این نوشتار که در سایت کانون هوادران دورتموند در ایران منتشر شده است به شکل دقیق و موشکافانه ای به بررسی تغییرات اعمال شده در شیوه ی بازی این فصل پسران طلایی وستفالن پرداخته و معایب و محاسن این روش و همچنین چالشهای پیش روی کلوپ برای به تکامل رساندن این طرح را مورد کنکاش قرار داده است.
فروش گوتسه و پیدا کردن جانشین او
یورگن کلوپ پیش از آغاز فصل به هواداران قول داد در فصل پیش روی از دورتموند ماشین پرسی بسازد که تمامی رقبا را مرعوب خود کند .
او ابتدا برای این کار و آماده سازی هر چه بیشتر تیم در تمرینات ، یک ربات هوشمند یک میلیون یورویی را خریداری کرد. دورتموند نخستین باشگاه در فوتبال جهان است که این نوآوری را به تمرینات خود وارد میکند .اما نحوه کارایی این ربات هوشمند به شیوه ای است که توپهایی از دور تا دور زمین توسط این ربات به سمت بازیکنان دورتموند در مرکز زمین تمرین پرتاپ می شود و بازیکنان وظیفه دارند تا این توپها که بالغ بر 60 تا 120 کیلومتر در ساعت سرعت دارند را کنترل کرده و یا به صورت تک ضرب به هم تیمی خود پاس دهند. نکته خیره کننده تمرین با این ربات هوشمند را می توان این گونه بیان کرد که، یک بازیکن در شرایطی عادی به طور متوسط 200 توپ را در یک بازه زمانی 3 ساعته پاس می دهد، اما برای انجام این کار به وسیله این ربات زمانی کمتر از 10 دقیقه نیاز است .
یورگن کلوپ سرمربی طلایی پوشان با بهینه دانستن هزینه ای که برای خرید این ربات از نمایشگاه برلین صورت گرفته، در پاسخ به منتقدان اعلام کرد: ما برای رسیدن به این خواسته در حدود 16 مربی تمرینی نیاز داشتیم اما این ربات به تنهایی این کار را برای ما انجام میدهد. کلوپ با شوخ طبعی منحصر بفرد خود افزود: در آخر دوست دارم از سایر تیمها بخواهم که لطفا از ما تقلید نکنند! (کنایه ای که به مدیران بایرن مونیخ نسبت داده شد).
با رفتن گوتسه از دورتموند دست کلوپ برای پیاده کردن ایده جدیدش بازتر شد . اگرچه گوتسه یک بازیکن فانتزی و خلاق بود ولی توان تحت فشار قرار دادن دفاع حریف و دوندگی های بی امان را نداشت و با ایده ی جدید کلوپ که توام با پرسینگ سنگین و دوندگی بی امان بود سازگار به نظر نمیرسید. رفتن گوتسه را شاید بتوان توفیقی اجباری برای کلوپ دانست که به کمک آن بتواند بازیکنی را که با معیارهای مد نظرش برای سبک جدید همخوانی داشته باشد جانشین آن مسافر مونیخ کند.
با این اوصاف در پنجره ی نقل و انتقالات تابستانی کلوپ با هوشمندی و زیرکی خاصی دقیقا دست روی بازیکنی گذاشت که با سیستم و سبک مورد نظرش همخوانی داشته باشد برخلاف انتظارها آن بازیکن نه اریکسن خلاق بلکه هنریک میکیتاریان ستاره ی ارمنی شاختار بود.
میکیتاریان از معدود بازیکنانی در بازار نقل و انتقالات بود که هم بازیساز قابلی بود و هم توانایی پرس و دوندگی بالایی داشت. توانایی پرس و در واقع ایجاد موج اول فشار بر دفاع حریف مهمترین فاکتور کلوپ برای خرید ستاره ای نظیر میکتاریان بود. باید گفت به نوعی تنها دلیل عدم خرید اریکسن هلندی از آژاکس (که هم قیمت پایینتری داشت و هم علاقه شدیدتری برای پیوستن به زنبورها) در تشابه و هم سبک بودن این بازیکن با گوتسه بود. چرا که کلوپ دیگر به چنین بازیکنان صرفا فانتزی و تک منظوره ای در سبک جدیدش نیازی نداشت .
برای روشن تر شدن موضوع توجه آن دسته از علاقمندان دورتموند را که معتقد به خرید اریکسن هلندی بودند تنها به این آمار کوتاه جلب می کنم. میکیتاریان در 6 بازی فصل قبل شاختار در مرحله گروهی لیگ قهرمانان ۷۴ کیلومتر و ۳۶۱ متر دوندگی در ۵۴۰ دقیقه (۶ بازی کامل) داشت. همین رقم بیان میکند وی در هر بازی ۱۲ کیلومتر و ۳۹۳ متر «دویده» است. به بیان دیگر، میکیتاریان در هر دقیقه ای که در زمین حضور داشته، بدون توقف ۱۳۷ متر دویده است. جنگندگی و توپ ربایی های کم نظیر میکیتاریان و همچنین داشتن فاکتوری بنام سرعت که در گوتسه و اریکسن دیده نمیشد کلوپ را مجاب به شکستن رکورد نقل و انتقالات تاریخ باشگاه برای خریدش نمود . خرید 27/5 میلیون یورویی زنبورها همان قسمت گمشده ی پازل کلوپ برای تکمیل ماشین پرس مد نظرش بود .
عملی کردن ایده ی جدید کلوپ
گفته می شود طرح و نقشه این سبک از بازی از سال قبل در ذهن کلوپ نقش بسته بود . شاهد این مدعا استارت خوردن ماشین پرس مورد نظر کلوپ در فینال ومبلی است. پرس وحشتناک دورتموند در 20-25 دقیقه ابتدایی فینال ومبلی اجازه ی خودنمایی به بایرن رویایی هاینکس نداد و آن تیم آماده را در نیمه ی زمین خودی محبوس نمود . گرچه این پرس بیش از 25 دقیقه دوام نداشت و فروکش کرد . به هرحال و پس از نمایش رویایی طلایی پوشان در این بازی کلوپ این طرح و نقشه را امسال و در تابستان بصورت جدی تر دنبال نمود. خرید ربات 1 میلیون یورویی و همچنین خرید میکتاریان از اولین اقدامات کلوپ در راستای این طرح بود . او به تدریج این ایده ی نقش بسته بر ذهنش را در تمرینات پیش فصل دورتموند پیاده کرده و بازیکنان تیم را نیز برای اجرایی کردن ایده اش از لحاظ ذهنی کاملا آماده نمود.
ویژگی های سبک جدید
پرس وحشتناک و دوندگی بی امان در کنار دادن مالکیت توپ به حریف از مهمترین ویژگی های سبک جدید بازی زنبورها در زمین فوتبال است.
1- دوندگی: بررسی میزان دوندگی و همچنین مالکیت توپ دورتموند در فصل جاری به خوبی نشانگر این موضوع است که دورتموند این فصل نسبت به دیگر تیمهای بزرگ اروپا دونده تر و صد البته دارای فوتبال مالکانه کمتری است . میانگین درصد مالکیت توپ 55 درصد دورتموند در بازیهای این فصل بوندسلیگا در مقایسه با دیگر رقبا همچون بایرن (با درصد مالکیت توپ 67 درصد) نشان دهنده ی بی علاقگی شاگردان کلوپ به داشتن بیش از حد توپ در حین بازی است .
در ادامه و با بررسی میزان دوندگی دورتموند در فصل جاری به نتیجه جالبی میرسیم . در این فصل دورتموند با میزان دوندگی میانگین تا 124 کیلومتر در بازی، دونده ترین تیم در بین بزرگان فوتبال اروپا نام گرفته است و این یعنی بیشترین میزان دوندگی در مقایسه با سایر تیمهای بزرگ اروپایی . باید بدانید که بطور متوسط دورتموند در هر بازی 3 کیلومتر بیشتر از تیمی همچون بایرن مونیخ دویده است و این یعنی تا پایان هفته دهم بوندسلیگا اختلافی حداقل 29 کیلومتری فقط با شاگردان پپ گواردیولا . به عنوان آخرین مثال ذکر این نکته خالی از لطف نخواهد بود که زنبورها در آخرین بازی خود در بوندسلیگا و در دربی روهر 5 کیلومتر بیشتر از شالکه میزبان و جوان دویدند .
2- پرس شدید: پرس بازیکنان دورتموند در فصل جاری به حدی فوق العاده بوده که به عنوان مثال در کل نیمه اول بازی با گلادباخ رومن وایدنفلر در جریان بازی اصلا دیده نشد . در بازی با آرسنال نیز پرس دورتموند به بهترین نحو ممکن خودش را نشان داد و اثبات کرد کلوپ کم کم در حال جا انداختن این سبک بازی در تیم است . چراکه فرصت ندادن به تیم هجومی همچون آرسنال آن هم در لندن کاری سخت و سنگین است اما شاگردان کلوپ بخوبی از پس آن برآمدند . در نار این پرس ها و دوندگی های سنگین، فشار مثلث تهاجمی دورتموند (لوا – رویس – میکیتاریان) به تیم مقابل در همان یک سوم دفاعی نیز کار را برای آنها سخت میکند به طوری که تیمهای حریف راهی جز زیر توپ زدن پیدا نمی کنند. اگر به بازیهای این فصل لیگ قهرمانان نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که چقدر تیم کلوپ در مقایسه با سایر تیمها بهتر پرس میکند . دورتموند حتی در تقابل با ناپولی در ایتالیا در نیمه اول پرسی انجام داد که به جرات هیچ تیمی تاکنون موفق به انجام آن نشده است.
3 - موقعیت های گل بیشتر: پرس سنگین و دوندگی بی امان بازیکنان دورتموند باعث شده بازیکنان حریف زیر این فشار بیرحمانه که از یک سوم دفاعیشان شروع میشود اشتباهاتی انجام داده و توپهای زیادی را لو بدهند که همین اشتباهات منجر به خلق موقعیتهای بی شماری روی دروازه شان میشود . آمار میانگین 22 شوت به سمت دروازه در هر بازی به خوبی نشان دهنده ی این نکته است که این سبک جدید چقدر در ایجاد موقعیت گلزنی موفق بوده است. به کمک این سبک، دورتموندی ها با میانگین 22 شوت به سمت دروازه در هر بازی بالاتر از بایرن مونیخ ( با میانگین 19 شوت در هر بازی به سمت دروازه ) در صدر تیمهایی هستند که بیشترین شوت به سمت دروازه را دارا میباشد و از این حیث در اروپا نیز دارای حرف های بسیاریست.
4- سرعت انتقال توپ بالا: سرعت انتقال توپ دورتموند نیز به شکل قابل لمسی فزونی یافته است. زمان کوتاه گردش توپ و تغییر فاز تیم از حالت دفاعی به حالت تهاجمی در حین ضد حملات کلاسیک و برق آسا نیز در کل اروپا حرف اول را میزند. به جرات و بدون ذره ای شک میتوان دورتموند را بالاتر از چلسی و رئال خطرناکترین تیم اروپا در ضد حملات دانست.
5- برنده بودن شیوه ی جدید برابر تیمهای تهاجمی: این سبک بازی در برابر تیمهای هجومی کاملا موفق عمل کرده و با دادن توپ به حریف و فشار از جلو در یک سوم دفاعی تیم مقابل را خسته کرده و اجازه ی انجام نمایشهای معمول را به آنها نمیدهد. بازی سوپرکاپ برابر بایرن مونیخ و همچنین بازی با آرسنال در لیگ قهرمانان مثالهای واضحی در این باب میباشند. در واقع میتوان اینگونه بیان کرد که دورتموند توان بازیسازی تیمهای تهاجمی را در نطفه خفه کرده و با بستن تمامی فضاها و تحت فشار دادن بازیکن صاحب توپ در یک سوم دفاعی حریف باعث میشود تیم مقابل گیج شده، پاسهای بیهوده و بی هدف ارسال کرده و به بازی مستقیم روی آورد و یا توپ را از دست داده و شاهد خلق موقعیتی روی دروازه خود باشد.
6- نقش برجسته بندر: به دنبال مصدومیت گوندوگان و ضربه ای که به تیم توسط ویروس فیفا زده شد کلوپ کمربند میانی زمین را به زوج شاهین و بندر سپرد. گرچه عملکرد خوب شاهین بیش از آن چیزی بود که انتظار میرفت اما شاید اصلی ترین و بارزترین نکته در موفقیت کمربند میانی دورتموند فعلی نمایشهای بی بدیل اسون بندر باشد. بندر که در سالهای قبل زیاد مصدوم میشد امسال در سیستم جدید کلوپ به یکی از تاثیر گذارترین بازیکنان تیم مبدل شده است . این بازیکن که استارت نمایش های خیره کننده اش را از فینال ومبلی زد در پستی که کلوپ برای او در نظر گرفته با دوندگی های بی امانش و بازی تخریبی فوق العاده اش نقشی کلیدی تا اینجای فصل بر عهده داشته و به خوبی از پس وظایفش برآمده است.
شاید تنها خلاقیت کم و همچنین ضعف در ارسال پاسهای بلند را بتوان نقاط تاریک بازی اسون بندر دانست. اما این نقاط ضعف در سیستم فعلی کمتر به چشم می آید و این بازیکن با دوندگی گاها تا مرز 14 کیلومتر در حین یک بازی (دونده ترین هافبک جهان) و انجام یک بازی تخریبی فوق العاده و توپ ربایی های به موقع در کنار قدرت تکل زنی مثال زدنیش خیال کلوپ را از میانه میدان تا حدود زیادی راحت کرده است
معایب این شیوه ی بازی
این سبک از بازی نیز همچون سایر سبک ها معایب خاص خود را دارد . مصدومیتهای پر شمار در کنار تحلیل قوای جسمانی و درصد زیاد پاسهای اشتباه به دلیل بازی ریسک پذیر از جمله معایب این سبک از بازی است .
1- درصد زیاد پاسهای اشتباه: بازی ریسک پذیر و پاسهای رو به جلو در سیستم جدید باعث بالا رفتن ضریب پاسهای اشتباه در تیم شده است. به طوری که در 7 بازی از 10 بازی این فصل دورتموند در بوندس لیگا شاهد ارسال بیش از 20 درصد پاس اشتباه بوده ایم.
2- تحلیل قوای جسمانی: دوندگی بی امان بازیکنان سبب تحلیل قوای جسمانی آنان به خصوص در 45 دقیقه دوم بازی میشود . نیمه دوم بازی برابر گلادباخ بهترین نمونه برای اثبات این موضوع است. فشاری که بازیکنان در نیمه اول به خود وارد میکنند انرژی زیادی از آنها میگیرد و باعث خستگی آنها در نیمه دوم و خصوصا 30 دقیقه پایانی بازی میشود هر چند کلوپ در برابر آرسنال نشان داد درحال برطرف کردن این نقطه ضعف بوده و سعی در اجرای این شیوه در کل زمان بازی را دارد.
3- مصدومیت: بدون شک دلیل مصدومین پر شمار دورتموند در این فصل شیوه جدید بازی دورتموند میباشد آسیب دیدگی های فراوان بازیکنان یکی از اثرات منفی این روش از بازی است.
چالش های پیش روی کلوپ
اگر چه شیوه جدید کلوپ در فصل جاری باعث کسب نتایج دلخواه وی شده است اما مطمئنا هنوز تا رسیدن به ایده آل وی فاصله بسیاری وجود دارد. از مهمترین چالشهای پیش روی کلوپ میتوان به خط دفاعی، نیمکت و زمان بازگشت گوندوگان و پیژک اشاره کرد .
1- عنصر دفاعی: هرچند دفاع تیمی دورتموند نسبت به فصل قبل با جهش قابل ملاحظه خود هوادارن را دلگرم نموده اما دفاع فردی به وضوح بدتر شده است. افت اندک اشملتسر و هوملس و اشتباهات گاه و بیگاه سوبوتیچ در چند بازی این فصل بیانگر همین قضیه است. شاید برگرداندن هوملس و اشملتسر به دوران اوج از چالشهای جدی پیش روی کلوپ میباشد.
2- نیمکت: برای موفقیت در این سبک با توجه به مصدومیت زیاد بازیکنان، داشتن یک نیمکت قوی اجتناب ناپذیر است. شاید دورتموند در خط دفاعی و هافبک خود نیمکت نشینان خوبی داشته باشد اما برای ذخیره لواندوفسکی عملا گزینه ای در روی نیمکت وجود ندارد، باید گفت پیدا کردن یک ذخیره خوب برای این بازیکن یکی دیگر از چالشهای مهم کلوپ در تعطیلات ژانویه خواهد بود. گرچه از میتروگلو مهاحم کنونی المپیاکوس یونان به عنوان اصلی ترین گزینه کلوپ برای جانشینی لواندوفسکی نام برده میشود. باید صبر کرد و دید که آیا کلوپ در تعطیلات نیم فصل موفق به جذب این مهاجم خوش آتیه میشود یا خیر؟!
3- بازگشت گوندوگان و پیژک: عمل جراحی پیژک و نبود او تا نیم فصل، چالشی سخت برای کلوپ بود. اگرچه کوین گروسکویتز علیرغم بی تجربگی در پست دفاع راست بازیهای خیلی ضعیفی ارائه نداد اما در واقع او حتی 40 درصد از توان پیژک که اکثر کارشناسان فوتبال آلمان او را بعد از لام بهترین دفاع راست بوندس لیگا می دانند نتوانست به نمایش بگذارد.
و در نهایت بازگشت گوندوگان را باید اصلی ترین چالش پیش روی کلوپ دانست. اگرچه خلاقیت گوندوگان قابل قیاس با شاهین نیست اما در صورت بازگشت ایلکای و نیمکت نشینی دوباره شاهین آیا دورتموند باز هم انقدر خوب میتواند پرس کند؟! با توجه به جنگنده نبودن گوندوگان (برخلاف شاهین) آیا کلوپ میخواهد تمام بار پرس و جنگندگی میانه میدان را بر روی دوش بندر بگذارد؟!
هرچند با نبود گوندوگان و پیژک و جا نیفتادن کامل میکیتاریان و اوبامیانگ در سیستم جدید (طوری که کلوپ از کوبا بلاژیکوفسکی در لیگ قهرمانان به جای اوبامیانگ استفاده میکند) باعث شده تا کارشناسان دورتموند فعلی را دورتموند واقعی نداسته و برای دیدن دورتموند واقعی در نیم فصل دوم به انتظار نشسته باشند اما با امید به هماهنگی بیشتر میکتاریان و اوبامیانگ و بازگشت یکی از بهترین طراحان دنیا یعنی گوندوگان و دفاع راست توانا و قابلی چون پیژک مسلما دورتموند امسال نیز حرفهای زیادی برای گفتن در اروپا خواهد داشت.