به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اسماعیل عباسیان، دروازهبانی است که خیلی بیسر و صدا از تیم دسته یک فردوسی مشهد به فوتسال تایلند رفت، اما در جام باشگاههای آسیا سر و صدای زیادی به پا کرد. او که دروازهبان شماره یک تیم ملی امید هم است، با چونبوری جی اچ ، بانک تایلند مقام قهرمانی جام باشگاههای آسیا در ناگویای ژاپن را کسب کرد.
عباسیان در تمام بازیهای چونبوری خوش درخشید، اما اوج کارش در فینال این مسابقات بود، جایی که با مهار موقعیتهای متعدد گیتیپسندیها بازی را به پنالتی کشاند و در پنالتی هم با مهار در دو ضربه به نماینده ایران، تیمش را قهرمان کرد تا گیتیپسند دستش از رسیدن به جام کوتاه بماند.
در ادامه با خواندن گفت و گویمان با اسماعیل عباسیان، بیشتر با این دروازهبان آینده دار آشنا شوید:
* آقای عباسیان! ابتدا از قهرمانیتان با تیم تایلندی در جام باشگاههای آسیا بگویید.
- قبل از همه چیز باید بگویم سطح مسابقات جام باشگاههای آسیا نسبت به سالهای قبل به شدت بالا رفته است. تنها ایران، ژاپن و تایلند در این بازیها مدعی نبودند. السد قطر یک تیم کاملا بینالمللی بود که از بازیکنان برزیلی، اسپانیایی و حتی مصری بهره میبرد . آردوس ازبکستان تیمی بود که تمام تیمها به شکل وحشتناک مقابلش به مشکل میخوردند. شنژن چین هم که کسی باور نمیکرد به جمع چهار تیم برتر برسد، این کار را کرد. من واقعا به خاطر حضور مسعود دانشور در این تیم و شش گلی که به ثمر رساند خوشحالم. در کل معتقدم قهرمانی در این دوره واقعا غیر قابل پیشبینی بود.
* ایرانیها به خاطر ظهور یک دروازهبان شش دانگ مثل شما در فوتسال خوشحالند، اما از دست رفتن قهرمانی گیتیپسند با دستان شما ، خیلیها را ناراحت کرد!
- شک نکنید که گیتیپسند از لحاظ بازیکن بهترین باشگاه آسیاست. تیم فوقالعاده حرفهای بوده که از محمد کشاورز، کاپیتان تا حسین طیبی پدیده هم فوقالعادهاند، اما مشکل عمدهای تیم بازی تنها با شش بازیکن بود. خود بازیکنان گیتیپسند میگفتند به خاطر بازی زیاد از حال میرویم! مطمئن باشید اگر گیتیپسندیها خسته نبودند، ما را میبردند، ولی ما هم دو ماه کامل تمرین کرده بودیم و در دو شیفت صبح و عصر و مجموعا شش ساعت به تمرین میپرداختیم. خودم ولی دو ساعت بیشتر از بقیه تیم تمرین میکردم. حتی فکرش هم وحشتناک است که روزی هشت ساعت تمرین کنی. اما خوشحالم جواب این سختیها را گرفتم. همچنین خوزه ماریا ، سرمربی ما جزو چهار مربی برتر دنیا است و ما بازی مرحله گروهی مقابل گیتیپسند را فقط به خاطر او بردیم. او واقعا فوقالعاده است.
* شما با پرچم ایران هم در جشن قهرمانی شرکت کردید.
- شک نکنید در آن لحظات حالم خیلی بد بود. چون حریفان ایران بود و من یک تیم از کشورم را شکست داده بودم و واقعا حالم بد بود. چشمهایم در آن لحظات به دنبال پرچم ایرا نبود ، اما هیچ کس به من پرچم نمیداد. اما ناگهان چشمم به یکی از تماشاگران ایرانی افتاد که پرچم داشت، نزدش رفتم و التماس کردم پرچمش را به من بدهد تا به ناراحتیام حداقل کمی تسکین دهد. من در جشن قهرمانی تا جایی که توانستم سعی کردم خوشحالی نکنم. اصلا خوشحال هم نبودم. درست است تیمم برده و قهرمان شده بود، اما از باخت تیم کشورم ناراحت بودم، ولی هر ایرانی می داندکه ایرانی یعنی تعهد. تعهد برای کاری که میخواهد پولش حلال باشد. من برای تیمم تلاش کردم، سرمربیمان بعد از قهرمانی مصاحبهای با روزنامه A.S انجام داد و مرا را به عنوان بهترین بازیکن تیمش نام برد. این حرف نشان میدهد من به تعهدم عمل کردهام . من در سالهای اخیر سختی زیادی کشیدم. فشارهای زیادی رویم بود و هیچ کس حمایتم نکرد. من تنها به خدا توکل کردم چون هیچ کس به جز خدا نمیتواند در مواقع حساس و سختیهای زندگی به داد آدم برسد.
* در مورد انتقالتان به تایلند هم یکسری حرفها مطرح شد و میگفتند با دلالی از طریق یک مربی سرشناس به این کشور رفتهاید.
- خدا را شکر در بدترین شرایط زندگیام این حرفها را تحمل کردم و حرفی نزدم. من سکوت کردم، ولی حرفهای زیادی پشت سرم بود. خدا شاهد است. نه با دلالی به تایلند رفتم و پشت پردهای وجود داشت. مدیر برنامههای من اسپانیایی است. هیچ دلالی در کار نبود و فقط لطف خدا و کم لطفی بندههایش بود که اصلا برایم هم مهم نیست. من واقعا از مردم ایران ممنونم که بعد از قهرمانیام با چونبوری نسبت به من اظهار لطف میکنند. دوستانم در ایران برایم خیلی دعا کردند. پیامهایی که برایم میآمد واقعا روحیه بخش بود. شب قبل فینال تولدم بود. من همان شب به مربیام گفتم فردا شب با کاپ قهرمانی کنار هم نشستهایم. باور کنید روزی که از ایران به کویت رفتم تا چونبوری را در جام جهانی باشگاهی همراهی کنم، ایمان داشتم فقط برای قهرمانی به تایلند میروم.
* برنامه تان برای آینده چیست؟ در تایلند میمانید؟
- قرار بود شبی که بازیها تمام شد مستقیما به ایران بیایم ، اما اتفاق جالبی برایم افتاد. مدیرعامل باشگاهم ، سایت فدراسیون فوتبال تایلند را برایم نشان داد که بیش از شش هزار درخواست از مردم تایلند برای ماندنم در چونبوری آمده بود. به همین دلیل تایلندیها از من قول گرفتند تا فقط به خاطر مردم تایلند چهار، پنج روز دیگر در کشورشان بمانیم و آنها را از نزدیک ببینیم. بعد از آن به ایران میآیم و دوست دارم استراحت کنم. دیگر خسته شدهام. دو ماه دور از خانواده بودن و روزی هشت ساعت تمرین کردن آدم را از پا در میآورد! این مدت خیلی به من سخت گذشت.
* با این اوصاف قراردادتان را با تیم تایلندی تمدید نمیکنید؟
- در تایلند نباشم بهتر است. چون لیگ این کشور چهار ماه دیگر شروع میشود و این معطلی اصلا برایم خوب نیست. من دو پیشنهاد خوب دیگر هم از کشورهای غیر ایرانی دارم. اما میخواهم در کشورم بازی کنم . هفته آینده به ایران می آیم و به فدراسیون فوتبال می روم تا ببینم به من اجازه میدهند در لیگ ایران بازی کنم یا نه.
* در ایران چه تیمهایی خواهان جذب شما هستند؟
- اجازه دهید نام نبرم چون این تیمها دروازهبان دارند و از من خواستهاند اسم نبرم. چون این دروازهبانها هم دوستانم هستند و دوست ندارم اسم این تیمها را رسانهای کنم.