیس شده اند، بیایید فراموش نکنیم قهرمان جهان چگونه مقتدرترین نمایش یک تیم در یورو ۲۰۱۶ را برابر اسلواکی پیاده کرد.
شاگردان یواخیم لو که تحت عنوان قهرمان جهان به فرانسه آمده اند، شروع شاهکاری نداشتند اما برد ۲ بر ۰ در برابر اوکراینی که بیشتر از همه آلمان را اذیت کرد، صرفا می توانست راضی کننده باشد. طلسم بازی های دوم در یورو ۲۰۱۶ هم ادامه داشت و دیدار خسته کننده لهستان و آلمان هیچ گلی در بر نداشت. با این حال، سرمربی تاکتیکی مانشافت درست در زمانی که باید، به ترکیب ایده آل تیمش رسید و حالا تیمی حتی با ضریب اشتباه کمتر نسبت به جام جهانی برزیل، در برابر ایرلند شمالی حاضر شد.
نکته کلیدی در تحول ساختار تیم ملی آلمان، قرار دادن یاشوا کیمیش در دفاع راستی بود که انگار پازل تاکتیکی یواخیم لو را تکمیل کرد. بندیکت هوودس با اینکه بازیکن قابل قبولی است، هرگز نمی توانست سرعت و نفوذی که مانشافتِ مدرن با فیلیپ لام، یکی از بهترین فول بک های تاریخ فوتبال تجربه کرده بود، ارائه کند. شاید بسیاری از طرفداران بایرن مونیخ، به هر دلیلی منتقد پپ گواردیولا بوده اند یا کارنامه وی در باواریا را موفقیت آمیز نخوانند اما سرمربی سابق بارسلونا کاری با یک جوان ۲۱ ساله کرده است که بازیکنی که قرار بود جانشین باستین شواین اشتایگر شود، ذهنیتی دارد که از استعدادش در انجام دادن وظایف یک دفاع راست استفاده می کند و حتی آن را به نحوی انجام می دهد که باید او را یکی از بهترین مدافعان راست تورنمنت بنامیم.
آلمان با اعتماد به نفسی که از برزیل بدست آورده، حالا راحت تر هم بازی می کند. اگر بایرن مونیخ در خط دفاع کمی با ترس به مصاف حریفان بزرگ می رفت(مشکلی که سه سال گواردیولا را زمین گیر کرد)، مانشافت با ترکیب هوملس و بواتنگ تقریبا اشتباه نمی کند. هوملس پس از قهرمانی جهان، با افت عجیبی روبرو شده بود اما دوباره خود را در این فصل پیدا کرد تا یکی از با کیفیت ترین مدافعان مرکزی جهان لقب بگیرد. زوج متس، بواتنگی است که پس از شاهکار پزشک تیم، با آمادگی و انگیزه بالایی در تورنمنت حاضر شده است. صحبت های کثیف و نژاد پرستانه گائولند، برلینرِ مانشافت را کوهی از کیفیت کرده که در هر دقیقه، بیننده را غافلگیر می کند. بواتنگ، در دفاع همه کار می کند، در هنگام فشردگی وسط زمین، بازیساز آلمان می شود و در ضربات ایستگاهی، کاملا موثر در جلو بازی می کند. ضلع سوم مثلث دفاعی آلمان را فراموش نکنید. مانوئل نویر که طی پنج سال اخیر، همیشه یک دروازه بان درجه یک بوده است، با تک تکِ حرکات تیمش هماهنگ است و اگر قرار شد موقعیتی حریف بدست آورد، با وجود نویر تبدیل شدن آن به گل، کاری بسیار دشوار به نظر می رسد. در دفاع چپ، یوناس هکتور را هواداران آلمان خیلی دوست ندارند اما اگر به سایر دفاع چپ های تورنمنت دقت کنیم، متوجه می شویم که هکتور، وضعیت بدی هم ندارد.
شاید هکتور طراوت یک دفاع چپ مثل آلابا را هرگز نداشته باشد اما آلمان در همان ناحیه یک خط جلوتر بازیکن آماده ای دارد که به محوطه جریمه خودی می آید، توپ را می گیرد و به سمت دروازه حریف یورش می برد. یولیان دراکسلر پس از نیم فصل اولی کابوس وار در وولفسبورگ، در نیم فصل دوم دل هواداران را بدست آورد و تقریبا نشان داد که به اوج فوتبالش بازگشته است. جواهر آلمانی با حل کردن بازی در پیراهن تیم ملی برای خود، حالا یکی از نقاط قابل اتکای مانشافت در یورو ۲۰۱۶ است. در سمتی دیگر که توماس مولر، چند ماهی است کاملا از روزهای اوجش فاصله گرفته، وجود بازیکن ریزنقش و سریعی مثل کیمیش باعث می شود هماهنگی مهمی در دو بال آلمان به وجود بیاید. مولر فرصت های قابل قبولی تاکنون بدست آورده اما نتوانسته که آن ها را گل کند، اما اگر این داستان در برابر ایتالیا به پایان برسد، مولر ناگهان منفجر خواهد شد.
در میانه میدان، سامی خدیرا با وجود مصدومیت های همیشگی، فصل فوق العاده ای را در یوونتوس سپری کرده و با بازی در سری آ، سر سخت تر از همیشه، مهم ترین دیوار آلمان در خط هافبک است. در کنار خدیرا، تونی کروس تقریبا اصلی ترین مهره تاکتیکی یواخیم لو محسوب می شود. کروس به مانند شرابی است که انگار سال به سال بهتر می شود و تکامل فوتبال او، می تواند هر رقیبی را بترساند. تونی رهبر خط هافبک آلمان است و هر تیمی برای خنثی کردن مانشافت، باید در گام اول وی را از مسیر بازی تا حد ممکن خارج کند(کاری که کمتر تیمی می تواند انجام دهد.).
نکته جالب در مورد دو تقابل آخر تیم ملی آلمان، نحوه مواجهه حریفان با خط هافبک بوده است. هم ایرلند شمالی و هم اسلواکی با هافبک ۵ نفره به مصاف آلمان رفتند. تیم بریتانیایی توان مقابله با خط هافبک آلمان را اصلا نداشت و از دقایق اولیه بازی، کاملا میدان را به حریف واگذار کرد. در مورد اسلواکی، در حالی که مهمترین نقطه قوت این تیم هافبکش بود، سیاست دفاعی کوشاک و دلخوش کردن به ضدحمله، اصلا جواب نداد و کروس و خدیرا تقریبا هر توپی را جمع کردند.
در خط آتش آلمان، مسوت اوزیل دقیقا صفر و یکی عمل می کند اما او در همین تورنمنت هم ثابت کرد که اگر ۹۰ دقیقه هم راه برود، در دقیقه ۹۱ می تواند پاسی فراهم کند که تیم ملی کشورش به گل برسد. وجود ماریو گومز هم در نوک، برای سیستم یواخیم لو حیاتی به نظر می رسد. در سال هایی که آلمان به مانند بسیاری از قدرت های فوتبال دیگر مهاجم نوک خیلی بزرگی ندارد، ماریو گومز فصل خوبی را سپری کرده و حداقل می تواند توپ های مرده ای که در محوطه جریمه حریف به وجود می آید را به گل تبدیل کند. یورو ۲۰۱۲، فرصتی برای گومز است که بالاخره در یک تورنمنت، قهرمان کشورش شود.
تیمِ آماده یواخیم لو در دو بازی اخیر، ۴۵ بار برای گل زدن به حریفان وارد عمل شده که ۱۶ توپ در درون چارچوب حریف قرار گرفته است. چه تیمی می تواند در مقابل مانشافت مقابله کند؟