-- --دیروز من تو راه برگشت از سفر بودم تو کوهستان و برف و بارون و سرما با هزار زور و زحمت رادیو رو ردیف کردم به امید برد پرسپولیس.اول از همه گزارشگر بازی رو مخ بود که کاملا بیشرفانه عه ببخشید بیطرفانه گزارش میکرد.موقع گل زدن پرسپولیس انگار خبر مرگ مادرشو دور از جون بهش داده بودن.دومین چیزی که رو مخ بود موقعیت های پرسپولیس بود که گزارشگر بازی دو دیقه ی بار میگفت توپ بازیکنان پرسپولیس از اینور اونور به بیرون میره.واقعا افتخار میکنم به این تیم ولی نمیشه بی تفاوت نسبت به بدشانسی هایی که میاریم از کنارشون عبور کنیم.هر بازی داریم بالای پنج تا موقعیت گل حتمی از دست میدیم.پنالتی ها که اصلا هیچی.خدا شاهده دیروز شنیدم مثکه قبل پنالتی یه موقعیت خیلی خوب بود که گل نشد و بعدش پنالتی گرفته شد.همون لحظه به بابام گفتم کاش توپ اول گل میشد چون تیم ما پنالتی زن نیست و صد درصد پنالتی رو خراب میکنیم.
بعد از پنالتی ما هم که متاسفانه پنالتی واسه ذوب گرفته شد و سریال بدشانسی های ما ادامه پیدا کرد و پنالتی گل شد.هرچند بعدش گل زدیم ولی باز هم داستان تکراری چند فصل اخیر و از دست دادن نتیجه تو دقایق آخر!
از همه مهم تر،حضرت نورمحمد(ع) که تا الان ازش حمایت میکردم فقط و فقط به احترام هادی نوروزی که بعد از هادی کاپیتان شده.بعد از فوت هادی به خودم قول دادم دیگه به هیچ بازیکنی خرده نگیرم که خدایی نکرده بعدا به خاطر رفتار هایی که داشتیم شرمنده نشیم.ولی واقعا دیگه تحملم تموم شده.جالبه که بعد از ورود ایشون گل خوردیم.
خالی شدم :/