حال قصد داریم که در این مقاله شانس حضور هر یک از بازیکنان کنونی یونایتد در ترکیب اصلی این تیم را بررسی کنیم. فرض ما استفاده مویس از سیستم 1-1-4-4 یا 1-3-2-4 است.
دروازه
گزینههای یونایتد برای حضور در درون دروازه، داوید دهخیا، آندرس لیندگارد و بن آموس هستند.
بدون هیچ شکی، دهخیا گزینه اول مویس به عنوان سنگربان تیمش خواهد بود. جوان اسپانیایی یونایتد فصل پیش توانست منتقدانش را به سکوت وادارد و با نمایشهایی بسیار عالی، به خصوص در برنابئو برابر کهکشانیهای مادریدی، همه را از ارزش های خود باخبر سازد.
از بین لیندگارد و آموس، اولی هم باتجربهتر است و هم مطمئنتر. لیندگارد حتی در مقاطعی از فصل گذشته به شکلی چرخشی با دهخیا جابهجا میشد و مدتی را به عنوان سنگربان شماره یک تیم گذراند. آموس اما جوان است و تجربه بازی در سطح اول فوتبال را ندارد. با این وجود، وی طی بازیهای پیشفصل نمایشهای خوبی داشته، هرچند بعید است شانسی داشته باشد و بیشتر در تیم رزروها بازی خواهد کرد، در حالی که لیندگارد به احتمال زیاد در بازیهای حذفی و گاه در بازی با تیمهای قعرنشین لیگ به میدان فرستاده خواهد شد.
خط دفاعی
از بین چهار پست خط دفاعی، شاید حضور رافائل به عنوان دفاع راست قطعیترین موضوع باشد. این برزیلی جوان طی فصل پیش جزء چهار بازیکنی بود که بهترین عملکرد را برای یونایتد داشتند؛ دهخیا، کریک و فنپرسی سه بازیکن دیگر بودند. گیلرمو والرای جوان که به تازگی به یونایتد پیوسته بیشک یا در تیم جوانان یا در تیم رزروها وقت خود را برای پیشرفت و تطبیق با شرایط بازی در انگلستان خواهد گذراند و بعید است در این فصل بیش از 5 بار به عنوان یار ثابت برای تیم اصلی به میدان برود.
برادر دوقلوی رافائل؛ یعنی فابیو، که به تازگی از QPR به تیم بازگشته، توانایی بازی در هر دو سمت خط دفاعی را دارد و باید دید مویس از او در کدام سمت استفاده خواهد کرد. طی بازیهای پیشفصل، مویس از او در دفاع راست استفاده کرده و ممکن است به خاطر حضور اورا و بوتنر در سمت چپ، فابیو را به عنوان بکاپ برای رافائل بر روی نیمکت قرار دهد. وی باید بسیار تلاش کند تا بتواند به ترکیب اصلی تیم راه پیدا کند چرا که رافائل خود را در سمت راست ثابت کرده است و اورا و بوتنر در سمت چپ بهتر از او هستند. باید دید آیا او میتواند در ترکیب اصلی حضور داشته باشد یا قسمت عمده فصل را به عنوان نیمکتنشین یا حتی سکونشین خواهد گذراند.
سمت چپ خط دفاعی یونایتد را اورا اشغال کرده و با وجود این که 32 ساله شده است، به احتمال بسیار زیاد در صورت عدم خرید بازیکن در این پست، گزینه اول مویس خواهد بود. بوتنر در فصل پیش در 5 بازی لیگ که برای یونایتد به میدان رفت، توانست تأثیرگذار ظاهر شود اما در امر دفاع به وضوح دارای نقاط ضعفی است که باید برطرف شود. انتظار میرود که این هلندی 24 ساله به شدت با اورا برای حضور در ترکیب اصلی تیم به رقابت بپردازد. با توجه به شرایط سنی اورا و به دنبال آن نیاز بیشتری که به استراحت خواهد داشت، بوتنر را در این فصل بیشتر خواهیم دید.
در قلب خط دفاعی، شرایط اندکی پیچیده است. فردیناند 34 ساله و ویدیچ 31 سالهاند، سن بالا رفته، کند شده و به دور از سالهای اوج خود هستند. اما فراموش نکنیم که فردیناند در فصل گذشته توانست بسیار خوب کار کند. باید دید آیا این عملکرد را تکرار خواهد کرد یا خیر؟
ویدیچ طی دو فصل گذشته با دو مصدومیت شدید از ناحیه زانو مواجه بوده که باعث افت او شده است. اما نباید فراموش کرد که با وجود افتکردن کاپیتان صرب، با بازگشتش در فصل پیش یونایتد به وضوح به ثبات بیشتری در دفاع دست یافت. اما ویدیچ و فردیناند دیگر گزینههای قطعی حضور در ترکیب اصلی تیم نیستند. جانی اوانز 25 ساله در فصل گذشته و در نبود ویدیچ توانست بسیار خوب کار کند و در مقاطعی حتی بهترین مدافع یونایتد باشد. علاوه بر اوانز، فیل جونز چندپسته هم برای حضور در پست مورد علاقهاش تلاش خواهد کرد، اسمالینگ را نیز فراموش نکنیم.
آن چه پیشبینی میشود، حضور ویدیچ و اوانز به عنوان گزینههای اول یونایتد در خط دفاعی است. فردیناند و اسمالینگ نیز به صورت چرخشی با آن دو عوض خواهند شد. فیل جونز اما به خاطر توانایی بازی در دفاع راست، وسط، هافبک دفاعی و هافبک وسط کمی موضوع را سخت خواهد کرد. جونز نشان داده که در همه آن پستها بسیار خوب ظاهر میشود اما احتمال حضورش در دفاع راست بسیار کم خواهد بود. در صورتی که مویس بخواهد از جونز در دفاع وسط استفاده کند، اسمالینگ گزینه پنجم خواهد شد و شانس بازی کردنش بسیار کم خواهد بود. اگر تصمیم به استفاده از او در خط میانی بگیرد، آن وقت هافبکهای میانی تیم یک رقیب جدی در مقابل خود خواهند داشت. در همه حال، فیل جونز در صورت مصدوم نشدن، در این فصل بسیار بازی خواهد کرد و میتواند حتی به یکی از اعضای ثابت تیم تبدیل شود.
مدافع جوان یونایتد، مایکل کین، باید وقت خود را در تیم رزروها بگذراند، مگر آن که مویس تصمیم به استفاده از او بگیرد که بعید است.
خط میانی
ابتدا به پست هافبک میانی بپردازیم. بازیکنانی که میتوانند در این پست به میدان روند عبارتند از: کریک، کلورلی، اندرسون، گیگز، جونز، فلچر(در صورت بهبود دوباره). و اما دو بازیکنی که این دو پست را پرخواهند کرد که خواهند بود؟
اولین و واضحترین گزینه، مایکل کریک است، ستارهای که کمتر از او نام برده میشود. این هافبک انگلیسی به تازگی 32 ساله شده است و فصل گذشته از نظر بازیکنان یونایتد، بهترین بازیکن تیم انتخاب شد. کریک آماری بسیار عالی از خود به جای گذاشت به طوری که به زعم خیلیها، بهترین هافبک نگهدارنده یا هولدینگ (holding midfielder) لیگ جزیره بود. شماره 16 شیاطین این فصل نیز اولین گزینه تیم در این پست خواهد بود و انتظار میرود در بیش از 90% بازیها به طور ثابت به میدان برود.
اما سایر گزینهها. گیگز این فصل به عنوان بازیکن-مربی فعالیت میکند و احتمالاً در پایان فصل با دنیای فوتبال خداحافظی خواهد کرد. گیگزی به زودی 40 ساله خواهد شد و حضور ثابت وی قطعاً موضوعیت ندارد و او را در مواقعی خاص خواهیم دید، در بازیهایی که حضور تجربه او بسیار لازم است. اما بیشک وی بر روی نیمکت حضور خواهد داشت.
از بین سایرین، در صورتی که فرض را بر بازی جونز در خط دفاعی بگذاریم، کلورلی، اندرسون و فلچر برای حضور در تیم خواهند جنگید. فلچر همچنان مصدوم است و در صورتی که برگردد معلوم نیست که آیا همان کیفیت سابق را میتواند ارائه کند یا خیر. ممکن است او را حداکثر در 15-20 بازی ببینیم، اما بعید است بیش از این بازی کند.
اما کلورلی و اندرسون، دو هافبک جوانی که انتظارات را برآورده نکردهاند. حداقل اندرسون به هیچ وجه در حد و اندازههای آن بازیکنی که یونایتد امید داشت بشود، ظاهر نشد. این فصل شاید آخرین فرصت اندو برای اثبات خود باشد. اگر روز او باشد، عملکردی عالی ارائه میدهد و اگر روز او نباشد، همان بهتر که پس از 30 دقیقه تعویض شود. ممکن است که اندرسون را در 15-20 بازی ببینیم، اما بدون تردید او یکی از نیمکتنشینان خواهد بود، مگر آن که بتواند خود را ثابت کند.
کلورلی در اوایل فصل گذشته به زوج کریک تبدیل شده بود و بسیار عالی کار میکرد اما رفته رفته محو شد. کلورلی انرژی بسیاری دارد اما نقطه ضعف او نداشتن آتوریته در میانه میدان است؛ یعنی حضوری مانند روی کین یا اشتفان افنبرگ که بتواند باعث تسلط تیم بر میانه تیم شود. کلورلی نقاط ضعف دیگری نیز در بازی خود دارد که باید برطرف شود و این فصل میتواند با رفع آنها به زوج اصلی کریک تبدیل شود. مویس از جوانان استفاده خواهد کرد و کلورلی باید از این فرصت استفاده کند تا بتواند خود را به یار ثابت تیم تبدیل کند. انتظار میرود که زوج اصلی کریک در اکثر بازیها او باشد، مگر آن که عملکردش آن قدر بد باشد که سایرین جای او را در ترکیب بگیرند.
حال میرسیم به سه بازیکن پشت مهاجم؛ یعنی هافبکهای تهاجمی تیم. در دو پست کناری، چهار بازیکن تخصصی در تیم حضور دارند: نانی، زاها، یانگ و والنسیا. به جز زاها، که به تازگی به تیم اضافه شده است، هر سه وینگر دیگر تیم فصل گذشته افتضاح بودند. واژه دیگری نمیتوان به کار برد. والنسیایی که دو فصل پیش از بهترین بازیکنان تیم بود، محو شد. سرعت وی از بین رفته و بازیاش قابل پیشبینی بود. یانگ نیز بیشتر با مصدومیت دست و پنجه نرم میکرد و هنگامی که به بازی میرفت نمایشی سطح پایین داشت. نانی اما در بازیهایی عالی و در بازیهایی بدتر از فاجعه بود. بازیکنی بسیار بااستعداد که مانند اندرسون کاملاً بیثبات است. شاید در صورت عدم فروش وی در این تابستان، این فصل آخرین فرصت نانی باشد. زاها در بازیهای پیشفصل تا به این جا بسیار عالی کار کرده، جوان، تکنیکی و سریع است و برای بازی به عنوان یار ثابت به شدت خواهد جنگید.
با توجه به عملکرد ضعیف سایر وینگرها، انتظار میرود که این فصل زاها بیش از سایرین به میدان برود، والنسیا ذخیره زاها باشد و نانی و یانگ به صورت چرخشی مورد استفاده قرار بگیرند.
البته کاگاوا نیز میتواند در جناح چپ به بازی بپردازد. اگر رونی در تیم بماند و به عنوان هافبک تهاجمی مرکزی به کار گرفته شود، کاگاوا مانند فصل پیش به جناح چپ خواهد رفت و این احتمالاً به معنای نیمکتنشینی نانی و یانگ خواهد بود، مگر آن که آن دو به زاهای جوان ترجیح داده شوند. اما در صورتی که رونی فروخته شود یا حتی نیمکتنشین شود، زاها و نانی بیش از سایرین شانس حضور در کنارهها را خواهند داشت و کاگاوا در پست مورد علاقه خود پشت سر مهاجم بازی خواهد کرد.
علاوه بر آنها، دنی ولبک نیز میتواند در مرکز و جناح چپ بازی کند. این بازیکن در گلزنی شدیداً ناکام بوده تا به حال و در فصل گذشته طی 39 بازی تنها 2 گل به ثمر رساند. باید دید مویس از او در کدام پست استفاده خواهد کرد اما آنچه واضح است، علاقه مویس به ولبک است که باعث میشود این بازیکن را مانند فصل گذشته بسیار در ترکیب تیم ببینیم.
البته عدنان یانوزی را نیز نباید فراموش کرد. جوان بلژیکی یونایتد تا به این جای کار در بازیهای پیشفصل عالی ظاهر شده و توانایی بازی در هر سه پست تهاجمی را داراست. باید دید آیا مویس به این ستاره آینده اعتماد خواهد کرد و او را در این فصل بیشتر خواهیم دید یا خیر.
در مجموع با توجه به علاقه مویس به ولبک، کاگاوا و زاها، این سه بازیکن در این فصل شانس بسیاری برای بازی ثابت خواهند داشت، چیزی که به مذاق نانی، یانگ، والنسیا و حتی رونی خوش نخواهد آمد.
خط حمله
یونایتد از تک مهاجم استفاده می کند. تک مهاجم در این تیم مترادف با رابین فنپرسی است. ماشین گلزنی هلندی شیاطین، فصل گذشته آقای گل لیگ شد و بیشک گزینه اول یونایتد در بیش از 90% بازیها خواهد بود. چیچاریتو، نخود فرنگی مکزیکی، اما بیشتر به عنوان تعویض طلایی مورد استفاده قرار خواهد گرفت و بعید است بیش از 20 بازی به عنوان یار ثابت به میدان رود. ولبک دیگر گزینه یونایتد برای این پست است، علاوه بر وین رونی. البته حضور رونی در این پست بعید است چرا که فنپرسی به او ترجیح داده خواهد شد و ولبک نیز شانس زیادی برای بازی در این پست نخواهد داشت چرا که در گلزنی ناتوان است.
نتیجه گیری
تمامی این فرضها بر اساس آمار بازیکنان در فصل پیش و یک سری فاکتورهای دیگر مطرح شدند. بیشک به دلیل ماهیت غیرقابل پیشبینی فوتبال، هیچ وقت نمیتوانیم این سخنان را با قطعیت بیان کنیم. ممکن است که فنپرسی به شدت مصدوم شود و چیچاریتو به عنوان مهاجم اول تیم انتخاب شود. ممکن است کاگاوا آن قدر خوب باشد که رونی را نیمکتنشین کند یا به کنارهها بفرستد. ممکن است ویدیچ و فردیناند آن قدر افت کنند که جونز و اوانز ستونهای خط دفاعی شوند و حتی شاید دوقلوهای داسیلوا بالاخره به طور همزمان و به طور ثابت به میدان بروند.
در جدول زیر تمام سخنان بالا را به طور خلاصه جمعبندی کردهایم.
شما در مورد شانس حضور بازیکنان یونایتد در این فصل چه فکری می کنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.