علی کریمی متولد 17 آبان 1357 در کرج و در یک خانواده 7 نفره اصالتا گیلانی (چهار پسر و یک دختر) به دنیا آمد،علی فرزند سوم خانواده است.فرشید،برادر بزرگتر علی همانند وی به فوتبال روی آورد و با او در تیم فتح تهران هم بازی بود.
تا جایی که می دانیم حتی طرفدارهای کوچک پرسپولیس هم 8 جادویی را می شناسنند.شعار همیشه تماشاگران پرسپولیس "علی با تعصب" یا "علی فقط کریمی" ما را به یاد بازی تیم ملی امید مقابل ویتنام می اندازد،زمانی که علی کریمی بخاطر دفاع از علی انصاریان داور وسط را هل داد و یک سال از طرف AFC محروم شد. همچنین در شهرآورد چهل و نهم (دربی جنجالی) که سومین حضور او در مقابل تیم استقلال تهران بود،یک پنالتی گرفت و با گل دقایق پایانی خود بازی را به تساوی کشاند.
سال 2008 علارقم پیشنهاد هایی که از اسپانیا، آمریکا، ژاپن و امارات داشت با مبلغ 310 هزار دلار به تیم سابقش پرسپولیس برگشت و وقتی بعد از 2717 روز وارد ورزشگاه آزادی شد، در میان قریب به یک صد هزار نفر تماشاگر به مدت 20 دقیقه بی وقفه مورد تشویق قرار گرفت. هواداران پرسپولیس به او نشان دادند که او را به عنوان اسطوره ی پرسپولیس قبول دارند.
در بازی استیل آذین که با دو پاس گل نقش موثری را در برد استیل آذین ایفا کرد، زمانیکه بخاطر اشتباهات داوری از زمین بازی اخراج شد، پیراهن استیل آذین را کنار انداخت و با پیراهن پرسپولیس در میان تشویق هواداران پرسپولیس به رختکن رفت.اینبار علی کریمی ارادت خود را به هواداران پرسپولیس نشان داد و اینکه جداییش از پرسپولیس اجباری است.
اما مسئله مهمی که ذهن هواداران را بطور جدی مشغول کرده این است که جادوگر محبوبشان تعلق پرسپولیسی اش را هنوز دارد؟؟ پس چرا مرتب با دست اندرکاران کنونی تیم در گیر می شود؟ بعضی می گویند که مگر مجیدی نبود که اختلافات را برای دل هوادارانش کنار گذاشت؟ پس در ذهن او چه می گذرد؟
از مشاجرات و دعواهای لفظی با سرمربی پرسپولیس گرفته تا به حاشیه کشیدن و مصاحبه های مطبوعاتی بر ضد مدیر عامل وقت پرسپولیس و آخرین مورد هم در بازی با تراکتور و پرخاش به کاپیتان پرسپولیس، این شک را در دل هواداران و دوستداران پرسپویس و جادوگر می پروراند که این رفتار دوگانه برای چیست؟ او که محبوبیت و مقبولیت خود را از پرسپولیس و هوادارانش دارد چرا در حساس ترین زمان ممکن که تیم در کورس قهرمانی قرار دارد با رفتار خود آرامش را از تیم و هوادار می گیرد؟
آیا اکنون زمان آن است که کریمی بارها و بارها خود را رو در روی رویانیان و دایی قرار دهد؟ آیا اکنون که بعد از چندید فصل پرسپولیس بار دیگر در کورس قهرمانی قرار دارد این مسائل بر محبوبت کریمی می افزاید؟ اتفاقا برعکس از آن همه مقبولیت می کاهد. چه بسی کسانی که مهدوی کیا را برای اون مثال می زنند. کسی که بعد از آن همه نیمکت نشینی هم خم به ابرو نیاورد و با خودخوری اجازه داد تیم محبوبش راه خود را ادامه دهد.
آیا او سرنوشت کنونی امثال مایلی کهن را نمی بیند؟ کاش علی کریمی از یاد نبرد و ببیند که رو در روی چیزی ایستاده است که هواداران، همان هایی که عاشقش هستند، آن را نمی پسندند. به یاد داشته باشد که محبوبیتی که یک عمر زحمتش را کشیده است به راحتی از دست خواهد رفت و در سیل احساسات هواداران ویران خواهد شد. کریمی حتما می داند که پرسپولیس، نام خود را از بازیکنان نگرفته است بلکه این بازیکنان اند که از نام پرسپولیس نامی شدند.
علی آقا، جادوگر، مارادونای آسیا، لطفا جادوگر بمان.
