طرفدارى- در سيزدهم نوامبر سال 2002 ميلادى و در بازى بين دو تيم بايرن مونيخ و لنس در استاديوم المپيك شهر مونيخ از رقابت هاى مرحله گروهى ليگ قهرمانان اروپا، اوتمار هيتسفيلد سرمربى وقت مونيخى ها در دقيقه 76 بازى مهمت شول را از زمين بيرون كشيد و به جاى او جوانى گمنام و هيجده ساله با نام باستين شواين اشتايگر كه به نظر گزارش گر بازى نامش طنز آميز به نظر مى رسيد، وارد ميدان نمود. چهار هفته بعد از چنين شبى بايرن مونيخ با اين جوان گمنام قراردادى حرفه اى را به امضا رساند.
يك دهه بعد نام شواين اشتايگر در بايرن مونيخ با موفقيت عجين شده و به نوعى او هويت، نماد و ركوردار قهرمانى در تيم ركورددار قهرمانى در بوندسليگا محسوب مى شود. اما پپ گوارديولا سرمربى كاتالان بايرن مونيخ از لحاظ ورزشى برنامه اى ديگر در نظر دارد و به همين خاطر ممكن است براى شواين اشتايگر پذيرفتن پيشنهاد لوئيز فن خال سرمربى سابق بايرن مونيخ و ورود به چالشى جديد در الوترافورد، تصميمى درست و منطقى به نظر رسد. اما ايده آليست ها و رومانتيك ها دنياى فوتبال به اين مسئله نگاهى ديگر دارند.
فوتبال مدرن امروزى جذابيت خود را بيشتر بر كسب سود حداكثرى و بر ستارگانى كه امروز مى آيند و ممكن است فردا بروند، قرار داده است، اما نبايد فراموش نمود كه از لحاظ بيشتر دوستداران فوتبال جذابيت اين رشته ورزشى بيشتر مديون شور و اشتياق و هويتى است كه برخى از ستارگان به آن مى بخشند. اين شور و اشتياق همانند خونى است كه فرهنگ هواداران فوتبال را زنده نگه داشته و هويت مورد نظر همان قلبى است كه اين خون را به جريان مى اندازد.
فوتبال زنده ماندن خود را مديون وفادارى هواداران خود و بازيكنانى نظير شواين اشتايگر است كه اين وفادارى را با عشق به پيراهن باشگاه خود به نمايش مى گذارند. بازيكنانى نظير استيون جرارد اسطوره فراموش نشدنى ليورپول، خاوير زانتى، فرانچسكو توتى، پائولو مالدينى و رايان گيگز كه همه دوران فوتبال خود را در يك باشگاه سپرى نمودند و در بدترين شرايط نيز با وجود پيشنهادات اغوا كننده باشگاه خود را ترك نكرده و تنها نگذاشتند.
باستين شواين اشتايگر به سى سال سن دارد و هنوز چند سالى مى تواند در بالاترين سطح ممكن به فوتبال خود در مونيخ ادامه دهد و به فوتبال خود در همان باشگاهى كه آغاز شده، پايان بخشد، با وجود اينكه شايد پپ گوارديولا مانع تحقق چنين آينده اى باشد. شواين اشتايگر نبايد فراموش كند كه يك سرمربى اغلب بر دورانى كوتاه در يك باشگاه تاثير گذار خواهد بود ولى يك بازيكن مى تواند حتى بيش از دو دهه با حضور متوالى خود در يك باشگاه تاثيرات بيشترى از خود بر جاى گذارد.
اما آيا شواين اشتايگر تنها به دليل حضور گوارديولا، بايرن مونيخ را ترك خواهد نمود يا اين كه وى در اين تيم باقى خواهد ماند و به نبرد براى حضور در تركيب اصلى خواهد پرداخت؟ آيا از شواين اشتايگر در آينده تنها به عنوان بازيكنى بزرگ در مونيخ ياد خواهد شد و يا او به اسطوره اى جاودان در اين باشگاه تبديل خواهد شد؟ تصميم او در خصوص ترك و يا عدم ترك بايرن مونيخ بستگى زيادى به پاسخ شواينى به چنين پرسش هايى خواهد داشت.
در فوتبال امروزى خوشبختانه همچنان وفادار ماندن به يك باشگاه از جايگاهى بسيار رفيع در بين هواداران همه باشگاه ها برخوردار است، بازيكنان معمولى فوتبال مى آيند و مى روند، وداع از بايرن مونيخ شواين اشتايگر را به بازيكنى معمولى تبديل نخواهد نمود، اما شهرت، هويت وجاودانگى را از وى سلب خواهد كرد. چون هواداران با يادآورى و زنده نگه داشتن چنين شهرتى بازيكنى را به اسطوره و هويت باشگاه خود تبديل مى نمايند و بازيكنانى كه در گذشته به اسطوره باشگاه خود تبديل شده اند براى هميشه و در آينده هاى دور نيز اسطوره باشگاه خود باقى خواهند ماند و به همين دليل شواين اشتايگر مجاز به ترك بايرن مونيخ نيست.