تجربه در ورزش نقش بسيار پررنگي دارد و هر بازيكن و يا مربي و حتي مديري بايد بدرستي از تجاربي كه در طول دوران ورزشي اش داشته است بهره ببرد تا بتواند به موفقيت مورد نظرش دست يابد. در امر مديريت ورزشي معمولا مديران ورزشي افرادي هستند كه قبلا تجربه حضور در ميادين ورزشي را به عنوان بازيكن يا مربي داشته اند و در طول اين دوران توانسته اند با راه و چاه ورزش مربوطه آشنايي پيدا كنند. مربيان و بازيكنان هم به نوبه خود از فاكتور تجربه بيشترين و بهترين استفاده را براي بالا بردن راندمان كاري خود مي برند.
در ورزش فوتبال امروزه افرادي در راس فدراسيون ها و تيم ها قرار گرفته اند كه در دوران بازيگري كارنامه قابل قبولي داشته اند و اينك از آموخته ها و تجارب خود براي موفقيت افراد زير مجموعه خود استفاده مي كنند. با نگاهي به تيم هاي بزرگ فوتبال جهان به اسم هاي بزرگي بر مي خوريم كه روزگاري خود در مستطيل سبز همگان را به تحسين وا ميداشتند و اينك در نقش حامي و مشاور و مربي و مدير ايفاي نقش مي كنند. مطمئنن استفاده از اين نيروهاي آب ديده به سود تيم ها بوده است كه هميشه بلافاصله بعد از اتمام دوران حرفه اي و قهرماني، اين نوع بازيكنان بسرعت جذب كادر فني و مديريتي تيمشان مي شوند.
اين مثال شايد بارزترين نمونه ارزش تجربه در فوتبال باشد ولي در زمين فوتبال هم هميشه بازيكنان با تجربه نقشي غير قابل انكاري در موفقيت تيم شان داشتند، همانند فرانسه 2006 كه رهبري همچون زيدان داشت كه يك تنه تيمش را تا فينال بالا برد و يا كاپيتانهاي بزرگ تاريخ فوتبال نظير مالديني و پلاتيني و مارادونا و ... . در زمينه مربيگري شايد تجربه بيشترين كارايي را داشته باشد زيرا اين مربي است كه تصميم مي گيرد چه تركيبي را با چه تاكتيكي در مقابل تيم حريف قرار بدهد تا بهترين نتيجه را بگيرد. اين تصميات هم متاثر از تجربيان قبلي مربي خواهد بود كه در بازيهاي قبلي كسب كرده و شناختي كه از بازيكنان و قدرت تيمش پيدا كرده است. شايد كوچيكترين كم توجهي به بزرگترين شكست منجر شود، ولي هميشه راهي براي جبران هست كه همه را اميدوار ميكند!اين اميدوراي زماني بوجود مي آيد كه مربي شكست خود را تجزيه و تحليل كرده و عوامل شكست تيمش را شناسايي كند و اجازه تكرار شكست توسط اين عوامل را ندهد.
طبق معمول در فوتبال ايران همه چيز برعكس است و از مدير تا بازيكن و مربي هيچ يك آن گونه كه بايد از فاكتور ياد شده استفاده نمي كنند. در ادامه مطلب مثالهايي در اين باره خواهم آورد:
اگر از قسمت مديريت شروع كنيم خيلي زود به نتيجه خواهيم رسيد زيراكه همين الان مديري بر فوتبال ما رياست مي كند كه تا قبل از انتصابش(نه انتخاب!) هيچ سابقه فوتبالي درخشاني نداشته است، البته سابقه فوتبالي نداشته كه بخواهيم بررسي كنيم آيا درخشان بوده يا نه!!! جالب اينجاست همين مدير غير فوتبالي ما كه با خنده هايش چهار سال تمام گريه را بر گونه هاي فوتبال ايران جاري ساخت دوباره براي چهار سال ديگر هم در پستش ابقا شد تا به اين نتيجه برسيم كه نه تنها رئيس فدراسيون ما نيازي به تجربه براي رياست بر فوتبال ندارد كه هيچ بلكه اين چهار سال كارنامه وحشتناك رياستش هم تجربه اي براي سران ورزش ما نشد كه در فكر تغيير وي باشند!
در سطح مربيگري هم اگر بخواهيم بررسي كنيم سرمربيان ليگ برتري ما سرشار از نقص هاي بزرگ و ريشه اي هستند كه بيانشان هيچ دردي را دوا نميكند. اما ذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه نه تنها در فوتبال بلكه در بسياري از ورزشهاي ديگر سواي برخي رشته ها، اين نبوغ و استعداد ذاتي بازيكنان هست كه نتيجه مي دهد نه تفكرات و انديشه هاي سرمربيان! دليل اين حرف هم در پست قبلي به تفصيل بيان شده است. در همين تيم ملي خودمان هنوز هيچ يك از ما يادمان نرفته كه چگونه تيم ملي چوب اعتماد بي دليل برانكو به ميرزاپور را خورد و هم خود اين بازيكن عامل شكستهاي بزرگي براي تيم ما شد و هم بسياري از دروازبانان به ناحق پشت اين دروازبان و البته تصميمات غيرمنطقي مربي وقت تيم ملي سوختند. جالب اينجاست كه همين اشتباه دوباره در تيم ملي در حال تكرار است و اينبار بازيگران آن افراد دیگری هستند! در تیم ملی امروز جای خالی های زیادی وجود دارد که جایشان را افرادی پر کرده اند که شاید از لحاظ فنی نصف این افراد نیز نباشد ولی چه کنیم که تجربه در ورزش ما جایی ندارد.
پرداختن به اين مساله شايد كمي طولاني شد ولي همين نكات كوچك هستند كه در فوتبالمان رعايت نمي شوند و به يك باره با معضلي بزرگ ما را مواجه مي سازند. چه خوب است كه با علم به اين نكات ريز و درس گرفتن از شكست هاي قبلي خود و رعايت نكات ريزي كه قبلا تجربه شان كرديم فوتبالمان را به فوتبال سطح اول آسيا بازگردانيم. بخدا از تكرار تجربه هاي تلخ خسته شديم ما هم مي خواهيم مانند كره جنوبي 7 دوره ي پياپي به جام جهاني صعود كنيم و مانند ژاپن در جام ملت های آسیا براحتی آب خوردن آقایی کنیم!!!