با توجه به در پیش بودن شهرآورد پایتخت و به بهانه حضور چند ماهه این بازیکن در ایران، با کمک و لطف دوست عزیزمان آقای ابوالفضل صفایی که وظیفه ترجمه را نیز بر عهده گرفته بودند، گفتگوی مفصل با مایکل اومانیا بازیکن تیم پرسپولیس داشتیم که می توانید بخش اول این گفتگوی جالب را در زیر بخوانید.
قبل از شروع لازم است که بپرسیم تلفظ اسم فامیل چیست؟ اومانا یا اومانیا؟
در کاستاریکا اسم من اومانیا خوانده و صدا زده می شود، اما در خارج از کشورم بخاطر سخت بودن تلفط صحیح حروف اسمم، من را بیشتر اومانا صدا می زنند، اشکالی هم ندارد واقعاً.
خوب، به عنوان اولین سوال بگو فوتبال را از کی و از کجا شروع کردی؟
فوتبال حرفه ای را از سال 2000 شروع کردم، البته قبل از آن در تیم زیر 20 ساله ها و رده های سنی پایین بازی می کردم، ولی اولین تیم حرفه ای من کارمالیتا بود که سه سال در این تیم بازی کردم و بعد هم به هریدیانو و بعد هم به لس آنجلس گالکسی رفتم.
در کارنامه حرفه ای مایکل، حضور در تیم های مانند لس آنجلس گالکسی و چیواس آمریکا به چشم می خورد، از دوران حضور در این دو تیم صحبت کن و بگو کدامیک تیم بهتریی بودند؟
حضور در لس آنجلس گالکسی اولین تجربه بازی کردن من در خارج از کشورم بود، این تیم واقعاً یک تیم حرفه ای و بسیار خوب بود، با توجه با نام و اعتبار گالکسی در لیگ آمریکا، من واقعاً از حضور در این تیم راضی بودم، تیم چیواس هم تیم بسیار خوبی بود و فرق آنچنانی میان چیواس و گالکسی نبود، اما من در چیواس خیلی راحت تر بودم، چون خانواده ام هم در کنارم بودند، ولی در مجموع حضور در لس آنجلس را بیشتر دوست داشتم، چون هم پسرم در آنجا به دنیا آمد و هم اینکه لس آنجلس شهر بسیار قشنگی بود و امکانات فراوانی هم داشت.
به سراغ جام جهانی و نتایج درخشان کاستاریکا در جام جهانی برویم، بدون شک کاستاریکا شگفتی ساز جام جهانی بود، راجع به موفقیت و نتایج کاستاریکا در جام جهانی صحبت کن، به نظرت دلیل اصلی موفقیت تیم شما در برزیل چه چیزی بود؟
ما از دو سال قبل از جام جهانی در کنار هم زندگی کرده بودیم، واقعاً مانند یک خانواده بودیم و بسیار هماهنگ بودیم، جدا از این بازیکنان خیلی خوبی در تیم داشتیم، وقتی به جام جهانی صعود کردیم و گروه ما مشخص شد، با اینکه می دانستیم در گروه بسیار دشواری قرار داریم، اما کاملاً از لحاظ روحی برای این بازی ها آماده بودیم و فکر می کنم این دلیل اصلی موفقیت ما در جام جهانی بود.
نقش خورخه لوئیز پینتو سرمربی تیم کاستاریکا در کسب این موفقیت و نتایج درخشان در جام جهانی چه چیزی بود؟
من فکر می کنم او یک سرمربی بسیار خوب بود، عقیده دارم که چون پینتو سالهای زیادی در کشور ما زندگی می کرد، به خوبی بازیکنان را می شناخت، او قبل از اینکه به تیم ملی بیایید، در لیگ کاستاریکا کار کرده بود و همه شرایط فوتبال ما را می دانست، همین مسئله واقعاً در موفق بودن او در تیم ملی نقش داشت، البته بازیکنان خیلی خوبی هم در تیم بودند که باعث بهتر شدن شرایط می شدند، ولی در کل نقش خورخه پینتو در موفقیت ما در جام جهانی غیر قابل انکار است و او واقعاً در کسب نتایج ما تاثیرگذار بود.
در حال حاضر پائولو ونچاپ سرمربی تیم کاستاریکا است، نظرت راجع به ونچاپ چیست؟
بله درسته، ولی ونچاپ به صورت موقت سرمربی خواهد بود و بعد از دو یا سه بازی دیگر عوض خواهد شد، فکر کنم بعد از ژانویه یا فوریه سرمربی جدید انتخاب می شود و برای رقابتهای کونکاکاف سرمربی جدید خواهیم شد.
قبل از شروع جام جهانی، خودتان فکر می کردید که بتوانید خالق یک شگفتی بزرگ شوید؟ توقع کسب همچین نتایج خوبی را داشتید؟
راستش قبل از جام جهانی نه تنها در دنیا، بلکه در کشور خودمان هم کسی فکرش را نمی کرد که ما بتوانیم از آن گروه سختی که تیم های ایتالیا، اروگوئه و انگلیس در آن بودند، صعود کنیم و به مرحله بعد برویم، ولی ما بازیکنان با اینکه می دانستیم که کار سختی داریم، کاملاً اعتقاد داشتیم که هر بازی شرایط خاص خودش را دارد و صعود کردن از گروه برای ما امکان پذیر است، بخاطر همین تمام تلاشمان را برای رسیدن به هدف انجام دادیم و خوب در آخر موفق هم شدیم.
به نظرت در جام جهانی بعدی هم کاستاریکا می تواند همین نتایج را تکرار کند؟
امیدوارم که بتوانیم باز هم این نتایج را تکرار کنیم، ولی اول باید به جام جهانی صعود کنیم و بعد از آن به قدمهای بعدی فکر کنیم، هر جام جهانی داستان خاص خود را دارد و نمی شود پیش بینی کرد که چه می شود، ولی ما در حال حاضر بازیکنان جوان خیلی خوبی در کاستاریکا داریم که باتجربه هم هستند و این خیلی امیدوار کننده است، برای همین فکر کنم که بشود در دوره بعد هم نتایج خوبی کسب کرد، البته اول باید به جام جهانی صعود کنیم و هدف اصلی ما فعلاً همین است.
همانطور که خودت گفتی، کاستاریکا در جام جهانی بازیکنان خوبی مانند کیلور ناواس، اسکار دوراته، برایان رویز، جوئل کمپبل و یا خود تو را در اختیار داشت، فکر می کنی ستاره تیم شما در جام جهانی کدام بازیکن بود؟
همه تیم ما در جام جهانی ستاره بودند، حتی کسانی که روی نیمکت می نشستند، هر بازیکن یک ضلع ستاره را می ساخت و آن ستاره تیم کاستاریکا بود. همه با هم ستاره بودیم.
برویم سر داستان پنالتی ها در جام جهانی و آن توپی که در بازی مقابل یونان گل شد تا کاستاریکا صعود کند و توپی که در بازی با هلند گل نشد تا کاستاریکا حذف شود، در این باره صحبت کن.
(یک آه بلند می کشد) خوب این فوتبال است، بعضی وقتها شما تصمیم درست را می گیرد و موفق هستید، بعضی مواقع هم نمی توانید تصمیم خوبی بگیرید و شکست می خورید، در بازی مقابل یونان من تصمیم درست را گرفتم و مهمترین گل تاریخ فوتبال کاستاریکا را زدم، اما در بازی مقابل هلند انتخابم غلط بود و تیم کرول پنالتی را گرفت، ولی خوب فوتبال همین است، باید ادامه داد، این اتفاقات تجربه خوبی می شود که در دفعات بعد تصمیم درست تری بگیری.
برخورد هم تیمی ها و سرمربی تیم با شما بعد از هدر دادن پنالتی در مقابل هلند چطور بود؟
همه آنها من را دلداری دادند و گفتند این فوتبال است و بالاخره ممکن است این اتفاق هم رخ بدهد، البته ما در بازی مقابل هلند دو پنالتی را از دست دادیم و فقط من نبودم که پنالتی را گل نکردم، ولی در کل همه برخورد خوبی با من داشتند و می گفتند مایکل ایرادی ندارد، تو بازی قبلی پنالتی را گل کردی و ما صعود کردیم و حالا این بار اینطوری شد، اشکالی ندارد.
برخورد مردم چطور بود؟ وقتی به کشورت برگشتی آنها چه واکنشی نشان دادند؟
واکنش ها عالی بود، وقتی ما به کشورمان بازگشتیم مردم همه جا بودند، در فرودگاه و خیابانها، دیوانه کننده بود، نزدیک به سه میلیون نفر به استقبال ما آمده بودند، همه آنها خیلی خیلی خوشحال بودند، این اولین بار در تاریخ ما بود که چنین نتاجی بدست آمده بود و این شروع یک دوران جدید بود، ما در جام جهانی جزو 8 تیم اول بودیم و این بی نظیر بود و کسی توقع چنین چیزی را نداشت.
خوب راجع به اتفاقات بعد از جام جهانی صحبت کنیم، چه مدت بعد از اتمام جام جهانی پیشنهاد پرسپولیس به دست شما رسید؟ در ابتدا که پیشنهاد را دریافت کردی نظرت برای پیوستن به این تیم چی بود؟
یک هفته بعد از اتمام جام جهانی بود که از طریق مدیر برنامه هایم متوجه شدم که از تیم پرسپولیس پیشنهاد دارم، من در آن موقع برای تعطیلات به همراه خانواده ام به آمریکا رفته بود و سه هفته آنجا بود و وقتی از تعطیلات برگشتم تازه شروع کردم به تحقیق کردن راجع به این تیم، من از تیم های دیگری هم پیشنهاد داشتم، ولی برای آمدن به ایران بیشتر راغب بودم، البته نظر خانواده ام برای من خیلی مهم بود و همه ما می دانستیم که گرفتن تصمیم در این مورد خیلی سخت است، بخاطر همین با همسرم هم برای گرفتن تصمیم بهتر مشورت کردم که همسرم به من گفت مایک این فرصت را از دست نده و حتماً این پیشنهاد را قبول کن، شاید این یک فرصت و شانس جدید برای تو و بچه هایمان باشد، ما در کاستاریکا به خدا اعتقاد داریم و مطمئن بودم که خواست خدا این است که من به اینجا بیاییم و مسیر زندگی من به این صورت رقم خورده است، بخاطر همین دیگر قبول کردم به پرسپولیس بیاییم و الان هم واقعاً برای گرفتن این تصمیم خوشحال هستم، حتی در آن اوایل باشگاه برای من دعونامه فرستاد و گفت به حرفهای که راجع به ایران زده می شود توجه نکن و آن حرفها با واقعیت فرق دارد، وقتی هم به ایران آمدم دیدم که واقعاً همینطور است و الان خیلی هم از شرایطم راضی هستم.
قبل از اینکه به ایران بیایی، چه مقدار در مورد فوتبال ایران و مخصوصاً تیم پرسپولیس اطلاعات داشتی؟
اطلاعاتم در ابتدا کم بود و فقط می دانستم که پرسپولیس تیم بزرگی در قاره آسیا است که بیشترین هوادار را دارد و البته در لیگ قهرمانان آسیا هم خواهد بود، بعد از آن شروع کردم به جستجو کردن در اینترنت، در کشور من هم کسی زیاد راجع به ایران اطلاعات نداشت، بخاطر همین من قبل از اینکه پیشنهاد پرسپولیس را دریافت کنم، فکر می کردم ایران یک کشور عربی است، ولی بعد از طریق تحقیقات خودم و صحبت کردن با مدیربرنامه هایم متوجه شدم که ایران با کشورهای عربی خیلی فرق دارد، وقتی هم که به اینجا آمدم دیدم که مردم اینجا بسیار خوش برخورد و خوب هستند و الان هم راضی هستم و منتظر این هستم که زودتر کارهای مربوط به حضور خانواده ام در اینجا انجام شود تا از ژانویه آنها هم اینجا بیایند و در کنار هم باشیم.
موقعی که تصمیم گرفتی به ایران بیایی، کسی سعی نکرد تو را منصرف کند؟ بخاطر تبلیغات منفی رسانه های غربی ترس و هراسی برای به اینجا آمدن نداشتی؟
اصلاً به هیچ وجه، همانطور که گفتم همسرم و البته دوستانم همه به من می گفتند مایک حتماً به آنجا برو، این یک فرصت و چالش جدید برای تو است که تجربه خوبی خواهد شد، برو و این شانس را از دست نده.
برای خواندن بخش دوم این گفتگو اینجا کلیک کنید