قهرمانى آلمان در جام جهانى برزيل، بى ترديد يكى از خوشايندترين و فراموش نشدنى ترين خاطرات هر يك از هواداران فوتبال آلمان در اين سال ميلادى رو به پايان است، چون سرانجام پس از 24 سال، انتظار و نا اميدى آنها براى بازگشت آلمان به قله فوتبال دنيا به پايان رسيد.
در شبى تاريخى در ماراكانا معبد برزيلى فوتبال، شاگردان يوگى لوو با عملكردى جنگجويانه و متعصبانه نشان دادند كه جام جهانى 2014 هيچ قهرمانى منطقى به جزء آلمان نمى تواند داشته باشد. سيزدهم ژولاى 2014 در خاطر همه فوتبال دوستان آلمانى باقى خواهد ماند، چون در اين روز مانشافت پاداش پيمودن راهى طولانى و سخت را دريافت نمود.
در ماه هاى اخير و پس از پايان رقابت هاى جام جهانى 2014، مطالب بسيار زيادى در خصوص عملكرد آلمان به عنوان يك تيم و تاثير اين عملكرد گروهى در موفقيت مانشافت منتشر شده است. قهرمانى در جام جهانى 2014 كه چهارمين عنوان قهرمانى آلمان بعد از قهرمانى در سال هاى 1954، 1974 و 1990 مى باشد، بيش از همه مديون كار گروهى و روحيه تيمى مانشافت بوده است، حتى اگر در فينال نفس گير ماراكانا بازيكنانى نظير باستين شواين اشتايگر و ژروم بوآتينگ عملكردى خيره كننده اى از خود به نمايش گذاشته باشند. شايد بتوان ادعا نمود كه هيچ كس موفقيت آلمان در جام جهانى را بهتر از استيون جراررد كاپيتان سابق تيم ملى انگليس توصيف نكرده است، جراررد بعد از پيروزى تاريخى و فراموش نشدنى آلمان مقابل برزيل در مرحله نيمه نهايى در يكى از شبكه هاى اجتماعى نوشت:"برزيل نيمار، آرژانتين مسى و پرتغال كريس رونالدو را دارد، اما آلمان تنها يك تيم دارد."
مانشافت در جام جهانى در قدم اول ابتدا پرتغال و رونالدو را از دور رقابت ها كنار زد، سپس در مرحله نيمه نهايى نيمار و برزيل ميزبان را از پيش رو برداشت و در فينال نيز موفق به شكست مسى و آرژانتين شد. شايد اتفاقى نباشد كه هركدام از بازيكنان آلمان كه قبل از جام جهانى با ستارگانى نظير مسى، رونالدو يا نيمار مقايسه مى شدند، در برزيل نقش چندان پررنگ و مهمى در تيم يوگى لوو نداشتند، ماركو رويس به دليل مصدوميت جام جهانى را از دست داد، عملكرد مسوت اوزيل در طول جام با انتقادات زيادى به همراه بود و ماريو گوتسه نيز هرگز نتوانست پتانسيل مورد انتظار را از خود به نمايش گذارد و تنها با گل زنى در وقت هاى اضافى بازى فينال در كنار شواين اشتايگر توانست از خود چهره اى ماندگار در فينال ماراكانا به نمايش گذارد.
در پايان هر رقابت و تورنمنتى تنها موفقيت و كسب قهرمانى مهم است و آلمان ها براى رسيدن به اين انتهاى خوش، از ابتداى تورنمنت بسيار مصمم بودند و به نظر مى رسيد كه به خوبى از تجربه ها و ناكامى هاى خود از چهار تورنمنت قبلى آموخته اند. يوآخيم لوو سرمربى تيم فاتح جام جهانى اين قهرمانى را "نتيجه چندين سال كار دقيق" مى داند، وى پيش از بازى فينال براى آخرين بار براى ايجاد انگيزه به تيم خود مى گويد:"امروز بايد شما همه تلاش خود را انجام دهيد، بيش از آنچه كه تا كنون در دوران فوتبال خود انجام داده ايد، چون شما مى خواهيد فاتح جامى شويد كه تا كنون آن را نبرده ايد."
مى توان چنين ادعا نمود كه تصور قهرمانى ديگر به جزء آلمان براى جام جهانى 2014 تا حدودى غير منطقى به نظر مى رسيده است، نه به اين دليل كه اين تيم از بازيكنان با كيفيت و خوبى برخوردار بوده، بلكه به اين دليل كه بازيكنان اين تيم در طول تورنمنت و به خصوص در بازى فينال با ارائه بازى هدف دار اراده اى قوى از خود نشان دادند و روحيه جنگندگى خود را به اثبات رساندند. يوگى لوو در اين باره معتقد است:"ما مى دانستيم كه سرانجام قدم نهايى را به سوى موفقيت بر خواهيم داشت، قهرمانى تنها شايسته يك تيم بود كه آن نيز مانشافت بود. در واقع آلمان در مجموع بهترين تيم تورنمنت بود."
هر يك از سه قهرمانى آلمان تا قبل از سال 2014 تا حدودى ريشه در اتفاقات سياسى و اجتماعى زمان خود داشته است، قهرمانى در سال 1954 يا معجزه برن، زمانى روى داد كه آلمان بعد از پايان جنگى خانمانسوز در حال تجربه شگفتى اقتصادى غير منتظره اى بود و نشانه هايى از ميهن پرستى را به همراه داشت، قهرمانى در سال 1974 به عبارتى آثارى از مصلحت گرايى آلمان در دهه هفتاد ميلادى در اوج جنگ سرد بوده است و قهرمانى در سال 1990 نيز هم زمان با اتحاد سياسى دو آلمان بعد از بيش از چهل سال روى داد و سبب تمديد شادى مردم اين كشور شد.
حال در قهرمانى جام جهانى برزيل نيز مى توان آثارى هر چند متراكم تر از هر سه قهرمانى قبلى مشاهده نمود. اين تيم همانند قهرمانان برن در سال 54 از روحيه ميهن پرستى كم نظيرى برخوردار بود كه شايد از آن زمان تا كنون با وجود حضور بازيكنان دو مليتى در كادر تيم بى سابقه بوده است، در اين تيم آثارى از طراوت تيم قهرمان فينال مونيخ در سال 74 و فوتبال زيباى دهه هفتاد آلمان نيز قابل رويت بود و همچنين همانند فاتحان فينال رم در سال 90 اين تيم از روحيه تيمى و هماهنگى بى بديلى برخوردار بود.
معمار چنين موفقيتى اما بى ترديد يوگى لوو سرمربى مانشافت است، كسى كه در سال 2006 هدايت تيم را بر عهده گرفت و با اعتماد به جوانان، وضعيت آن را به صورت مداوم بهبود بخشيد تا اينكه در فينال ماراكانا با تعويض طلايى ماريو گوتسه و انگيزه دادن به او با بيان جمله "ثابت كن كه بهتر از مسى هستى"، زمينه سازى پيروزى مانشافت در فينال ريو را فراهم نمود تا آلمان بتواند به عنوان اولين تيم اروپايى با شكست برزيل و آرژانتين دو غول آمريكاى لاتين فاتح جام جهانى در اين منطقه باشد.
اينكه اين تيم بعد از پايان جام جهانى در چند بازى انجام شده عملكرد قابل قبولى نداشته و بسيارى از بازيكنان اين تيم، فصل را در باشگاه هاى خود با مصدوميت شروع نموده و يا همچنان مصدوم هستند، قيمت گزاف كسب چهارمين ستاره است، كه بازيكنان آلمانى با كمال ميل در حال پرداخت آن هستند.
به قلم يوشا وبر از وب سايت دويچه وله آلمان