اختصاصی طرفداری - در خارج از زمین فوتبال، دهه هشتاد برای بایرن مونیخ دوره ای همراه با آشفتگی بود: باشگاه در این سال ها تعداد زیادی از پرسنلش را تغییر داده بود و از مشکلات مالی نیز رنج می برد. اما در داخل زمین فوتبال درخشش پل برايتنر و رومنيگه باعث شده بود که بایرن مونیخ به افسی برایتنیگه معروف شود. این دو با درخشش در مسابقات، بایرن را در فتح دو بوندس لیگای ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱ یاری کردند بایرنی ها در ادامه این دهه در سال های ۱۹۸۲ و ۱۹۸۴جام حذفي فوتبال آلمان را فتح کردند و سال ۱۹۸۵ موفق شدند بوندس ليگا را فتح کنند. فصل ۸۶-۱۹۸۵ برای بایرن فصل خوبی بود و آنها دو جام فوتبال آلمان (بوندس لیگا و جام حذفی) را فتح کردند. سال ۱۹۸۷ نیز موفق شدند از قهرمانی خود در بوندس لیگا دفاع کنند!
سال ۱۹۸۷ هاينكس سرمربی بایرن مونیخ شد. بایرن ِ تحتِ هدایتِ هاينكس پس از یک فصل ناکامی موفق شد بوندس لیگا را در دو فصل متوالی (۸۹–۱۹۸۸ و ۹۰–۱۹۸۹ ) فتح کند. بایرنی ها پس از فتح بوندس لیگای ۱۹۹۰ مدتی در کسب جام ناکام بودند، اما در ژانویه سال ۱۹۹۴ فرانتس بكن باوئر سرمربی تیم شد و بایرن مونیخ را در فتح بوندس لیگای ۹۴-۱۹۹۳ رهبری کرد. بنابراین بایرن مونیخ پس از چهار سال ناکامی موفق به کسب جام شد!
همه اين مقدمات گفته شد تا به گزارهاي برسيم كه بايرن بر اساس چه معياري مديريت مي شود.
به جرات مي توان گفت بايرن مونيخ جزو معدود باشگاه هايي است كه تمام عوامل سخت افزاري باشگاهداري را در اختيار دارد.
باشگاهي كه هر ساله با ارائه اسناد و مدارك اقتصادي اش، فير پلي مالي يوفا را با صداقت رعایت مي كند و تراز مالي اش را پس از سال ها همچنان مثبت نگه داشته است.
باشگاهي كه به ندرت به دست به خريدهاي پرهزينه مي زند. آخرين نمونه خريد پرهزينه بايرن پس از سال ها، خريد خاوي مارتينز با قراردادي 40 ميليون يورويي بود كه با برنامه يوپ هاينكس جور در مي آمد. بازيكني كه توانايي بازي در بال كناري و همين طور هافبك دفاعي را دارد و نقطه مثبتش نسبت به باستين شوان اشتايگر، سانترهاي قطري هدف داري است كه مي تواند به كناره هاي قدرتمند بايرن يعني توماس مولر، روبن و ريبري ارسال كند.
پس خريدهاي بايرن بر اساس هدف هاي كاملا مشخصي انجام مي پذيرد. تنها انتقادي كه به سيستم مديريتي بايرن مونيخ مي شود وارد دانست، جو رفاقتي آن است. به اسم ها توجه كنيد: كارل هاينس رومنيگه – اولي هوينس – فرانس بكن باوئر و يوپ هاينكس. چهار پيرمرد بزرگ فوتبال آلمان كه رفاقت شان به بيش از 30 سال مي رسد. بزرگ مرداني كه در دهه هفتاد، فوتبال اروپا و جهان را به آتش كشيدند.
از شماره چهار آلمان با دست هاي چنگ زده حريف بر شماره اش بگير تا آقاي گل ليگ آلمان در سال 74 و 75 ميلادي يعني يوپ هاينكس بزرگ.
اصولا بايد در اين دايره رفاقتي قرار گرفت تا متوجه شد يك جاي كار مي لنگد. تنها يك جا!
از آخرين قهرماني بايرن مونيخ در يك جام معتبر اروپايي 12 سال مي گذرد. براي بزرگترين باشگاه آلمان كه ۲2 قهرمانی بوندس لیگا و ۱۴ قهرمانی جام حذفی و 4 قهرماني ليگ قهرمانان را يدك مي كشد اين امر كه بيش از يك دهه از بزرگترين قهرماني اش مي گذرد امري بسيار عصبي كننده است. براي آلماني هايي كه به ندرت عصباني مي شوند و نماد خونسردي قاره سبز هستند؛ براي آلماني هايي كه با فوتبالي ماشيني در دهه 90 و با آرامشي خرد كننده و تمركزي مثال زدني تمام آرايش هاي خطي حريف را بر هم مي زدند تا در دقيقه 90 كار را تمام كنند بسيار بد و ناگوار است كه اكثر موفقيت هايش در دقيقه 90 به ياس و نااميدي تبديل شود. نمونه اش از دست دادن قهرماني مقابل چلسي در ضربات پنالتي و حذف تا پاي فينال در جام ملت هاي اروپا!
نرلينگر اما اولين قدم هاي مثبت را در فصل پيش براي بايرن برداشت. اولين مذاكره پشت پرده را با پپ گوارديولا در نيويورك انجام شد. نرلينگر به دليل سه گانه نايب قهرماني بركنار شد تا ماتياس سامر مدير ورزشي جديد بايرن شود. مردي خوش تيپ با ظاهري كاملا آلماني ( جدي – موهاي روشن و حس ديكتاتوری در گفتار براي موفقيت ملي). مردي كه با ايدئولوژي هايش پس از سال ها دورتموند را به يكي از بزرگان اروپا تبديل كرده است و آكادمي اين باشگاه را سر و سامان خاصي بخشيده است. اين بار اما تمايل دارد تا ايده هايش را در بايرن نيز پيدا و اجرا كند تا پس از دورتموند، بايرن نيز به مسير اصلي خود يعني قهرماني برگرداند. اين يعني حس ناسيوناليستي از نوع ژرمن ها!
خبر كوتاه بود: پپ گوارديولا موفق ترين مربي چند دهه اخير اروپا با قرار دادي سه ساله از ابتداي فصل بعد سرمربي بايرن مونيخ خواهد شد.
شايد تنها اين خبر مي توانست ركود خبري در فوتبال اروپا را بشکند. بارسا در لاليگا يكه تازي مي كند و بي رقيب به مانند بازي هاي پلي استيشن در 15 دقيقه ابتدايي حريفان را چهارتايي مي كند و مسي بي رقيب براي چهارمين سال پياپي برترين بازيكن جهان مي شود تا شك كنیم به فوتبالي كه طي چهار سال هيچ پيشرفتي نداشته (!) و منچستر يونايتد با فرگي كبير و البته پير و سر حال مقابل خرج هاي من سيتي به طور قابل ملاحظه اي فاصله ايجاد كرده است و يوونتوسي كه مي داند چطور بايد در ايتاليا قهرمان شود!
در اين ميان شايد حضور يك مربي فوق تراز اول در ليگ آلمان مي تواند در حد ميزباني جام جهاني 2006 براي آلمان ها داراي اهميت باشد. به واسطه حضور اين مربي، بازيكنان تراز اولي به اين ليگ كشانده خواهند شد و همين امر موجب چرخش مالي بزرگي در عرصه باشگاهي و اقتصادي در آلمان خواهد شد.
فوتبال آلمان پس از يك دهه ناكامي در عرصه بين المللي، تغيير را از بزرگترين باشگاهش شروع كرده؛ آن هم باشگاهي که هميشه نبض موفقيت تيم هاي ملي دوره های مختلف نيز بوده است.
وقتي مي خواهي به والاترين هدف برسي بايد راننده تراز اول همراه با ذهني مدرن و خلاق داشته باشي.
اين ذهنيت را از زبان واتسكه مدير باشگاه دورتموند بشنويد: "حضور پپ گوارديولا باعث درخشش و جذابيت ليگ آلمان خواهد شد. به بايرني ها بابت اين انتخاب تبريك مي گويم."
در مورد انتخاب پپ گوارديولا و قبول سمت مربيگري در بايرن هم مي توان به راحتي نتيجه گرفت:
يك- باشگاه بايرن باشگاهي است كه سخت افزارهاي لازم را براي مديريت مربي در بخش هاي مختلف را داراست!
دو – بايرن مونيخ همچنان تشنه قهرماني در تمام مسابقات بين المللي است و اين بزرگترين دليل انتخاب پپ براي اين باشگاه است. باشگاهي كه طي 13 سال از كسب عنوان قهرماني در ليگ قهرمانان اروپا يك شكسته خورده بزرگ بوده و يك سه گانه تلخ را به دورتموند واگذار كرده است.
سه – سبك بازي بايرن مونيخ به شدت به باشگاه بارسلونا نزديك است. باشگاهي با بال هاي قدرتمند و سرعتي همراه با هافبك هاي باهوش. به اين امر پاس هاي فراوان بازيكنان را نيز اضافه كنيد كه چنين فلسفهاي از زمان حضور لوييس فن خال پياده شده بود.
در هر صورت سوال ها هنوز بي جواب هستند، چون پپ گوارديولا با كسب 14 قهرماني "فقط " در يك باشگاه بهترين مربي حال حاضر دنيا است و بايد ديد بر روي نیمکت هدایت یک باشگاه بزرگ چون بايرن مونيخ مي تواند قلب هواداران خونسرد ولي آتشين بايرن را نيز تسخير كند یا نه.
دو حالت در این زمینه وجود دارد:
يك- در صورت عدم نتيجه گيري، هواداران تيفوسي بايرن (که همیشه پشت دروازه بايرن جا می گیرند) دست به شورش خواهند زد!
دو – سه سال رويايي در انتظار بايرن خواهد بود.
آيا مركل براي فينال ليگ قهرمانان اروپا در استاديوم به جشن و پايكوبي خواهد پرداخت؟
شايد!