طرفداری- هنگامی كه یوونتوس در سال 2006 به سری ب رقابت های فوتبال ایتالیا سقوط نمود، كمتر كسی بازگشت زودهنگام و مقتدرانه آنها را پیش بینی می كرد، حال تنها پس از گذشت ده سال بیانكونری ها با برخورداری از مدیریتی هوشمندانه و صبورانه و همچنین سیاستی فوق العاده در بازار نقل و انتقالات به قدرتی بی نظیر در فوتبال ایتالیا بدل گشته اند و می توانند در اروپا نیز حرف های زیادی برای گفتن داشته باشند. این یادداشت به بررسی ده دلیل عمده دستیابی به چنین موفقیت كم نظیر و اقتدار فوق العاده ای توسط تورینی ها می پردازد.
یك- كالچوپولی:
خاطرات تلخ جنجال دستكاری نتایج رقابت های سری آ همچنان برای یوونتوسی ها زنده است، جنجالی كه به باز پس گیری دو عنوان قهرمانی سری آ از یوونتوس منجر گردید و به Calciopoli در تاریخ فوتبال ایتالیا شهرت یافته است. سقوط اجباری یوونتوس به رقابت های سری ب كه پیامد چنین جنجالی بوده به رحمتی برای بانوی پیر بدل شد، چون چنین اتفاقی سبب گردید تا تغییراتی اساسی در این تیم چه از نظر ورزشی و چه اقتصادی به وجود آید. سران باشگاه بعد از این اتفاق با تصمیم گیری های هوشمندانه خود و با ارائه قراردادهای نه چندان پر هزینه و همچنین تمدید قرارداد با بازیكنان تاثیرگذار خود توانستند به سرعت این بخش تاریك از تاریخ باشگاه یوونتوس را به فراموشی سپارند.
دو- تاسیس استادیوم اختصاصی:
در سال 2008 جیووانی كوبولی رئیس جدید باشگاه یوونتوس با افتخار از برنامه باشگاه برای تاسیس استادیوم جدید و تبدیل یوونتوس به اولین باشگاه فوتبال در ایتالیا كه دارای استادیوم اختصاصی است، رو نمایی نمود. این اقدام به دو جهت تصمیمی بسیار مهم بوده است، در قدم اول در بلند مدت سود اقتصادی زیادی نصیب باشگاه یوونتوس گردید، چون این باشگاه به دلیل عدم استفاده از استادیوم دل آلپی دیگر نیازی به تقسیم سود خود با شهر تورین ندارد و در قدم دوم این استادیوم جدیدكوچك تر، شرایط و جوی بسیار وحشتناك تر را برای هر حریفی ایجاد می نماید، جوی كه تنها با استادیوم های انگلیسی قابل مقایسه است ، به همین دلیل تصادفی نیست كه یوونتوس در حال حاضر از یكی از بهترین استادیوم های خانگی فوتبال در اروپا برخوردار است.
سه- آندره آنیلی و مدیریت جدید:
قبل از رسیدن آنیلی به سمت مدیریت جدید یوونتوس در سال 2010، این تیم از ساختاری مدرن اما محافظه كارانه برخوردار بود، اما بعد از انتخاب آنیلی وی شرایط اقتصادی باشگاه را به سرعت بهبود بخشید و تغییرات مثبت فراوانی در سطح مدیریتی این باشگاه به وجود آورد كه شاید بتوان مهمترین آن را در انتصاب ژوزپه ماروتا به عنوان یكی از تصمیم گیرندگان اصلی باشگاه دانست. آنیلی همچنین چهره ای بسیار محبوب در بین بازیكنان یوونتوس محسوب می گردد، برای نمونه آندرا پیرولو در بیوگرافی خود بارها از وی و همچنین ماروتا تمجید نموده است.
چهار- آنتونیو كنته:
در سال 2011 انتونیو كنته سرمربی حال حاضر تیم ملی ایتالیا و آتی چلسی، هدایت یوونتوس را بر عهده گرفت و به نوعی اعتماد به نفس را به این تیم بازگرداند و در حقیقت به تیم DNA تاكتیكی جدیدی بخشید كه هنوز هم قابل احساس است. این سرمربی ایتالیایی در هنگام ورود خود به باشگاه یوونتوس در گفتگویی اعلام نمود:"زمان آن رسیده است كه شیوه بازی یوونتوس را تغییر دهیم"، وی به قول خود وفا نمود و توانست سه مرتبه متوالی اسكودتو را برای بیانكونری ها به ارمغان بیاورد.
پنج- نقل و انتقالات هوشمندانه:
از نقش ماروتا در تحول مثبت یوونتوس نمی توان به آسانی گذر نمود و در واقع وی را باید از سال 2010 مسئول اصلی سیاست ها و تصمیم های هوشمندانه باشگاه در بازار نقل و انتقالات دانست. در سال 2011 ماروتا بازیكنانی نظیر آندرا پیرلو، اشتفان لیشتن اشتاینر و آرتورو ویدال را جذب نمود، در سال بعد وی شرایط پیوستن پل پوگبا از منچستریونایتد را مهیا نمود، در سال 2014 ماروتا ستاره ای نظیر كارلوس توز را به تورین آورد و در تابستان اخیر نیز وی مهاجمی آینده دار به نام پائولو دیبالای آرژانتینی را برای تورینی ها جذب كرده است.
شش- هویت ایتالیایی:
فراكسیون یوونتوسی های تیم ملی ایتالیا همواره بحشی مهم و تاثیرگذار را در تاریخ فوتبال ایتالیا بر عهده داشته است. در سال های اخیر وجود این فراكسیون شامل جیانلوئیجی بوفون، آندرا بارزالی، لئوناردو بونوچی و جورجو چیلنی به همراه كلودیو ماركیزیویی كه در این فصل نقشی بسیار مهم در تورین ایفا نموده، برای موفقیت یوونتوس بسیار حائز اهمیت بوده است و بی تردید بدون وجود این هسته و هویت ایتالیایی اقتدار بی نظیر یوونتوس در سال های اخیر غیر قابل تصور می باشد.
هفت- سقوط تیم های میلانی:
بی تردید بانوی پیر ایتالیا بیشترین سود را از سقوط تلخ تیم های میلانی برده است. سال 2010 اینتر موفق به فتح سه گانه شد و سال 2011 میلان سری آ را فتح نمود، اما از این سال به بعد هر دو تیم میلانی شرایط بسیار بدی را تجربه كرده اند و یوونتوس از این ناپایداری و بی تباتی عجب در سن سیرو نهایت استفاده را برده است.
هشت- ماكسی آلگری:
سران میلانی در وقع به نوعی خود در تضعیف روسونری ها نقش تعیین كننده ای داشته اند، در ابتدا آنها آندره پیرلو را به یوونتوس مهمترین رقیب خود واگذار نمودند و بعد آنها اجاز خروج ماكسی آلگری سرمربی موفق خود را به مقصد تورین صادر كردند. در واقع بعد از جدایی آنتونیو كنته از یوونتوس در سال 2014 راه برای پیوستن آلگری به این تیم كاملا هموار شد. انتخاب آلگری به عنوان سرمربی جدید بیانكونری را البته می توان از تصمیمات شجاعانه ماروتا به حساب آورد. تاكتیك های متغیر آلگری در حقیقت در این دو فصل اخیر به یكی از بزرگترین نقاط قوت یوونتوس بدل گشته است.
نه- ضعف روحی تیم هایی نظیر ناپولی و رم:
بعد از سقوط تراژیك دو تیم میلانی، ناپولی و رم نیز به عنوان دو تیم بزرگ دیگر فوتبال ایتالیا هرگز نتوانستند در اندازه رقیبی بزرگ برای یوونتوس ظاهر شوند و به نوعی جای خالی دو تیم اینتر و میلان را پر كنند. در فصل 2013/14 رم با به دست آوردن ده پیروزی متوالی در ابتدای فصل بسیار مقتدر ظاهر گردید، اما در نیم فصل دوم رمی ها نتوانستند هرگز ثبات خود را حفظ نمایند، ناپولی نیز در این فصل دچار چنین سرنوشتی شد و با وجود شروعی خوب در انتهای فصل نتوانست نتایج خوب نیم فصل اول را تكرار نماید.
ده- یوونتوس و روحیه پیروزی طلبانه در بازی های بزرگ:
یوونتوس در رویارویی های مستقیم با رقیبان بزرگ خود در سری آ در اكثر مواقع به پیروزی دست می یابد، برای نمونه در این فصل آنها توانستد در دیداری حساس با نتیجه 1:0 رقیب اصلی خود ناپولی را از پیش رو بردارند كه قدمی بزرگ به سوی قهرمانی محسوب می گردید. بیانكونری ها در واقع از روحیه پیروزی طلبانه بسیار بزرگی بر خلاف سایر رقبای ایتالیایی خود برخوردار هستند و قهرمانی در رقابت های این فصل با وجود شروعی بسیار ضعیف به خوبی قدرت زیاد چنین روحیه ای را در بین شاگردان آلگری به اثبات می رساند.