طرفداری- از وقتی که وی از اینتر میلان راهی لیورپول شده است، هر فصل او را می توان دید که به سطحی جدید رسیده است. با وجود کارهایی که او با توپ انجام می دهد، عجیب نیست که به او لقب جادوگر داده اند.
با این وجود و متاسفانه (هم برای وی هم برای هواداران) او از داشتن یک دستیار مناسب بی بهره است. دستیاری که به خوبی بتواند او را در راه رسیدن به اوج و لحظات بی مانند رهنمون سازد. دستیاری که با حرکات خود بتواند باعث زل زدن حضار شود تا جادوگر حقه های خود را در میان بی خبری آن ها رو کند. این موردی بود که لیورپول در فصل گذشته کم داشت. کسی که حواس ها را از یار شماره 10 پرت کند.
باید اشاره کنم که حضور کوین دی بروین ایده آل ترین شکل ممکن برای بازی در کنار کوتینیو است؛ اما این انتقال با انتظارات وولفسبورگ عملی نیست. با این حال اگر شایعات درست باشند این دستیار در فصل آینده بازیکنی دیگر از اینتر میلان یعنی متئو کواچیچ خواهد بود.
دوبار گزیده شدن از یک سوراخ
اگر اینتر میلان به فروش کواچیچ رضایت دهد باید گفت که آن ها باید شرمنده باشند که دو بازیکن در کلاس جهانی را با این مبلغ کم به فروش رسانده اند. دو بازیکن در کلاس با قیمتی به اندازه مبلغی که لیورپول برای آدام لالانا به ساوتهمپتون پرداخت.
سبک بازی اینتر در این فصل بر مبنای بازی مالکانه و در اختیار گرفتن بازی در تمام طول زمین و ترکیب 2-1-3-4 بنا شده بود. سه بازیکن میانی آن ها شامل سه سبک مختلف از بازیکن می شد. هرناس به عنوان هجومی ترین عنصر این مجموعه، کسی بود که وقتی نیاز به پیشروی بود وارد عمل م شد. گری مدل نزدیک ترین فرد به مدافعان بود و وظیفه وی بیشتر شامل تخریب بازی حریف می شد. در این بین اما متئو کواچیچ کسی بود که با کنترل خوب روی توپ، حملات را آغاز می کرد.
اینتر میلان سعی می کرد با یک بازی نزدیک و فیزیکی بازی را در همان میانه زمین در دست گرفته و قدرتش را تحمیل کند. این یعنی آن ها در نقطه مقابل لیورپول به سر می برندند. در این کواچیچ وظایف دفاعی خود را داشت و گاه در مسیر تحمل بازی به حریف مجبور به بازی پرخاشگرانه و تکل زدن می شد. او با این فرم و ذهنیت می تواند نقشی کلیدی در پازل لیورپول ایفا کند.
نقاط قوت
کواچیچ کنترل بسیار خوبی را توپ دارد و به خوبی از پس حرکت با توپ به سمت دروازه حریف بر می آید. او را تا حدودی می توان به فیلیپه کوتینیو یا آندرس اینیستا تشبیه کرد. کسی که با جثه ای کوچک، توانایی عبور و جا گذاشتن تکل های قدرتمند رقبا را دارد.
واکنش های سریع او باعث می شود که دریبل های او خطرناک تر باشند. به این شکل که در محیط های بسته نیز او گه گاه می تواند با تصمیمات درست و به جا تغییر به وجود بیاورد. با این وجود مهم ترین کیفیت او، پاس های دقیق هستند. این می تواند او را به هدف هر باشگاهی که علاقه به بازی مالکانه دارد تبدیل کند.
آمار پاس های او 87 درصد دقت را شامل می شود و این تنها مربوط به پاس ها ساده نیستند. این آمار به ما می گوید که او می تواند این کیفیت را به ترکیب لیورپول اضافه کند که توپ های زیادی لو نخواهند رفت. او می تواند آرامش را به خط میانی اضافه کند. موردی که لیورپول آن را در فصل گذشته کم داشت. به خصوص زمانی که خط میانی تحت فشار قرار می گرفت. او حتی در زمانی که تیم قصد استفاده از ضد حملات را دارد می تواند با ارزش های خود مثمر ثمر باشد.
وقتی از بازیکنی در این پست، با این خونسردی و دقت صحبت می کنیم باید بدانیم که او از شوت زدن از فواصل دور هراسی نخواهد داشت. این در شرایطی است که 49 درصد از شوت های فصل گذشته لیورپول از خارج از محوطه جریمه بوده اند. اگر قرمزها در فصل آینده نیز روی این برنامه حساب کنند، این هافبک کروات می تواند مفید واقع شود.
باید اشاره کرد که کواچیچ چندان بازیکن گلزنی نیست. او در این فصل تنها 4 گل به ثمر رساند. او همچنین آمار 2 پاس کلیدی در هر بازی را داشت. با این وجود تنها 2 پاس گل داد که در بازی مقابل لاتزیو بودند. او در آن بازی مقابل لاتزیوی 9 نفره 99 بار توپ را لمس کرد و 87 پاس را به مقصد رساند.
شاید آمار های گل و پاس گل او از نظر تعداد، اعداد تاثیرگذاری نباشند اما او هم به مانند کوتینیو در جنبه ای دیگر تاثیر خود را بر بازی می گذارند. این نشان می دهد که مقایسه دو بازیکن از این نظر تا چه اندازه می تواند نتایج گمراه کننده ای را نشان دهند.
آیا او مناسب ترکیب است؟
شایعات خسته کننده هستتند. من هم عاشق حضور این کروات در لیورپول هستم اما آیا او به واقع گزینه مناسب است؟ لیورپول در حال حاضر امره جان، جو آلن، جیمز میلنر، جردن هندرسون، لوکاس لیوا و فلیپه کوتینیو را برای بازی در پست هافبک میانی در ترکیب دارد. به مانند بسیاری از بازیکنان ما، می توان کواچیچ را بازیکنی همه کاره دانست که می تواند در ترکیب سه نفره میانی آخرین نفر، یکی از اضلاع الماس و یا به عنوان شماره 10 بازی کند. او در این فصل دراینتر در جناح چپ سه بازیکن میانی به کار گرفته شد اما گمان نمی کنم این پست مناسب او باشد. ترکیب 1-2-4-3 لیورپول این شانس را به وی می دهد که در کنار کوتینیو دو بازیکن پشت سر مهاجم تیم باشند.
جردن هندرسون احتمالا با بر بازو بستن بازوبند کاپیدانی در ترکیب است و آنطور که شایعات می گویند میلنر به عنوان یکی از نفرات اصلی در خط میانی به کار گرفته خواهد شد. سه جای خالی می ماند. این سه جای خالی را می توان به جان، کوتینیو و کواچیچ اختصاص داد. او از نظر تکنیکی برای بازی در ترکیب فصل اخیر لیورپول مناسب است. ترکیب اگر 3-4-3، 1-3-2-4 و یا 2-4-4 الماس باشد فرقی ندارد، او مناسب بازی در تمام این ترکیب هاست. لیورپول علاقه مند به بازی مالکانه است اما فصل 14-2013 نشان داد که وقتی تیم به ضدحملات توجه می کند می تواند ویران کننده تر باشد.
مردم در ابتدا کواچیچ را با ژاوی مقایسه می کردند و با توجه به شباهت های بازی کوتینیو به اینیستا باید گفت لیورپول می تواند نسخه شخصی خود را از خط میانی تاریخی بارسلونا داشته باشد. آن ها در کنار هم رشد نکردند اما وقتی زوج بخصوص آن ها در کنار هم قرار گرفت اتفاق های خوب یکی پس از دیگری رخ دادند. رویای حضور کوتینیو و کواچیچ در کنار هم می تواند تغییرات بسیاری به وجود بیاورد. تنها لازم است تا بوسکتس دیگری پیدا شود و آن گاه این خط میانی هستند که می تواند استوریج را به دروازه حریفان برسانند.
نکته: این مقاله بر اساس یک نیاز و یک شایعه نوشته شده است. خواه انتقال متئو کواچیچ به لیورپول اتفاق بیفتد یا خیر.