طرفداری- به گزارش خبرگزاری فارس، وقتی که به عنوان یک چهره محبوب ورزشی و کشتیگیر وارد وزارت ورزش شد بعد از قبول مسئولیت معاونت حقوقی و پارلمانی، مسئولیت واگذاری سرخابیها به بخش خصوصی را بر عهدهدار گرفت. در این یک سال انتقادات زیادی از سوی اهالی فوتبال به کارهایش وارد شد، اما سخت در تلاش است واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی صورت بگیرد. اعتقاد دارد فضای فوتبال با تصوراتش متفاوت بوده و بیاخلاقیها در فوتبال آزارش میدهد، اما اگر به یک سال قبل بازگردد باز هم در صورت داشتن معاونت حقوقی و پارلمانی، ساماندهی مربوط به این دو باشگاه را برعهده میگیرد.
امیررضا خادم نماینده تام الاختیار وزیر ورزش در گفتوگویی تفصیلی درباره عملکردش در طول یک سال اخیر در وزارت ورزش و جوانان توضیحاتی داده که در زیر میخوانید:
یک سال از مسئولیتی که گرفتهاید میگذرد اگر عقب برگردید باز هم این مسئولیت را قبول میکنید؟
وقتی کسی مسئولیتی را قبول میکند اگر نتواند در کارش تاثیرگذار باشد در قبول کردن مسئولیت به نوعی اهداف دیگری دارد یعنی ممکن است به دنبال منافع شخصی باشد، به فکر حفظ جایگاه و صندلی خود باشد. چیزی که من دیدم به این شکل است افرادی که مسئولیتی را میگیرند مدتی منفک میشوند، جایی ندارند و بعد که برمیگردند و محافظه کار میشوند. اگر تند رفتهاند و حواشیای ایجاد شده با کنار رفتن باز هم دشمنان و منتقدان زیادی ساختهاند که بعد از پایان مسئولیت هم باعث آزار و اذیت آنها میشود. بنابراین بعداز بازگشت سعی میکنند حریمها را حفظ میکنند. اما من به هیچ وجه مسئولیتی که قبول میکنم برای حفظ موقعیت خودم نیست. کاری که من آن موقع انجام دادم، در حوزه مسئولیت ورزش قهرمانی بود که با دلیلی منطقی مبنی براینکه کاری که در استقلال و پرسپولیس هست به مسائل حقوقی و مالی برمیگردد باید یکی از این معاونتها عهدهدار مسئولیت شود که به من سپردند و قبول کردم. اگر من باز هم این معاونت را داشته باشم این مسئولیت را قبول میکنم اما زمانی هست که مسئولیتی در وزارت ندارم و مسئولیت دو باشگاه را میدهند که در این صورت قبول نمیکنم.
به عنوان یکی از اهالی کشتی برایتان سخت نبود وارد فوتبال شوید؟
اولا نکتهای در مورد کشتی، فوتبال یا هر رشتهای بگویم. ما یک موردی در مدیریت داریم به نام تئوری مدیریت و آن شناخت محیط و اطرافی است که فرد میخواهد در آن فعالیت کند و نظام ارزشی که فرد در آن مدیریت میکند. ما در یک محیط ورزشی کار مدیریتی میکنیم نه کار فنی. تا به حال نقدهایی بوده به افرادی که خارج از این فضای ورزشی حتی موفق در سایر حوزهها، که این ورود ناصواب بوده و تبعات زیادی داشته است اما بحث ما کلان مدیریتی است نه تکنیکی به همین دلیل نمیتواند زمینهای برای ایجاد حواشی باشد. نظام ارزشی که در محیط تئوریکی مطرح میشود و در محیط عملیاتی نیز مغایر با آن نیست، فضای عمومی است که به عنوان مدیریت کلان ورزش به من سپرده شده و موضوع سرخابیها نیز به خاطر اینکه سر و صدا دارد خیلی دیده شده است. در حوزههای دیگر هم من چنین مسئولیتی دارم مثلا قرار است اختلافات تکواندو و هیات کرمانشاه را حل کنم.
فکر می کردید در فوتبال با چنین فضایی مواجه شوید؟
تصوری که من از عمومیت ورزش داشتم با آنچه امروز فوتبال دارد متفاوت بود. چون آن موقع با اعتمادی که نسبت به خودم داشتم؛ ورزشی بودم و از طرفی چند سال کار سیاسی انجام داده و در مجلس بودم، تصور میکردم این دو قالب به من در فوتبال کمک میکند. متاسفانه فضای بی اخلاقی نامطمئنی که در فوتبال دیدم در فضای سیاست و سیاستزده مجلس در 4 سال ندیدم. این فضا بسیار مسموم و بیاخلاق است و اهالی فوتبال بیشتر و همچنین چهرههای خوشنام از این موضوع ضربه میخورند و زیر سوال میروند. مثلا شاهد هستیم وقتی تیم جوانان ما در مسابقاتی از ویتنام شکست میخورد قیافه ظاهری بازیکنان برای مردم عادی سوال میشود در حالی که مردم به عنوان یک الگو از ورزشکار چنین انتظاری ندارند، اینها زنگ خطر است که اگر جلویش گرفته نشود بقیه ورزش ما را هم متاثر میکند.
درباره تصمیم هایتان برای سرخابیها صحبت کنیم. افشارزاده بارها اعلام کرده علاقهای به فوتبال ندارد چطور او را راضی کردید مدیرعامل استقلال شود؟
طرح موضوع در فضای عمومی با آنچه در داخل میبینیم تفاوت دارد. آنچه مدیر در فضای عمومی مطرح کند که علاقمند بوده یا نه، متاثر از تجاربی است که از قبل دارد و آن کمک میکند چطور با این تجارب در جامعهای که در آن ورود میکنند برخورد داشته باشد. افشارزاده با تجربه است و فراز و فرودهایی را در ورزش دیده و اگر در باشگاهی مثل استقلال ورود می کند باید بحث ملاحظات را بکند. در داخل مشکلی با قبول مسئولیت توسط او نداشتیم. او آنقدر درایت داشت که اگر نمیخواست ورود کند کسی نمیتوانست به او تحکیم کند. در مورد انتخاب مدیرعامل، افرادی پیشنهاد شده بودند که به نظر میآمد هر کدام در زمانهای مختلف اشکال و ایراداتی داشتند که جمعبندی آن استقلال و پرسپولیس الان است. وضعیتی که هر جایش را میخواهیم سامان دهیم از جای دیگر مشکل پیدا میشود. اینهایی که در زمان خودشان با توفیق یا عدم توفیقاتی روبه رو بودند برای ادامه مسیر میتوانند از نیروهایی که میتوان به آنها اعتماد کرد استفاده کنند. هرچند در این بین یک نفر در استقلال بود که مدیریت خوبی داشت ما هم علاقمند بودیم او مدیریت را بگیرد و توسط چند اسپانسر مطرح و پیشنهاد شد اما خودش رغبتی نشان نداد.
اسم نمیآورید؟
خیر، این گونه برای شما هم جالب می شود! این فرد علاقمند به حضور دوباره در استقلال نبود و در نهایت افشارزاده انتخاب شد که کار را میدانست.
گفته می شود افشارزاده علاقهای به ادامه کار ندارد. درخواست استعفا نداشته است؟
خیر، او کارش را انجام میدهد و چیزی نشنیدم.
افشارزاده خواستار برکناری افجه ای شد و خیلی زود هم این اتفاق رخ داد در حالی که هیات مدیره معتقد است این مسئله باید در هیات مدیره مطرح می شده است!
افجهای فرد قابل احترامی است و در چند ماه گذشته در استقلال موثر بود. جزو عاشقان استقلال است و حضورش برای هر تیمی میتوانست منشا خیر باشد. بالاخره در هر تیمی انسجام میتواند برای روند کاری مجموعه مفید باشد. افرادی که تاثیرگذار بودند به این نتیجه رسیدند اگر افجهای تیم را تا پایان سال همراهی نکند بهتر است. آن را به شخص وزیر منتقل کردند و وزیر هم دلایل آنها را قبول کرد. در مجموع این موضوع از اختیارات مدیرعامل و مالک باشگاه است نه هیات مدیره. مالک باشگاه هم در حال حاضر وزارت ورزش است. افجهای به عنوان شخصی فوتبالی عاشق استقلال بود و ارتباط خوبی با استقلال داشت اما نظر مجموعه و وزارت این بود که نبود او در شرایط حساس و برای حاشیه کمتر، بهتر است.
به جای او جانشینی انتخاب شده است؟
چون 7 عضو اصلی هستند و 2 عضو علیالبدل یکی از علیالبدلها میتواند کم شود و الزامی ندارد کسی اضافه شود.
استقلال در بحث اسپانسر مشکل پیدا کرده و این موضوع مصادف شد با دستگیری سیاسی که این صحبتها مطرح شده با دستگیری سیاسی این مشکل برای استقلال ایجاد شده است.
تاکنون حدود 17 میلیارد تومان پول از طرف اسپانسر و سازمان لیگ به استقلال تزریق شده که تعهد اسپانسر 20 میلیارد بوده است. زمانی که مطرح کردم سیاسی حمایتی از چند باشگاه از جمله استقلال داشته حامی مالی که با ما قرارداد بسته بود به ما رجوع کرد و گفت معرفی کننده و ترغیب کننده ما سیاسی بوده اما هزینه و کاری که انجام شده توسط اسپانسر بوده و این موضوع ارتباطی به سیاسی ندارد.
یعنی سیاسی پولی به استقلال نداده است؟
این صحبتی بود که اسپانسر استقلال مطرح کرد. اسپانسر استقلال و پرسپولیس با تصوراتی وارد این باشگاهها شدند که در کنار نام این دو باشگاه میتوانند منافعی را به دست آورند. متاسفانه فضای حقوقی دو باشگاه به اندازهای به هم ریخته است که فراز و فرودها در این همراهیها وجود دارد که برای اسپانسر سخت است در این فضای غیر شفاف فعالیت کند. اگر مطبوعات با ما همکاری نکنند مشکل مواجه میشویم. رسانهها در نظر داشته باشند منحل شدن دو باشگاه برای مقطعی کوتاه سر و صدا و به نوعی خوراک خبری برای آنها خواهد داشت اما وقتی از تب و تاب بیفتد دیگر استقلال و پرسپولیسی نخواهد بود و حتی باید توجه کنیم نبود این دو باشگاه باعث میشود رسانهها هم با حاشیه رو به رو شوند.
مگر قرار است این دو باشگاه منحل شوند؟!
فضای رسانه و توفیقاتی که داریم شاید یک تا 3 سال این مسیر را ادامه دهیم. اگر فضا شفاف نشود و مشکلات دو باشگاه حل نشود این دو باشگاه نابود میشوند. چند ده میلیارد بدهی وجود دارد که حتی بازیکنان برای ثبت قرارداد بدون گرفتن پول رضایت نمیدهند. بخش عمده دو باشگاه بابت بدهیها داده شده و فضا تلطیف شد. اگر این مشکل حل نشود آیا کسی برای سال آینده در این دو باشگاه حضور پیدا می کند؟ اگر قراردادهایی بسته شود ما اسپانسر نداشته باشیم دولت هم که پول نمیدهد بدهیهای اینها اضافه میشود. این بدهیها تا کی قرار است اضافه شود؟ اگرچه با این اسپانسرها بخشی از بدهی را پرداخت شده اما در آینده اگر این هزینهها بازگشتی نداشته باشد کسی حمایت نمیکند. اگر رسانهها همراهی نکنند کاری که شروع کردهایم با شکست رو به رو میشود و حاصل چیزی به نام انحلال است. من حق را به اسپانسر میدهم چون بدون حاشیه این عدد را به استقلال داد بدون اینکه نفعی داشته باشد. حالا هم که عنوان میشود اسپانسر قصد همکاری ندارد باز هم باشگاه و اسپانسر با هم تعامل میکنند. مذاکره دیگری با اسپانسر استقلال داشتیم تا به شکلی دیگر ورود کند. تلاش من است این اسپانسرها که نتوانستهاند نفعی داشته باشند حداقل زخم خورده از این فضا خارج نشوند.
وقتی هیات مدیرهها انتخاب شدند پیشبینی میشد که اگر قرار است انتخاب توسط وزارت و اسپانسر باشد، ناهمگونی ایجاد میشود. فکر نمیکنید ناهمگونی ترکیب هیات مدیره در مشکلات نقش داشته؟
قطعا بیتاثیر نبوده است. بارها گفتهام آنهایی که خودشان را مدعی، مادرخوانده و پدرخوانده این باشگاهها میدانند به جای انتقاد، پیشنهاد داشته باشند، راهکاری غیر از آنچه ما داشتهایم ارائه کنند. از آنها سوال کنید اگر باشگاه دست شما بود چه کاری غیر از آنچه وزارت کرده، انجام میدادید. اگر جواب دادند که تا به حال هم همین طوری جمع کردیم بگویید نتیجه این روش هم این بدهیهای چند ده میلیاردی است. از آنهایی که مدعی هستند قبل از اینها بودند و بدهی نداشتند سوال کنید اگر شما مدعی هستید بدهی ایجاد نکردهاید در زمانی بودید که میتوانستید حداکثر درآمد را ایجاد کنید چون آن موقع تیم با کمتر از 100 میلیون تومان بسته میشده. بازیکنانی که ساخته باشگاه هم نبودند ترانسفر شدند و چند میلیارد بهره مالی برای باشگاه داشت. این پولها باید زمینه ایجاد کمپ و آکادمیهای قوی، زیرساختها، استادیومهای قابل تامل میشده چرا نشده؟ پولها کجاست؟ در مراحل بعدی که ترانسفرها ضعیف شد و دولت هم نمیتوانست حمایت کند بدهیها برای این دو باشگاه ایجاد شد. در مجموع با اینکه میگویم این عدم همگونی مشکل ایجاد کرده اگر راهکاری به نظرشان میآمد چه بوده است که باید انجام میشده.
بهتر نبود اسپانسر ترکیب هیات مدیره را مشخص میکرد؟
2 مطلب اینجا باید بگویم. اول اینکه هر دو باشگاه را برای واگذاری آماده میکردیم و طبیعتا باشگاهی که میخواهد واگذار شود نیازمند نظارت متولیاش است. تفکر صرفا اقتصادی را باید جاری کنیم به همین دلیل باید مدیریت باشگاه را در اختیار خودمان میگرفتیم. نکته دوم اینکه این موضوع تجربه نشده بود که این دو باشگاه در اختیار سازمان خصوصیسازی قرار بگیرند. نکته سوم اینکه این احتمال هست اگر باشگاهها در اختیار بهرهبردار قرار بگیرند تعهدات اضافی برای باشگاه ایجاد کنند. قرارداد یک ساله است و بعد از یک سال باید واگذاری انجام میشد. این تعهدات ایجاد شده ممکن بود زمینهای را بسازد که برای باشگاه مشکل ایجاد کند، این نکات باعث شد نتوانیم همگونی وزارت ورزش یا بهرهبردار را داشته باشیم اما اگر باشگاهها واگذار نشوند از حالا برای اداره آنها در سالهای آینده در حال رایزنی هستیم و روی این ترکیب کار میکنیم.
برسیم به پرسپولیس. هیات مدیرهای انتخاب شد و 2 نفر از آنها تاکنون بازداشت شده اند. شاید این موضوع ارتباطی به شما نداشته باشد اما چون این افراد از طرف وزارت انتخاب شدهاند وزارت مورد انتقاد قرار گرفته است.
یک سال گذشته انتخابی داشتیم و جوابش این شد. در پرسپولیس انتخابی داشتیم که نتیجه آن دستگیری 2 نفر بود. دوباره میخواهیم تصمیم بگیریم که چه کار کنیم. چه تضمینی و جود دارد که در ادامه این مشکلات اتفاق نیفتد؟ این اولین سوال ماست. ما 3 راهکار داریم: 1- دولت سالی 20- 30 میلیارد به این دو باشگاه تزریق کند که در بودجه آنها دیده نشده و مجلس قبول نمیکند. 2- مدیران خودگردان باشگاه را جمع کنند که نتیجه آن را در 20 سال گذشته دیدیم و نتیجه آن دهها میلیارد بدهی بدون تعهد افراد بوده است. 3- به دنبال اسپانسر برویم. کدام یک را باید انتخاب کنیم؟ حالت چهارمی در صورت عدم واگذاری وجود دارد؟ چطور هزینه این تیمها را باید تامین کنیم؟ من هیچ پاسخ مناسبی برای بازداشت 2 عضو هیات مدیره پرسپولیس نمیتوانم داشته باشم چون قطعا در آینده بعید نیست این مشکل برای افراد دیگر اتفاق بیفتد. کاری که ما انجام دادیم این بود برای این اسپانسرها جذابیت ایجاد کنیم تا پول خرج کنند و به نوعی آنها را در چاله انداختیم. پاسخ عملکرد شخصی آنها را که ما نباید بدهیم. اگر این کار را نمیکردیم چه میکردیم؟
شاید هواداران پرسپولیس این اعتقاد را دارند که برای پرسپولیس هم مانند استقلال مدیری شناخته شده انتخاب می کردید نه فردی مثل سیاسی که هندوانه دربسته بود!
این نظر را به عنوان نظر عمومی قبول دارم اما سیاسی را در چه پروسهای انتخاب کردیم؟ فکر میکنم این پروسه باید مورد بررسی قرار بگیرد. غیرواقعی است این فکر را بکنیم که بعد از مشکلاتی که پرسپولیس داشت یک نفر در وزارت ورزش یک نفر را به عنوان مدیرعامل انتخاب کرده است. از اول فصل حواشی زیادی برای پرسپولیس داشتیم. مدیرعاملی کنار رفت، مدتی سرپرست آمد و تا زمانی که مدیرعامل انتخاب شود پروسهای طی شد که همه حتی وزیر سوال رفتند. غیرمنطقی است این فکر را کنیم که بعد از این حاشیهها من یک نفر را به عنوان مدیرعامل انتخاب کردهام تا این حاشیه ها باشد.
اما همه انتخاب سیاسی را منتسب به وزارت ورزش میدانند.
تفکر یک مجموعه بوده است که سیاسی انتخاب شود. قطعا مجموعه هم خودش نمیخواسته زیر سوال برود. اما سوال این است چه شد که مجموع افکار این افراد به یک شخصی مثل سیاسی رسید؟ با انتخابی که در ابتدای فصل داشتیم(رحیمی) خیلی از مردم به من میگفتند برای پرسپولیس انتخاب درستی داشتهاید اما برای استقلال کسی را گذاشتهاید که باشگاه را خراب کند اما در ادامه دیدیم این مسئله مغایر با حرفها بود. شاید خیلیها فکر میکردند در ابتدای فصل مدیرعامل پرسپولیس بهتر از استقلال است اما در عمل دیدیم که تمام حواشی ایجاد شده برای پرسپولیس توسط شخص مدیرعامل بوده آن هم به این دلیل است که شخص مدیرعامل با هیات مدیره زاویهای پیدا کرد. خواست هیات مدیره یک چیز بود، اینکه کادر فنی گاهی در جلسات هیات مدیره شرکت کند که مدیرعامل این اجازه را نداد. این موضوع باعث اختلاف بین کادر فنی، مدیرعامل و هیات مدیره شد. کادر فنی این تصور را داشت که هیات مدیره مقابل آنهاست، هیات مدیره هم این تصور را داشت که کادر فنی به آنها توجهی ندارد، حلقه واصله چه کسی بود؟ مدیرعامل. تصور من هم این بود چون مدیرعامل به مسائل فوتبال اشراف دارد طرف او را گرفتم تا حدی که این تصور پیش آمد من حامی مدیرعامل هستم. در نهایت وقتی تصمیم ناشیانه در زمانی که یک هفته برای انتخابات فیلا نبودم گرفته شد، زمینهای شد تا سیستم به هم بریزد. کسی که فکر میکردیم باشگاه را میشناسد و 20 سال کار مدیریتی فوتبالی و غیرفوتبالی کرده ناموفق عمل کرد و اسپانسر هم چکهایش پاس نشد. ما نیاز به تزریق مالی داشتیم که این تزریق توسط شخصی به اسم سیاسی انجام شد.
و سیاسی موفق عمل کرد؟!
در همین مدت سرپرستی اداره باشگاه توسط سیاسی انجام میشد و دیدیم میزان تنش در داخل باشگاه ایجاد شده نسبت به دوره قبل کمتر بود. از چند بازیکن درباره نحوه پرداخت در 3 دوره مدیریت بپرسید که در کدام دوره بهتر بود. نژادفلاح اولین نشستی که با بازیکنان و کادر داشت به ما گزارشاتی داد که بازیکنان گفتهاند در دوره سیاسی به قول و قرارها عمل شده است. در دوره سیاسی بخش حقوقی باشگاه به مسائل حقوقی ما پاسخگو بود. جمعبندی این مسائل بود که ما به سیاسی رسیدیم. البته یک شرط دیگر هم برای او گذاشتیم اینکه اگر او مدیرعامل شد شخصا 7- 8 میلیارد تومان برای تقویت تیمی که از نظر کارشناسان در ابتدای فصل بد بسته شده بود پرداخت کند. در نیمفصل 6 امکان جابه جایی وجود داشت که تغییرات در 50 روز سرپرستی سیاسی اتفاق افتاد. بحران مالی، مشکل مدیریتی غیرشفاف در دوره مدیریتی اول و مسائل حقوقی که دیدیم به جمعبندی رسیدیم شخصی به اسم سیاسی به این باشگاه بیاید. این تصمیم مجموعه بود.
دلیل بازداشت سیاسی شکایت اسپانسر پرسپولیس بود، پرسپولیس بدون توجه به قرارداد اسپانسر قبلی، قرارداد جدید بست که امضای شما هم پای آن قرارداد هست و گفته می شود به خاطرش به دادگاه هم رفتید. با این حساب نمی توان گفت بازداشت سیاسی ارتباطی به پرسپولیس و وزارت ندارد.
آن دعوا و آن موضوع بحثی حقوقی است. اتفاقاتی که در این 3-4 ماه افتاد و بحث شکایت اسپانسر از باشگاه حقوقی است. آن قرارداد از نظر من کاملا به نفع باشگاه است. وقتی برخی عنوان میکنند ما برنده هر نوع دعوای حقوقی هستیم علتش این است که آن قرارداد با رعایت همه چارچوبها بوده و اسپانسر میدانسته که در این دعوا به هیچ چیزی نمیرسد. همین الان هم با همان اسپانسر صحبت می کنیم. فقط مانده برای یک موضوع به جمعبندی برسیم.
آن موضوع حق انتخاب مدیرعامل از سوی اسپانسر است؟
خیر. ضمانت اجرایی است که حق دارند.
یعنی آنها از شما نخواستهاند که مدیرعامل را انتخاب کنند؟
خیر. برای اینکه بحث ما از حالا تا آخر فصل است که بحث مدیرعاملی الان قابل طرح نیست.
اسپانسر در طول مذاکرات پولی هم پرداخت کرده است؟
بله. شنبه گذشته 500 میلیون تومان پرداخت کردند.
با توجه به وضعیت نامعلوم سیاسی نمیخواهید برای پرسپولیس مدیرعامل انتخاب کنید؟
بحث ما بیشتر این است که واگذاری انجام شود. واگذاری که انجام شد خریدار میتواند مدیرعامل را انتخاب کند.
فارغ از مسائلی که اطراف پرسپولیس وجود دارد، نظرتان درباره اتفاقات و حواشی این باشگاه چیست؟
افرادی مانند دایی، عابدزاده، پروین، کریم باقری و علی کریمی برندهای پرسپولیس هستند و نبود آنها در اطراف باشگاه جذابیت عنوان پرسپولیس را از بین میبرد و به اعتبار آن لطمه میزند، همان طور که در استقلال افرادی مانند مظلومی و مجیدی به باشگاه اعتبار میدهند. این بزرگان به باشگاه اعتبار میدهند و امثال این افراد باید کنار تیم باشند و با مدیریت باشگاه برای ساماندهی بهم ریختگیهایی که سالها حاکم بوده باشگاه را همراهی کنند. متاسفم امروز کدورتهایی ایجاد شده در حالی که من به آنها علاقمند هستم. امیدوارم در آینده شاهد حضور این افراد در کنار این باشگاهها باشیم.
کاریکاتوری از شما منتشر شده که در حال فیتیله پیچ کردن پرسپولیس هستید! چه حسی داشتید وقتی آن را دیدید؟
این کاریکاتور تصوری است که هواداران این دو باشگاه از من دارند. حق را به آنها میدهم، بیراه هم نیست. امیدوارم این فیتیلهپیچ با گذشت زمان تبدیل به کسانی شود که مخربین این دو باشگاه هستند.
واگذاری سرخابیها طبق پیشبینی پیش نرفته، اگر برای بار سوم واگذاری انجام نشود بار چهارمی هم در کار است؟
هر اتفاقی بیفتد دست ما نیست، این دو باشگاه دولتی هستند و زیرنظر وزارت اقتصاد. شورای واگذاری مجموعا به نتیجه میرسد که چه کار کند. امروز جلسهای با این شورا داریم. در آنجا همه مطالب بررسی میشود تا ببینیم راهکار اجرایی چیست.
فکر می کنید مشکل کجاست که مشتری جلو نمی آید؟ قیمت؟
مسئله اصلی خریداران قیمت نیست. خریدارانی داریم که میگویند این باشگاهها هزار میلیارد میارزند اما میگویند در شرایطی میارزد که همه چیز شفاف باشد تا بهرهبرداری کنند که اگر شرایط نباشد هزار تومان هم نمیارزد. پس تفاوت بین صفر تا صدی است که در فضای غبارآلود نحوه واگذاری وجود دارد. کمتر کسی را شاهد هستیم از قیمت ایراد بگیرد. قیمت را پایین هم بیاوریم اگر فضا شفاف نباشد فرقی نمیکند.
مدیران فروشگاه رفاه که به عنوان خریدار مطرح شده با شما صحبتی داشتهاند؟
چیزی نشنیدهام. شاید با خصوصیسازی مذاکره کرده باشند. با وزارت ورزش صحبت نکردهاند.
درباره مسئولیتهای دیگرتان صحبت کنید، همه فکر می کنند امیر خادم فقط با استقلال و پرسپولیس طرف است!
مسئولیت سنگینی که دیده نمیشود و آزارم میدهد معاونت پارلمانی است. از این سر و صداهای فوتبالی ناراحت نمیشوم غیر از بداخلاقیهایی که شده و بهتانهایی که به من زدهاند. در این یک سال اخیر جلسات سنگینی با حامیان مالی داشتم. در این یک سال کملطفی شد اما من سر سوزنی مشکلی ندارم اما جایی که اذیت میشوم حوزه پارلمانی است.
برخی نمایندگان اعتقاد دارند شما در بخش پارلمانی خوب کار نکردهاید به همین دلیل از طریق معاونت مالی کارهایشان را انجام میدهند.
من با وزیر هم صحبت کردهام. نمایندگان انتظاراتی دارند که با مشکلات جدی مالی قابل اجرا نیست به همین دلیل اعتراضاتی را به دنبال دارد. وزارت ورزش بعد از وزارت دفاع، اطلاعات و یک وزارت دیگر چهارمین وزارتخانهای است که کمترین سوال و تذکر از طرف مجلس داشته است که این به فعالیت حوزه پارلمانی برمیگردد. اینکه آقای هاشمی بخشی را جمع میکند از او تشکر میکنم. پول در آن حوزه است و طبیعی است وقتی توقع نمایندگان از طرف ما تامین نمیشود به معاونت مالی مراجعه می کنند. تعامل بین ما و معاونت مالی وجود دارد تا حوزه پارلمانی را مدیریت کنیم.
فکر نمیکنید نمایندگان مجلس روی ورزش ریز شدهاند و حساسیت آنها زیاد است؟
طبیعی است، چرا که مردم به آنها رجوع میکنند و نمایندگان هم باید پاسخگو باشند. جامعه این انتظار را از نمایندگان مجلس دارد اگرچه آنها باید به مسائل کلان رسیدگی کنند.
مدتهاست کارشناسان به وضعیت نابسامان فوتبال، مدیریت کفاشیان، بیاخلاقیها در فوتبال و عدم ساماندهی لیگ اعتراض دارند، نظرتان در این باره چیست؟
کفاشیان باید مدیریت مناسبی جهت جمع کردن همه این مسائل داشته باشد. وی سابقهای 7-6 ساله در مدیریت این فدراسیون دارد. اگر میبینیم دوومیدانی چیزی دارد نتیجه زیرساختهایی بوده که کفاشیان انجام داده، این انتظار وجود دارد در فوتبال هم به همین صورت کار کند که این طور نبوده است. او میتواند از نیروهایی که چارچوب اخلاقی را رعایت میکنند بهره بگیرد تا زمینهای فراهم شود که در این بخش هم شاهد رشد باشیم. منشاء بیاخلاقیها به فدراسیون فوتبال برمیگردد که باید مدیریت شود. من در این یک سال با وجود همه فراز و فرودها در این دو تیم سعی کردم نسبت به خیلی از مسائل پاسخگو باشم و آنها را ساماندهی کنم. کفاشیان با چند سالی که در فدراسیون بوده افراد مختلفی را میشناسد. انتظارم از کفاشیان این است که مقتدرانه با افرادی که از داخل موریانهوار به فوتبال لطمه میزنند برخورد کند، از نیروهای سالم که کم نیستند حمایت کند و این باعث میشود فوتبال ما رشد کند.
درباره کشتی صحبت کنیم. دوبار نامزد هیات رئیسه اتحادیه جهانی شدید که توفیقی نداشتید. لالویچ هم اعلام کرده بهتر است این بار رسول خادم نامزد شود. تصمیم تان چیست؟
طبیعی است فردی که میخواهد موفق شود باید مسئولیت داخل فدراسیون را داشته باشد. عدم توفیقی شخص مانند من مسائل فردی نیست. اگر میبینید شخصی که رزومه قابل دفاع دارد و کشورش هم در کشتی قابل دفاع است موفق نمیشود به علت این است که سکان اصلی را در اختیار ندارد. فردی مانند رسول خادم که همه آن مشخصات را دارد و سکان فدراسیون را دارد توفیقش برای کشور بهتر است. آنچه رئیس فدراسیون جهانی گفته منطقی است. شاید من در دوره قبل هم میتوانستم موفق باشم اما چون سکان کار در دست من نیست ارتباطات کاهش پیدا میکند. منطقیتر این است همان فردی که داخل فدراسیون است راحتتر میتواند موفق شود و با نظر لالوویچ موافقم.
به نظر میآمد با توجه به حضور شما در وزارت ورزش و علاقه آقای گودرزی به کشتی توجه بیشتری به این رشته شده و بودجه قابل توجهی در اختیار این رشته قرار بگیرد اما مسئولان این فدراسیون از کمبود بودجه میگویند.
همینقدر باید بگویم که بیشترین بودجه وزارت ورزش برای فدراسیون ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم به کشتی بوده است!