اختصاصی طرفداری - یکی از طرفداران نشسته روی سکوهای بخش متیو هاردینگ استادیوم استمفورد بریج، جایی متعلق به طرفداران دو آتشه چلسی، بنر بزرگی را بالا برده بود تا دوربین ها نشانش دهند. تا همه نگاهش کنند. تا ببینند روی بنر چه نوشته "کاپیتان، رهبر، اسطوره". او به جان تری اشاره می کرد. به " JT " بزرگ. به بازیکنی که آخر فصل جدا خواهد شد.
جدایی تلخ است. جدایی دردآور است. جدایی بازیکنان بزرگ برای عاشقان فوتبال مترادف می شود با پایان یک دوران. با پیر شدن. ولی اگر فوتبال زندگی باشد که هست، همین است که هست. مگر تونی آدامز، آرسنال را ترک نکرد؟ مگر پویول، کفش ها را نیاویخت؟ مگر کاسیاس با اشک از برنابئو نرفت؟
طرفداران چلسی طی سال های اخیر جدایی معبودهای شان را دوره کرده اند. دیدیه دروگبای بزرگ که قهرمانی اروپا را به ارمغان آورده بود رفت. اشلی کول یکی از بهترین مدافعان کناری دوران رفت. فرانک لمپارد گلزن ترین هافبک تاریخ لیگ رفت. حتی پتر چک بزرگ که نزول نکرده بود هم رفت و پیراهن رقیب دیرینه را پوشید. با این وصف رفتن " JT " طعم دیگری دارد. تری قدیمی ترین بوده و 21 سال، از 1995 تاکنون را در استمفورد بریج سپری کرده است. کاپیتان بوده. هم سنتی هایی که چلسی را تیم لندنی می شناختند او را به عنوان مدافع بزرگی قلمداد کرده اند و هم امروزی هایی که چلسی را تیم بین المللی می خوانند. بازی تری معیار موفق بودن و نبودن چلسی شده بود. چنان که وقتی در اوایل همین فصل نزول کرد، چلسی نزول کرد و وقتی خودش را پیدا کرد، چلسی به مسیر اصلی اش بازگشت. ولی تری 35 ساله شده و چلسی می خواهد به آینده نگاه کند تا گذشته. سقوط چلسی در لیگ، احیای تیم را برای مدیران باشگاه بدل کرده به یک "باید"، به "جراحی دوباره".
جان تری به شکل غریبی از دل طوفان های بزرگ جان به در برد. نمونه ها پرشمار بودند که منجر شدند به دو بار از دست دادن بازوبند کاپیتانی تیم ملی: مثل کتک زدن چند توریست آمریکایی در یک کافه کمی پس از یازده سپتامبر 2001 که باشگاه او را جریمه کرد. درگیری در یک کافه در سال 2002 که او را به دادگاه کشاند. عتاب های نژاد پرستانه به آنتون فردیناند در 2011 و خیلی چیزهای دیگر... حتی توپ و داوران هم همیشه با او مهربانی نکردند. قرار بود او در ضربات پنالتی فینال لیگ قهرمانان 2008 برابر منچستر یونایتد تاریخ ساز شود و با نواختن آخرین ضربه پنالتی فینال برابر فن درسار در مسکو قهرمانی را به ارمغان آورد، ولی به شکل مضحکی لیز خورد، به زمین غلطید و توپ وارد دروازه نشد و رویای اولین قهرمانی چلسی در لیگ قهرمانان اروپا بر باد رفت. وقتی چلسی در فینال لیگ قهرمانان 2012 بایرن مونیخ را مغلوب کرد از بازیکنان نسل طلایی همه در میدان بودند – چک، لمپارد، کول و دروگبا – جز او، جز کاپیتان تری. او در نیمه نهایی طی تساوی 2-2 برابر بارسلونا – کارت قرمز گرفت، آن هم در همان نیمه نخست برای خطا روی آلکسیس سانچز تا دیدار نهایی را از دست بدهد. با این وصف از دل همه طوفان ها گذشت و جایش را در تاریخ باشگاه طلایی ساخت. برای همیشه.
تری به دنیا آمده در شرق لندن فوتبال را از تیم نوجوانان Senrab که یکشنبه ها به میدان می رفت آغاز کرد. در همان تیمی که خیلی ها را به لیگ برتر معرفی کرده بود، سول کمپل، جرمین دفو، بابی زامورا، لدلی کینگ را. سال 1991 به وستهم رفت و به عنوان هافبک بازی کرد. سرانجام در 14 سالگی راهی چلسی شد و به دلیل کمبود مدافع میانی آن وسط قرار گرفت و در آن پست باقی ماند. احتمالا خوره های چلسی 28 اکتبر 1998 را به یاد دارند. دیدار با آستون ویلا در جام اتحادیه را. وقتی جان تری جوان آخر بازی وارد میدان شد. مدت کوتاهی را در ناتینگهام فارست سپری کرد و دوباره به لندن بازگشت. فصل 2002-2001 که رسید بیش و کم بازیکن ثابتی شد و 23 بار در ترکیب اصلی کنار مارسل دسایی به میدان رفت. همان فصلی که با مربیگری جیانلوکا ویالی آغاز شد و با مربیگری کلودیو رانیری به پایان رسید. رانیری بود که او را بدل به مدافع ثابت می کرد. ولی او در عصر اول ژوزه مورینیو در چلسی به شکوفایی رسید. در حالی که او را در صف مدافعان سریع قرار نمی دادند، با این وصف او یک بازی خوان کارآزموده و باهوش بود مدافعی که نیازی به خطاهای دائمی ندارد. به همین دلیل وقتی در این فصل برابر وست بروم برای خطا روی سالومون راندان اخراج شد، پس از پنج سال (در لیگ) کارت قرمز می گرفت.
جان تری بازتابنده چلسی بزرگ این دوران - کنار فرانک لمپارد - شد. ستون شکست ناپذیر آبی پوش ها در ترکیب با ریکاردو کاروالیو و ویلیام گالاس. یک مدافع سرزن، تکل زن و شجاع. یک رهبر. چنان که آرسن ونگر او را نه یک مدافع بلکه یک مربی در میدان خواند. می گفتند در رختکن حرف آخر را می زد و کلامش همیشه هم آرام نبود و بعضی مذاق ها را خوش نمی آمد. او کاپیتان آرمانی تیم مورینیو شد. فابیو کاپلو هم تلاش کرد او را به عنوان کاپیتان تیم ملی انگلیس حفظ کند. می خواست تری گوش او باشد و چشمش و پای این امر آن قدر ایستاد که سرانجام به جدایی اش انجامید. وقتی تری آخرین بازی ملی اش را انجام داد 78 بار با پیراهن انگلیس به میدان رفته بود. آن جنجال ها اجازه نداده بودند او به صدتایی های ملی پوش بپیوندد. با این وصف هیچ مدافعی در تاریخ لیگ برتر مثل او بیش از 40 گل نزده است.
توان جسمی فراوان او را بدل به بازیکن دیرپای عصر خود کرد. او طی دوران مربیگری کارلو آنچلوتی در سال 2010 قهرمان لیگ شد یک بازی در لیگ را در دست داده بود، بله فقط یک بازی را. چنان که وقتی مورینیو بار دیگر چلسی را در 2015 قهرمان لیگ کرد او در هر 38 بازی لیگ به میدان رفت و 5 گل هم زد. او اکنون با 696 بازی پس از ران هریس و پیتر بونتی بیشترین بازی را برای چلسی انجام داده است. ولی خوب با 4 قهرمانی لیگ، 5 جام حذفی، 3 جام اتحادیه و یک قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا.
آیا تری می تواند این فصل را با یک جام قهرمانی دیگر در اروپا به پایان برد؟ جامی که این بار خودش آن را در آغوش کشد و بالا ببرد. آن چه که نقطه زرین جدایی " JT " و چلسی خواهد بود.