چه چيز چلسى را در اين فصل تا اين حد قدرتمند ساخته است؟ جادوى ضد اسطوره اى خوزه مورينيو؟ پول زياد؟ دفاع مستحكم و يا نقل و انتقالات منطقى؟ شايد تركيبى از همه اين عوامل در قدرت چلسى در اين فصل تعيين كننده باشد.
خوزه مورينيو هرگز مانند پپ گوارديولا سرمربى آرامى نيست، بلكه داراى مشخصاتى كاملا متضاد با او است. شايد بتوان ادعا كرد كه او در بين سرمربيان حال حاضر فوتبال اروپا حرفه اى ترين باشد،مردى كه براى او موفقيت بالاتر از همه چيز قرار دارد. بى ترديد هيچ سرمربى به اندازه مورينيو دشمن و مخالف ندارد و از طرفى ديگر كمتر سرمربى به اندازه به افتخارات گوناگون رسيده است.
خوزه مورينيوى 51 ساله پيش از عهده دار شدن هدايت چلسى براى دومين بار، در مادريد از همه امكانات و بازيكنانى گران قيمت برخوردار بوده است، اما به نظر مى رسد او در لندن احساس بهترى داشته باشد. پيش از شروع اين فصل خوزه مورينيو با توجه به حمايت مالى آبراموويچ مالك باشگاه، بدون دغدغه خاطر و با توجه به نياز باشگاه و ترجيح خودش، بازيكنان مورد نظرش را جذب نمود.
در اين سال ها اين اليگارش روس حدود يك ميليارد يورو در باشگاه چلسى سرمايه گذارى نموده است و همچنان مايل به حمايت از اين اسباب بازى گران قيمتش است. آيا آبراموويچ تنها به دليل علاقه اش در آبى هاى لندنى سرمايه گذارى نموده است يا اينكه آبى رنگ پول است؟ براى خوزه مورينيو چندان تفاوتى نمى كند، چون او به اين ترتيب مى تواند تيم رويايى خود را تشكيل دهد.
در اين فصل بسيارى از باشگاه هاى مطرح اروپايى از جمله رئال مادريد، بارسلونا، پاريس سن ژرمن و منچستريونايتد مبالغ نجومى را صرف خريد بازيكنان جديد نموده اند، اما بى ترديد برنده اصلى بازار نقل و انتقالات اين فصل باشگاه چلسى بوده است. در حقيقت مورينيو با فروش سه مهاجم فصل گذشته خود به نام هاى تورس، با و اتوئو، مهاجمى كامل، خطرناك، محكم و سريعى نظير ديگو كاستا را به خدمت گرفته است. اين مهاجم اسپانيايى از قدرت سرزنى بالايى نيز همانند دروگبا برخوردار است.
سسك فابرگاس ديگر صيد بزرگ چلسى در تابستان گذشته بوده كه از همان ابتداى حضورش در لندن تاثيرگذارى بى بديلى داشته و توانسته در هفت بازى نخست تيمش هفت پاس منجر به گل براى هم تيمى هايش ارسال نمايد. در بازى مقابل تيم سابقش آرسنال فابرگاس در صحنه منجر به گل دوم چلسى سانترى دقيق و بلند براى ديگو كاستا ارسال نمود، در حقيقت اين حركت تصويرى از چلسى جديد بود. زيبا، سريع و خطرناك.
علاوه بر خط حمله اى كم نظير، خوزه مورينيو از دفاعى مستحكم نيز بهره مى برد. در فصل گذشته نيز خط دفاع چلسى با فاصله اى نسبتا زياد بهترين عملكرد را در بين تمامى تيم هاى حاضر درليگ جزيره داشت، حال اين تيم در فصل جديد از حضور تيبوت كورتواى بلژيكى بهره مى برد كه توانسته پتر چك افسانه اى را نيمكت نشين نمايد و در صورت ادامه روند رو به جلوى خود خواهد توانست به زودى جاى مانوئل نوير به عنوان بهترين سنگربان جهان را نيز اشغال نمايد. خط دفاعى چلسى نيز با حضور ايوانوويچ و جان ترى در نبردهاى هوايى بسيار مسلط مى باشد و شايد تنها اشكال اين خط كند بودن آن با توجه به ميانگين نسبتا بالاى سنى آنها باشد.
خوزه مورينيو تمايل دارد به نحوى حريف خود را قبل،در حين و حتى بعد از بازى تحت فشار روانى قرار دهد و عصبانى نمايد. او مى خواهد با چنين روشى بازى را تحت تاثير خود قرار دهد و تمركز حريف را بر هم زند. خوزه مورينيو مى تواند كاسه صبر حريفان را به راحتى لبريز نمايد به طورى كه آنها تحمل و ظريفت خود را از دست بدهند، صحنه برخورد خوزه مورينيو و آرسن ونگر در بازى هفته گذشته دو تيم چلسى و آرسنال به خوبى گوياى چنين مطلبى است.
آقاى خاص فوتبال معمولا مى تواند حدس درستى از افكار سرمربى تيم حريف و برنامه هاى او داشته باشد، قابليتى كه او را به نوستراداموس دنياى فوتبال تبديل كرده است. او مى تواند تيمش را بسته به نوع بازى حريف چيدمان و تطبيق نمايد و تاكتيكى مخالف بازى حريف ارائه دهد و به همين دليل چلسى به راحتى مى تواند هر حريفى را تحت فشار قرار دهد و بازى خود را به آن ديكته نمايد.
علاوه بر اين خوزه مورينيو از نيمكت ذخيره خوبى نيز برخوردار است، بازيكنى نظير آندره شورله همانند جوكرى در خدمت آقاى خاص فوتبال است، اين ملى پوش آلمانى با سرعت و نحوه بازى خود به خوبى مى تواند به خصوص در اواخر هر ديدارى تاثير گذار باشد. شايد بتوان ادعا نمود كه چلسى موثرترين نيمكت ذخيره در فوتبال جزيره و حتى قاره اروپا را در اختيار دارد.
خط حمله اى خوب، دفاعى مستحكم و سرمربى باهوشى كه در لحظات حساس مى تواند اختلاف ها را بر هم زند. در حقيقت شرايط اين فصل چلسى همانند پازلى مى ماند كه پس از سال ها تكميل شده است. ستارگانى همانند كاستا و هازارد كه مهاجمين قابلى هستند در هنگام از دست رفتن توپ به اولين مدافع تبديل مى شوند، در كار تيمى چلسى هيچ گونه توقف، استراحت و حتى رحمى وجود ندارد. خوزه مورينيو توانسته به تركيبى يك دست و كارا در تيم خود برسد و همانند سال 2004 تيمى را تشكيل دهد كه همه بازيكنان يكديگر را تكميل مى نمايند. در آن زمان در خط حمله روبن، كول و دروگبا مسئول گل زنى بودند و فرانك لمپارد در خط ميانى همه كاره ميدان بود در حالى كه پتر چك نقطه اطمينان تيم در درون دروازه بود. ده سال بعد بازيكنانى نظير كوستا، هازارد و اسكار مسئول گل زنى هستند و ميانه ميدان در اختيار سسك فابرگاس قرار گرفته و تيبوت كورتوا نيز نقطه اطمينان مورينيو در درون دروازه است.
فصل 2014/15 همانند فيلمى به ياد ماندنى مى ماند كه يك بار تماشا شده است و بيشتر صحنه هاى آن براى تماشاگران آشنا و شايد تكرارى مى باشد، با اين وجود همگان با بى صبرى منتظر ادامه فيلم هستند با اينكه از انتهاى آن با خبر هستند.
By Ftbpro Deutschland
