دروازه بان: دیوید سیمن
او یک بازیکن با ابهت بود که همه بر روی او حساب باز می کردند، که برای یک دروازه بان بسیار مهم بود. او یک فرمانده بود و چهار مدافع جلوی او از قدرت بالایی برخوردار بودند و مهمتر اینکه مورد اعتماد آن ها بود.
مدافع میانی: کالین هندری
او دفاع کردن را دوست داشت و عاشق این بود که سرش را برای توپ بدهد. او دوست داشت آخرین مرد برای نجات تیم باشد و تلاش می کرد یک قهرمان باشد. او تاثیر بزرگی در قهرمانی بلکبرن در سال 1995 داشت.
مدافع میانی: تونی آدامز
ما مبارزه های بزرگی در طول سال ها بازی داشتیم و هر دو با مصدومیت از ناحیه سر از زمین خارج می شدیم. من همواره به او احترام می گذاشتم و متوجه شدم که او چه مدافع سرسخت و بزرگی است.
مدافع راست: گری نویل
او از دفاع کردن لذت می برد و در آن بسیار خوب بود. او همچنین در محوطه بسیار خوب توپ گیری می کرد و دوست داشت حمله کند. او به دلیل تناسب اندام و چابکی بسیار خوب در طول خط نفوذ می کرد و بر می گشت. او یک مدافع بسیار خوب بود.
مدافع چپ: استیووارت پیرس
او تجسمی از فوتبال انگلیس بود. او روحی از سگ بولداگ بود و ذهنیتی تهاجمی داشت. او شخصیت بزرگی داشت. از دست دادن پنالتی در جام جهانی 90 و بار دیگر پنالتی زدن در یورو 96 نشان از شخصیت بزرگ او بود.
هافبک: راب لی
بازیکنی بود که با بیش از 20 بازی برای تیم ملی انگلیس بسیار دست کم گرفته می شد. او می توانست هر کاری انجام دهد. او می توانست جلوی چهار مدافع قرار بگیرد، اگر شما می خواستید او را به عنوان رهبر خط میانی استفاده نمایید. او چند بار من را راه انداخت و توانایی هایش را به من یادآوری کرد، حتی می توانم بگویم که پاس های بد او نیز تبدیل به یک موقعیت خوب می شد.
هافبک: پل گاسکویین
او با پاهایش در فوتبال یک نابغه بود. نه تنها می توانست یک پاس خوب بدهد، بلکه می توانست از دو یا سه بازیکن روبه رویش عبور کند. او در رختکن نیز یک مرد بزرگ بود. من می دانم که او چه زحمت زیادی در عقب زمین می کشید. قبل از هر چیزی باید بگویم که او یک بازیکن بزرگ بود.
هافبک: پل اسکولز
من در طول سال ها بار ها از مردم شنیده ام که او چه بازیکن خوبی بوده است. مانند گازا او می توانست در فوتبال هر کاری انجام دهد. او در حقیقت قاتل خاموش بود. او همچون تمامی هافبک هایم می توانست گلزنی کند. او در سطح بالا و در یک باشگاه بزرگ بازی می کرد و به اهداف بزرگی دست پیدا کرد. به همین دلیل باید او را در خط هافبک خود داشت.
مهاجم: تدی شرینگهام
ما با همکاری خود در انگلیس، زوج بزرگی را تشکیل دادیم. قبل از یورو 96 من برای حدود 13 یا 14 بازی موفق به گلزنی نشده بودم، بنابراین فشار زیادی بر روی من بود. اگر تنها یک مرد در کنار من قرار داشت و می توانست به من آرامش دهد، آن بازیکن تدی بود. ما برای اولین بار در یورو 96 همکاری خوبی با یکدیگر داشتیم و این همکاری ادامه داشت. من موفق به گلزنی شدم و سپس در مقابل اسکاتلند، هلند و همچنین آلمان نیز گلزنی کردم. تنها شکست در مقابل آلمان در نیمه نهایی ناامیدکننده بود.
مهاجم: مت لی تیسیر
من بسیاری از بازی های او را دیده ام و زمانی که در ساوتهمپتون به او پیوستم، فاقد آمادگی بدنی برای نمایش توانایی هایش بود. او از جمله بازیکنانی بود که بسیار آرام بود. او از توپ های مرده به بهترین نحو ممکن استفاده می کرد و در ضربات آزاد و پنالتی باورنکردنی بود.
مهاجم: لس فردیناند
بازیکنی با عملکردی فوق العاده و یکی از سریعترین بازیکنانی بود که من دیده بودم. من تنها یک فصل با او در نیوکاسل همبازی بودم و فکر می کنم در آن فصل با کمک یکدیگر 49 گل به ثمر رساندیم. ما می توانستیم در تونل بایستیم و به تیم های دیگر نگاه کنیم و شاهد ترس آن ها از اعتماد به نفسمان باشیم. به مدت 12 ماه ما عملکرد فوق العاده ای در کنار یکدیگر داشتیم.