طرفداری- مهندس امین ابطحی بیست و سومین مهمان صندلی داغ طرفداری در بیست و چهارمین روز بهار سال نود و پنج است. کار و زندگی خود را دارد و با نظمی خاص همیشه همکاری خود را ادامه داده و شمار یادداشت هایش چهار رقمی شده است. با وجود گهگاه بازخوردهای بد و نظرات توهین آمیز، دیده ام که چطور با سعه صدر برخورد می کند و خسته نشده است. در مقاطع مختلف به ضد انگلیسی تا ضد بایرن مونیخی بودن محکوم شده که به نظر اوج آن در این یادداشت بود که به اعتراضات بسیاری انجامید. بعدها صحت ترجمه مورد بررسی قرار گرفت و همه دیدیم خیانتی صورت گرفته نشده. ادامه را به زبان مهیار میرزاپور بخوانید: آقای ابطحی از فعال ترین های طرفداریه و با یه نظم و اراده جالب به کارش ادامه میده. بنابراین از ایشون خواستم قبل از شروع کارشون در مورد یادداشت مدنظرشون و تیتری که انتخاب کردن با من صحبت کنن. البته منظور من نه سانسور بود نه امر و نهی کردن به ایشون. مساله یک مشاوره بود برای انتخاب های بهتر. خدا رو شکر امین هم با تواضع زیاد این پیشنهاد رو قبول کرد و روند کار یادداشت هاش خیلی بهتر شد. مشکل دوم اینجا بود که بعضی رسانه های آلمانی مغرضانه در مورد موضوعات فوتبال جهان می نوشتن که اونا رو هم از لیست منابع یادداشت های ایشون حذف کردیم. مشکل سوم هم وقت کم امین بود که نمی رسید همه تحولات فوتبال رو هر روز تعقیب کنه و گاهی از این نظر یادداشت هاش "فالش" میشد. ولی در جریان مکالمات مون این مشکل هم حل شد و من به خاطر اینکه تمام ساعات روز اخبار رو از سایت های خارجی و سایت خودمون تعقیب می کردم به امین کمک کردم در انتخاب یادداشت ها بهتر از قبل کار کنه. اگه بخوام در مورد خصوصیات امین حرف بزنم باید از ادب و نظمش بگم. ادبی که تو همه مکالماتش در شرایط مختلف به وضوح دیده میشه و نظمی که باعث میشه علی رغم همه مشغله های کاری و زندگی شخصیش، به طور مرتب برای طرفداری بنویسه.
امین ابطحی؛ بیوگرافی و فوتبال |
سید امین ابطحی، متولد 1359 در تهران، مهندس مكانیك (طراحی جامدات)، چند روز بعد از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به دنیا اومدم و فكر می كنم، بزرگترین شاید بهتر باشه بگم مسن ترین نویسنده سایت محسوب می شم. با توجه به اینكه پدرم خلبان نیروی هوایی بود، آغاز جنگ تاثیر بسیار زیادی تو دوران كودكی من داشت. تو دوران مدرسه خوب دانش آموز منظم و درسخونی بودم و مثل بیشتر بچه های اون دوره تنها تفریح ممكن و قابل تصور برای من فوتبال بود. سال 1377 تو رشته مكانیك شروع به تحصیل كردم و از سال 1382 وارد بازار كار شدم و تو یه شركت مهندسی اولین تجربیات خودم رو تو دنیای مهندسی جمع آوری كردم، سال 1384 وارد یه شركت بزرگتر و تخصصی تر شدم و الان بیش از ده سال هست كه به این شركت وفادار موندم و تو بخش طراحی، مهندسی و تا حدودی اجرای پروژه های مختلف صنعتی كه تو شركت جاری بوده، به عنوان مسئول پروژه حضور داشتم.
از دوران كودكی علاقه خاصی به كشور آلمان، تمدن و فرهنگ این كشور داشتم و همیشه شاكی بودم كه چرا تو دوران مدرسه به جای انگلیسی به ما آلمانی یاد نمی دن، همین علاقه سبب شد كه از سال 1379 تو دوره های آموزش زبان آلمانی سفارت اتریش شركت كنم و تا بالاترین سطح این دوره ها رو گذروندم، تو سال های اخیر با گذروندن یه دوره تدریس زبان آلمانی، با چندین موسسه زبان در زمینه آموزش زبان آلمانی همكاری داشتم، البته تدریس زبان رو فقط مواقعی كه تو شركت سرم خلوت تر میشه و تو اوقات فراغتم دنبال می كنم. البته تسلط نسبی به زبان آلمانی تو دنیای كار نیز برام مقید بوده.
علاقه به زبان و فرهنگ آلمانی و همچنین فوتبال سبب شد كه از همون دوران بچگی یكی از طرفدارای تیم ملی فوتبال آلمان بشم و یادمه از رقابت های یورو 1988 كه اتفاقا آلمان هم میزبان بود به طور غیر مستقیم و نه خیلی جدی از این تیم طرفداری می كردم. اما اولین تورنمنتی كه به صورت جدی دنبال كردم جام جهانی 1990 ایتالیا بود و اولین دیدار مهم بین المللی رو كه به صورت زنده تماشا كردم بازی بین تو تیم آرژانتین و كامرون تو افتتاحیه جام جهانی بود.طبیعتا تو جام جهانی 1990 طرفدار آلمان بودم و بعضی از صحنه های این تورنمنت نظیر درگیری فولر و ریكارد، گل ماتئوس به چك، گل برمه به انگلیس تو نیمه نهایی و قهرمانی آلمان با برد آرژانتین هرگز از یادم نمی ره، با اینكه آلمان تو این جام قهرمان شد اما هرگز خاطره خوشی از این رقابت ها ندارم، چون متاسفانه پدرم رو در حین برگزاvی همین رقابت ها تو یه سانحه از دست دادم. بر عكس این اتفاق تلخ تو جام جهانی 1990 که قهرمانی آلمان رو کاملا بی معنی کرد برام، قهرمانی آلمان تو جام جهانی 2014 بسیار برای من شیرین، دلچسب و خاطره انگیز بوده و خواهد بود، چون درست تو روز بازی فینال ماراكانا و برد آلمان مقابل آرژانتین، دخترم به دنیا اومد.
طرفداری متعصبانه از آلمان از همون بچگی باعث تعجب همه اطرافیانم شده بود، به طوری كه من از همه عملكردهای آلمان تو رقابت های یورو و جام جهانی خاطره دارم، كه بدترین اونا حذف از جام جهانی 1994 و 1998 و همچنین شكست عجیب تو فینال یورو 1992 بوده، تو فوتبال باشگاهی نیز طبیعتا از بایرن مونیخ خوشم میاد، تو دوران بچگی بازی های باشگاهی اروپا تو ایران خیلی به صورت جدی دنبال نمی شد، چون هیچ رسانه ای به رقابت های باشگاهی اروپایی اهمیت نمی داد، اما از سال 1996 كه بایرن مونیخ قهرمان یوفا شد من بازی های این تیم رو به صورت جدی تر دنبال كردم، تلخ ترین خاطراتم از نتایج بایرن مونیخ هم به شكست دراماتیك تو دو فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال های 1999 و 2012 مربوط میشه.
همونطور كه گفتم اون موقع خیلی به فوتبال باشگاهی تو اروپا اهمیت داده نمی شد و اولین تجربه من از چنین بازی هایی مربوط به پخش با تاخیر بازی برگشت میلان و رئال مادرید در یكی از مراحل حذفی لیگ قهرمانان اروپای فصل 1989/90 میشه كه میلان با حساب 5:1 مادریدی ها رو برد كه البته شیوه بازی مثلث هلندی میلان سبب شد كه من شیفته بازی اونا بشم. به همین دلیل به جزء مانشافت من تو سطح ملی از هلند و تا حدودی ایتالیا خوشم میاد، تو زمینه باشگاهی هم من به جزء بایرن مونیخ از میلان و تا حدودی لیورپول خوشم میاد. فوتبال باشگاهی تو ایران رو خیلی دنبال نمی كنم ولی تو دوران كودكی و نوجوانی طرفدار پرسپولیس بودم. تو سال های اخیر به دلیل مشغله زیادی كه داشتم كمتر فرصت كردم بازی های فوتبال اروپایی رو از تلویزیون تماشا كنم، اما سعی می كنم كه برخی رقابت های مهم لیگ قهرمانان و بازی های آلمان تو تورنمنت های بزرگ رو از دست ندم.
مطالعه یكی دیگه از فعالیت های مورد علاقه من هست كه تو سال های اخیر به دلیل مشغله زیاد كاری، كمبود وقت و همچنین اعتیاد به اینترنت متاسفانه ازش فاصله گرفتم به فلسفه و اندیشه علاقه دارم و سعی كردم بیشتر آثار فلاسفه و اندیشمندان بزرگ آلمانی زبان مثل نیچه، هایدگر، هگل، كانت، ماركس، پوپر، وبر، آرنت و ویتگنشتاین رو بخونم و با نظراتشون آشنا بشم، تو ادبیات هم بیشتر آثار نویسنده های مشهور آلمانی زبان نظیر توماس مان، اشتفان تسوایگ، فرانتس كافكا، برتولت برشت رو ترجیح دادم و می دم كه بخونم. تو موسیقی هم با نوع ایرانیش خیلی میونه خوبی ندارم و بیشتر ترجیح می دم حین كار یا ترجمه آثار كلاسیك موسیقی دانان و آهنگ سازی بزرگ آلمانی و اتریشی رو گوش بدم و انرپی بگیرم، تو رانندگی و هنگام ورزش هم بیشتر از آهنگ های پاپ روز آلمانی استفاده می كنم. به سینما هیچ علاقه ای ندارم و تقریبا هیچ وقت حوصله فیلم و سریال نگاه كردن نداشتم، شب ها در صورت فرصت داشتن ترجیح می دم یه سریال جنایی آلمانی تماشا كنم.
اواخر اردیبهشت ماه سال 1392 (حدود سه سال پیش) من با سایت طرفداری آشنا شدم و با ارسال یه ایمیل خواستار همكاری با سایت تو بخش آلمان شدم، آقای مهیار میرزاپور جواب ایمیل من رو داد و به این ترتیب همكاری من با سایت طرفداری شروع شد. دو، سه ماه اول به صورت آزمایشی همكاری می كردم اما بعد از مدتی به نویسنده رسمی سایت تبدیل شدم. در سال اول من تو زمینه ترجمه خبر بیشتر فعال بودم اما از مرداد ماه سال 1393 به دلیل برنامه های كاریم، فقط با بخش ستون نویسندگان سایت همكاری دارم و تو این مدت حدودا سه ساله بیش از 1300 یادداشت كه بیشترشون ترجمه بوده واسه این بخش كار كردم.
من با چند تا از نویسنده های طرفداری از طریق دنیای مجازی درارتباط هستم،از همه بیشتر با آقای میرزاپور مراوده دارم و تقریبا روزانه در مورد مطالبی كه قرار هست تو سایت منتشر كنم با هم صحبت و حتی مجادله می كنیم، ایشون هم همیشه با سعه صدر و آرامشی كه دارن تو این بحث ها شركت می كنن، البته من بیشتر مواقع نتایج بازی های مهم رو هم از ایشون تلگرامی می پرسم، چون خوشبختانه همیشه از آخرین خبرا و نتایج فوتبالبا خبر هستن. تو مدت غیب آقای میرزاپور در سال گذشته من بیشتر با آقای محمدرضا احمدی در تماس بودم كه رفتن ایشون از سایت به نظرم فقدان وضربه بزرگی هست و امیدوارم كه هر جا هستن موفق باشن و باز هم شرایط بازگشتش به سایت مهیا شه، در مواقع حساس آقای احمدی همیشه در زمان حضورشون تو سایت از من حمایت می كردن. آقای جنت خواه هم كه مدیر بسیار خلاقی هست و دیگه نیازی به تعریف نداره، من از ایشون هم بسیار سپاسگزارم. متاسفانه من از بچه های دیگه سایت خیلی شناخت زیادی ندارم و فقط از طریق شركت تو مراسم سالروز تاسیس سایت با دوستانی مثل شهروز حدادیان، محمد محمد خانی و كیان موسوی آشنایی كوتاهی پیدا كردم.
من به لطف سایت دستم تو ترجمه از آلمانی خیلی تند و روان شده و تقریبا روزی بین یك تا دو ساعت زمانم رو واسه سایت صرف می كنم، به نظرم سایت تو این مدت به همت بچه ها و نویسنده هایی كه همگی عاشق فوتبال هستن و هیچ چشمداشتی مالی ندارن، بدون هیچ رانت و كمكی دولتی و با وجود همه سنگ اندازی ها به جایگاه بسیار خوبی دست پیدا كرده و البته خوانندگان هم تو دسترسی به چنین جایگاهی نقش بسیار مهمی داشتن. به نظرم همگی باید قدر چنین فرصتی كه ایجاد شده رو بدونیم و به دور از هر گونه جنجال و تعصبی زمینه ساز پیشرفت هر چه بیشتر سایت رو فراهم بیاریم.
تو سایت من برخی مواقع به آنتی رئالی، آنتی بارسایی، آنتی منچستری و حتی در این اواخر به آنتی بایرنی بودن متهم شدم، اما باید بگم كه من تو دنیای فوتبال از هیچ تیمی تنفر ندارم، هرگز اجازه ندادم علاقه به تیمی خاص تو مطالبم تاثیر بذره و فقط تلاشم این بوده كه خوانندگان سایت رو هر چه بیشتر و سریع تر با مطالب، تفسیرها و یادداشت های روز فوتبال اروپا و آلمان كه تو سایت ها و روزنامه های معتبر آلمانی به چاپ می رسه، آشنا كنم. به همین دلیل اگه مطالب من سبب كدورت خاطر برخی از خوانند های سایت شده، از همین جا ازشون عذرخواهی می كنم، ولی مطمئن باشید كه هیچ نیت یا قصدی تو این مطالب نبوده.
در پایان از همه دوستان سپاسگزارم كه وقت گذاشتن این مطلب رو خوندن، از خوانندگانی كه با پیام های محبت آمیزشون رو صفحه اختصاصی من، لطفشون رو نشون می دن هم سپاسگزارم، از كسانی كه انتقاد می كنند و پیشنهاد مطلب می دن هم ممنونم، در مورد كسانی هم كه توهین می كنن هم حرفی واسه گفتن ندارم،فقط براشون آرزوی موفقیت می كنم. از آقای امیری فر عزیز هم كه زحمت تهیه و تنظیم این مطلب طولانی رو كشیدن صمیمانه سپاسگزارم.