طرفداری - فوتبال زمان زیادی را برای داشتن یوهان کرویفی دیگر باید صبر کند. او مسئول بخش زیادی از موفقیت های بارسلونا این سال هاست. اما این مرد 65 سال پس از هدایت کاتالونیا در روز چهارشنبه دیگر کنار زمین دیده نخواهد شد. این یادداشت ترجمه ای از مقاله بن هیوارد کارشناس فوتبال اسپانیا است.
بارها اتفاق افتاده است که بازیکنان با مهارت های خارق العاده نمی توانند به مربی خوبی تبدیل شوند. فوتبال بازی کردن برای آنها بسیار طبیعی است اما آنها برای انتقال اطلاعاتشان از نیمکت به زمین حسابی به دردسر می افتند. ولی هر چیزی استثنایی دارد این بار یوهان کرویف است.
مرد هلندی مهاجمی درخشان و سمبل توتال فوتبال و بهترین بازیکن در هلند رویایی که بسیار مورد ستایش قرار گرفته بود. اما آنها در فینال 1974 به آلمان غربی در فینال باختند. او نقشی پر رنگ در آژاکس فوق العاده ای که سه بار متوالی در سال های 1971, 1972 و 1973 قهرمان اروپا شد داشت و کسی بود که بارسایی ها را به این باور رساند که می توانند پس از سال ها رئال را شکست دهند. او الهام بخش قهرمانی کاتالان ها پس از 14 سال با شکست خاطره انگیز 0-5 خطرناکترین دشمن شان بود.
در حقیقت پس از پله , مارادونا و در این اواخر مسی کرویف در میان بازیکنانی است که به عنوان بهترین بازیکنی که چمن سبز به خود دیده است در نظر گرفته می شود. هر چند که تاثیرش خارج از زمین بسیار بزرگتر از آنها بوده است.
او در اولین تجربه حرفه ایش بین سال های 1985 تا 1987 آژاکس را به جام هلند و یک جام اروپایی رساند. هرچند او قهرمانی لیگ هلند را از دست داد اما تیمش با عطش گلزنی بسیار تفاضل گل بی نظیر 85+ را بجای گذاشت.
او که سه بار به عنوان بازیکن قهرمان باشگاه های اروپا شد سیستم خودش را معرفی کرد که در آن 3 بازیکن خط دفاع را شکل می دادند و یک هافبک دفاعی که در عمق به عقب بر می گشت و دو هافبک میانی و دو بازیکن به عنوان بال در کناره ها و یک مهاجم در نقشی حمایتی از بازیکنی که در نقش مهاجم مرکزی آزادانه بازی می کرد. سال ها بعد آژاکس به رهبری لوئیس ونگال با این سیستم قهرمان چمپیونز لیگ 1995 شد.
کرویف نامش را به عنوان مربی به بالاترین درجات رساند پس از آنکه یکی از بزرگترین تیم های مدرن و پیشرو در فوتبال را ساخت که بسیار مورد ستایش قرار گرفت. تیمی که نسخه ای از بارسلونا امروزی بود. تیم رویایی.
سیستم مشابهی در کمپ نو استفاده می شد پس از اینکه کوینتا دل بویتره رئال مادرید را به 5 قهرمانی لالیگا بین سال های 1986 تا 1990 رساند کرویف بارسلونا را به صدر بازگرداند با چهار قهرمانی پیاپی در سال های 1991 تا 1994.
یازده جام در مجموع که بی سابقه بود شامل جام برندگان جام اروپا , سوپرکاپ اروپا , سه سوپر کاپ اسپانیا و یک کوپا دل ری. و البته بزرگترین جام , قهرمانی اروپا که بارسلونا پیش از آن قهرمانش نشده بود. قهرمانی اروپا با ضربه کاشته معروف رونالد کومان در مقابل سمپدوریا در استادیوم ومبلی در سال 1992.
لحظات غرق در شادی بسیاری در تاریخ بارسلونا هست و همچنین لحظات و اتفاقاتی گنگ و مجهول. یکی از آنها در سال 1978 بود وقتی که کرویف به عنوان بازیکن کمپ نو را با نصیحتی عاقلانه به مدیر بارسا جوزپ لوئیس نونز ترک گفت: آکادمی باشگاه را راه بینداز.
این چنین لاماسیا متولد شد و کرویف در سال 1988 به عنوان مربی به باشگاه بازگشت. او توانست بازیکنانی سودمند مثل پپ گواردیولا , آلبرتو فرر و گیلرمو آمور که به تیم اصلی راه پیدا کرده بودند و تبدیل به قهرمانانی داخلی شده بودند بدست آورد. در سیستمی دو جانبه آنها خرید های مجللی مانند هریستو استویچکف , مایکل لادروپ , روماریو و کومان نیز انجام دادند.
اگرچه اتفاقاتی ناامیدکننده نیز بود. تیم کرویف فینال جام برندگان جام در 1991 را به سر الکس فرگوسن باخت و در کمال ناباوری شکست 0-4 را از میلان در فینال چمپیونز لیگ 1994 پذیرفت در حالیکه بارسا مدعی شماره یک قهرمانی بود. مرد هلندی پس از دو سال بدون جام و مشاجره هایی با نونز از باشگاه جدا شد. او همچنین در سال 1991 پس از عمل جراحی مجبور شد استراحتی اجباری بگیرد. زمانی که دورانش در کمپ نو رو به پایان بود عهد کرد هرگز سرمربیگری تیمی را نپذیرد.
زمانی که او رفت بارسلونا یک قهرمانی در چمپیونز لیگ داشت و حالا آنها چهار بار قهرمان چمپیونز لیگ شده اند و کرویف بطور غیر مستقیم نقشش را در سه جام دیگر بازی کرده است. او فرانک ریکارد را به بارسا پیشنهاد کرد و اجازه حضور گواردیولا به عنوان سرمربی تیم اول را صادر کرد. او دیده بود که چگونه این مردان تیم هایشان را از عمق خط میانی در آژاکس و بارسا تیم هایی که مربیگری کرده بود سازماندهی می کنند. او اعتقاد داشت آنها می توانند به چیزهای مشابهی که او بدست آورده بود دست یابند. و او درست حدس زده بود.
ریکارد بارسا را به قهرمانی در سال 2006 در چمپیونز لیگ راهنمایی کرد و همچنین گواردیولا در سال های 2009 و 2011 این جام را تصاحب کرد. در حالی که در تمامی جامها شاگرد با 14 جام برای کاتالان ها از استادش پیش افتاد. اما بدون کرویف ممکن بود پپ نقش اول کمپ نو نباشد. از پیرمرد 65 سال سوال شد که آیا احساس حسادت در مورد در صد موفقیت بهتر گواردیولا نمیکند ؟ او پاسخ داد: " من برای 15 سال کار نکردم و او حتی مرا مشهورتر از پیش کرد. خب چطور ممکن است به کسی که اعتبار مرا حفظ می کند حسادت کنم ؟ چه چیزی بیشتر از این می توانم بخواهم ؟ "
" من احساس غرور و افتخار می کنم که بازیکن و سرمربی و سرمربی تیم ملی کشوری(کاتالونیا) بوده ام که من را در خود جای داده است اما زمان به انتها نزدیک می شود." او این سخنان را در نوامبر بر زبان آورد.
بنابراین افسانه کرویف سالم و دست نخورده باقی می ماند و مانند گواردیولا او هم امتیاز کار با بسیاری محصولات باشگاه را دارد به عنوان سر مربی کاتالونیا. ممکن است سالی یک بازی باشد اما لحظات خاطره انگیزی است. برد 4-2 آرژانتین در تقابلش در کمپ نو و برد 4-0 هندوراس در سال بعد. همچنین تساوی مقابل تونس در سال 2011 و تساوی دیگر در روز چهارشنبه مقابل نیجریه افسون مربیگریش را پایان داد.
خب همین است که هست انتهای راه کرویف. عهد کرد بود به کار تمام وقت برنگردد و مشتاق بود از پیامدهای بازگشت احتمالی بیماری قبلیش جلوگیری کند. او حالا به نقش مشاوره ای خالی از استرس تمرین دادن و تنش و اضطراب بازی های بزرگ باز خواهد گشت.
و تاثیرش را چه به عنوان بازیکن و چه در سمت سرمربی گذاشته است. فوتبال احتمالا باید مدت ها صبر کند برای داشتن یوهان کرویف دیگر.