اختصاصی طرفداری - یادش به خیر. اوایل دهه 80 بود و لیگ چهارده تیمی. 2 نماینده از شیراز در لیگ برتر شرکت می کردند و آذربایجان نماینده ای نداشت. برق در جهنم حافظیه یقه اسم و رسم دارها را می گرفت. فجر هم کلی بازیکنان مستعد به چرخه فوتبال ایران اضافه می کرد و با شاغلام برای خود نامی دست و پا کرده بود. خوراکش نیز چیزی نبود جز جام حذفی.
آن زمان تراکتورسازی در لیگ دسته اول حضور داشت و هر سال برای صعود به سطح اول ایران دست و پا می زد. اما چرخش زمان جای نمایندگان استان ها را عوض کرد. پایان لیگ هشتم برق ما را برق گرفت. دسته یک، دسته دو، دسته سه، دسته ناکجا! فصل بعدش نیز متوسل زاده خودش را جوانمرد کرد و فجر را جوان مرگ. زردپوشان شیرازی رفتند و برگشتند و باز هم رفتند. رفتنی که به نظر می رسد برگشتی ندارد یا بهتر بگوییم نمی خواهند برگردد. آری! نمی گذارند برگردد. چرا؟ چون دلشان به حال جوانان شیرازی نسوخته. چون مهر " سوختن و ساختن" بر پیشانی ورزش دوستان شیرازی خورده است.
نمی توان همه چیز را گردن سپاه پاسداران انداخت. سپاه تنها مسئول فجر است. اما برق کجاست؟ چرا خونه به خونه سهمیه بهمن را از شیراز به بابل منتقل کرد؟ چرا دیگر خبری از مرصاد و پیام مخابرات نیست؟جواب روشن است. "آخر وقتی باید به خاطر چند تیم فوتبال کلی امکانات تدارک ببینیم و هزینه کنیم و نیاز به مدیریت داشته باشیم، چه چیزی از پاک کردن صورت مسئله بهتر است که با حذف این تیم ها بار تیم داری را از روی دوش خود برداریم."
این است دیدگاه مسئولان بی انصاف استان فارس. به راستی مردم تبریز حق دارند 3 نماینده در لیگ برتر داشته باشند. هنگامی که رسول خان خطیبی به خاطر عشق به شهرش می گوید "جدایی از سیاه جامگان به نفعم بود چون به شهر خودم باز گشتم" و عرق به ديار آذربایجانی ها به حدی است که دسته یک را در شرایطی به لیگ برتر ترجیح می دهند پس حق دارند یک دانگ از لیگ برتر فوتبال ایران را به نام خود سند بزنند.
چرا فجر شهید سپاسی باید از صدر جدول لیگ دسته یک تا رتبه پنجم سقوط کند و ماشین سازی تبریز از میانه های جدول به منطقه صعود، راه پیدا کند؟ چرا باید ایرانپوریان ها و شجاعیان ها و رفیعی ها در شهر تبریز به دنبال رویاهایشان باشند؟ چرا امثال رجب زاده حتی در سال های آخر فوتبال خود رفتن را بر ماندن ترجیح می دهند؟
چرا باید تنها کلان شهر جنوب کشور از داشتن یک تیم در بالاترین سطح فوتبال محروم باشد؟ چرا مسئولان شهر شیراز نمی توانند یک استادیوم مناسب برای شهرشان تدارک ببینند؟ چرا در مسابقات کشتی انتخابی تیم ملی در میان دید همگان حق پهلوان امید نوروزی ضایع می شود؟ چرا هیچ مسئول استانی و شهری و کشوری به "چرا" های ما پاسخ نمی دهد؟ وقت این رسیده که ما شیرازی ها و استان فارسی ها با صدای بلند نداشته هایمان را فریاد بزنیم. شاید تغییری حاصل شد. شاید ما نیز به چشم تبریزی ها و اصفهانی ها دیده شدیم. یا علی! هنوز دیر نشده است!