علیرضا همایون فر: درخشش لستر سیتی غیرمنتظره بوده. کدام قهرمانی های دیگر عجیب بوده اند؟
در تورنمنت های ملی قهرمانی دانمارک در یورو 1992 و یونان در 2004 کاملا دور از انتظار بودند، ولی در لیگ ها چند نمونه زیر بسیار عجیب بشمار می رفتند:
به قهرمانی نامتعارف ایپسویچ در لیگ انگلیس 1962 در کتب تاریخی فوتبال بارها اشاره شده. ایپسویچ از لیگ سه به لیگ دو آمد و از لیگ دو به لیگ یک و بلافاصله هم قهرمان لیگ یک شد، آن هم با 42 بازی و فقط دو شکست. مربی آنها آلف رمزی بود. رمزی در سایه این توفیق مربی تیم ملی انگلیس شد و جام جهانی 1966 را فتح کرد.
احتمالا هیچ قصه ای رویایی تر از قصه ناتینگهام فارست به رهبری برایان کلاف نبوده و نیست و نخواهد بود. فارست از لیگ دو راهی لیگ یک شد و بلافاصله در اولین فصل بازی در لیگ یک یعنی در 1978 عنوان قهرمانی انگلیس را بدست آورد. سال بعد در 1979 قهرمان اروپا شد و سال 1980 قهرمانی اروپا را تکرار کرد. آن چه هنوز هم باورکردنی نیست. مثل این می ماند لستر قهرمان لیگ برتر شود و فصل بعد قهرمان اروپا!
قهرمانی ورونا در سری آ 1985 را باور نمی کردیم. یووه، پلاتینی و بونیک و روسی را داشت، فیورنتینا، سوکراتس را، اودینزه، زیکو را و ناپولی، مارادونا را. ولی هانس پیتر بریگل آلمانی، پربن الکجایر دانمارکی و پیترو فانا و جوزپه گالدریسی ایتالیایی به رهبری اسوالدو بانونی همه را پشت سر گذاشتند و اسکودتو را به چنگ آوردند. قهرمانی با 43 امتیاز (هر برد 2 امتیاز) و فقط دو شکست.
قهرمانی کایزرسلاترن در بوندسلیگا 1998 به رهبری اوتو رهاگل بسیار غیرمنتظره بود، آن هم دو فصل پس از صعود به بوندسلیگا یک. آنها طی فصل فقط چهار بار زانو زدند و با 68 امتیاز یعنی دو امتیاز بیشتر از بایرن قهرمان شدند.
حسام ب: چرا بسیاری از باشگاه های انگلیسی از پسوند "یونایتد" استفاده می کنند و اولین باشگاهی که از این ترکیب استفاده کرده کدام باشگاه بوده؟
" United " یعنی "متحد / جمع شده / یکی شده" برای انجام یک ماموریت و رسیدن به یک هدف خاص. اولین باشگاهی هم که از این ترکیب استفاده کرد شفیلد یونایتد در 1889 بود. نیوکاسل یونایتد در 1892 این عنوان را گرفت، وستهام یونایتد در 1900 ، منچستر یونایتد در 1902 و لیدز یونایتد در 1919.
محمد صادق تبار: چرا لیگ ایتالیا دیگر جذابیت گذشته را ندارد؟ چرا بازیکنان انگلیسی کمی به این کشور می آیند و در عوض بازیکنان آرژانتینی زیادی در ایتالیا توپ می زنند؟
یک: فوتبال ایتالیا از چند جبهه ضربات شدیدی خورده که عبارتند: اقتصاد ضعیف شده کشور ایتالیا که باشگاه ها را هم نشانه رفته، زیر ساخت های بسیار ضعیف و استادیوم های کهنه و فرسوده، قدرت فزاینده اوباش ها و تیفوسی ها که خانواده ها را از استادیوم ها فراری داده، درگیری های منجر به مرگ و ضرب و جرح طرفداران با هم و با پلیس که تکرار می شود، نظام سنتی باشگاه داری که سرمایه های خارجی را از سری آ دور نگاه داشته، رسوایی های از نوع کالچوپولی...
دو: درآمد باشگاه های ایتالیایی کاهش یافته و متوسط دستمزد در سری آ هم برخلاف سال های دور پایین آمده که یعنی بازیکنان خارجی شامل انگلیسی ها تمایلی به بازی در ایتالیا ندارند.
سه: حدود 25 میلیون آرژانتینی، تبار ایتالیایی دارند که یعنی حدود 63 درصد جمعیت آرژانتین. مهاجرت ایتالیایی ها به آرژانتین از قرن هفدهم آغاز شد و طی سال های 1920-1880 اوج گرفت. بوینس آیرس در 1914 بیش از 300 هزار ایتالیایی داشت که 25 درصد جمعیت آن می شدند. همه اینها به نزدیکی دو کشور و مردمانش در زمینه های مختف از زبان و غذا گرفته تا شیوه زندگی و همین طور فوتبال شده.
Mahdi24: چرا فوتبال لذت بخش ترین تفریح دنیا است؟
شاید بتوان این پرسش را چنین مطرح کرد چرا فوتبال محبوب ترین ورزش دنیا است؟ (چرا که موسیقی را لذت بخش ترین تفریح دنیا می خوانند و همه از خردسالی تا کهنسالی فارغ از طبقه و جنسیت درگیر آن هستند). فوتبال در وهله اول ورزش گروهی است مثلا برخلاف کشتی یا دو میدانی که ورزش های کهن بشمار می روند ولی فردی هستند. این گروهی بودن طعم متفاوتی به فوتبال بخشیده و مقوله "طرفداری" را بدان افزوده، چیزی که در ورزش های انفرادی بروز نمی کند. در کشتی و وزنه برداری به ورزشکار نگاه می کنید ولی در فوتبال به باشگاه و تیم. در فوتبال بازیکنان می آیند و می روند ولی شما با باشگاه محبوب تان جلو می روید و جلو و به تعبیری با آن زندگی می کنید. پیروز می شود، شکست می خورید و به آینده می نگرید تا دوباره به پا خیزید.
در عین حال فوتبال ورزش ارزانی بوده و هنوز هم می توان با یک توپ و چهار تا تیر و تخته یا سنگ دروازه ای برپا ساخت و بازی را شروع کرد (به همین دلیل در اواخر دوران انقلاب صنعتی هم شکل گرفت تا توده های کارگری در ارزان ترین شکل درگیر کرده و سرگرم کند). در کنار همه اینها فوتبال ورزشی است که چندان با قد و قامت و قدرت بازیکنان گره نمی خورد. در بسکتبال و والیبال باید قد بلند بود و در کشتی و وزنه برداری خیلی قوی، ولی همه با هر ترکیب فیزیکی می توانند پا به فوتبال بگذارند. برای مثال لیونل مسی ترکیب جسمی یک انسان عادی را دارد ولی چنان درخشان بازی می کند. این امر فرصت نوعی "همذات پنداری" به تماشاگر / طرفدار می دهد. یعنی به بازیکنان فوتبال نگاه می کنند و می توانید خودشان را با آنها تعریف کنند، در حالی که نمی توان خود را مثلا با یک وزنه بردار غول پیکر یا یک بسکتبالیست بسیار بلند بالا تعریف کرد... همه اینها آمیزه غریبی ساخته و فوتبال را محبوب کرده.
Reza Gunner: به اعتقاد شما ده تئوریسین برتر تاریخ فوتبال چه کسانی هستند؟ و این که مربیان ایتالیایی را بهترین می دانید یا هلندی ها را؟
در کتاب "نیمکت داغ" در این زمینه مفصل نوشته ام. یادمان باشد تکامل تاکتیکی به صورت تدریجی در گوشه و کنار جهان شکل گرفته. نمی توان تاریخ تئوریک فوتبال را بدون این ده تن – که شما بر عدد ده تاکید کرده اید - جمع بندی کرد:
هربرت چاپمن: مربی انگلیسی 34-1924 باشگاه آرسنال که هم روش تمرینات را تغییر داد و هم بحث هاید تاکتیکی را. او را خالق سیستم "WM " یا به تعبیری 3-2-2-3 می خوانند. او اولین مربی بود که همه چیز تیم را در دست گرفت و برای اولین بار از فیزیوتراپ و ماساژور کنار تیم بهره برد.
هوگو میسل: مربی اتریشی که تیم ملی اتریش در دهه 1930 را به اوج رساند. تا این دهه سیستم رایج 5-3-2 بود. او را مربی می دانند که نخستین جرقه های "توتال فوتبال" را زد.
ویتوریو پوتزو: مربی ایتالیایی و رباینده دو جام جهانی متوالی در دهه 1930 که به سیستم " WW " یعنی 3-2-3-2 روی آورد. او می گفت قدرت یک چیز است و شیوه بازی چیز دیگر.
بوریس آرکادیف: مربی روسی دهه 1940 و 1950 که اهمیت و ارزش ضد حمله را درک کرد.
گوژتاو سبس: معمار تیم جادویی مجارستان دهه 1950. او در دورانی که بازیکنان به بازی در یک پست خو گرفته بودند آنها را به بازی در چند پست وادار کرد. مثلا این که مهاجم نوک باید به عقب برگشته و دفاع هم کند.
ویسنته فئولا: مربی برزیلی که برزیل با او برای اولین بار در 1958 قهرمان جهان شد. برنامه های آماده سازی او را یگانه می خواندند. استفاده او از زاگالو که مرد میانی چپ بود و به جلو می تاخت و برزیل از 2-4-4 به 3-3-4 تغییر روش می داد بسیار معروف است.
ویکتور ماسلف: مربی اوکراینی دینامو کیف که دریافت آینده فوتبال نه فقط تصاحب توپ بلکه در خلق فضا و گرقتن فضا از حریفان نهفته. در عین حال مردان او از 4-2-4 استادانه به 2-4-4 تغییر روش می دادند.
هلنیو هررا: کاتاناچیو و فوتبال دفاعی
والری لوبانفسکی: فوتبال برای این مهندس / مربی روسی سیستمی بود با 22 بازیکن و دو زیر سیستم هر کدام با 11 بازیکن / عامل متغیر در یک فضای محدود یعنی زمین بازی و مبتنی بر محدودیت هایی که قوانین بازی بودند. برای او کارآمدی سیستم اهمیت داشت تا درخشش فردی. او کتابی دارد تحت عنوان "اصول روش شناسی توسعه مدل های تمرین" که بسیار خواندنی است.
رینوس میشل: در یک کلام "توتال فوتبال.
برای خواندن بخش های قبلی این مطلب، اینجا را کلیک کنید.