فصل نقل و انتقالات
لیورپول که حالا پس از چند فصل جان تازه ای گرفته است و در لیگ قهرمانان اروپا حضور دارد و البته فکر قهرمانی در لیگ برتر را نیز در سر دارد دست به خریدهایی زد که بررسی این خریدها کمی دشوار است. محور خریدهای لیورپول بر دو دسته بود؛ ستاره ها و پدیده ها. قرمزهای آنفیلد در این فصل بازیکنانی مانند ماریو بالوتلی، دژان لاورن و آدام لالانا را به خدمت گرفتند که می توان این بازیکنان را در ردیف ستارگان قرار داد. اما در عین حال بازیکنان چون امره کان، لازار مارکوویچ، دیوک اوریگی و آلبرت مورنو به لیورپول اضافه شدند و شاید حتی در این فصل نتوان اذعان داشت که خرید این بازیکنان خوب بوده است یا خیر. در کنار همه این بازیکنان، ریکی لمبرتی به لیورپول اضافه شد که نه پدیده بود و نه ستاره، اما قطعاً تضیمن خوبی برای نیمکت لیورپول خواهد بود و شاید از برخی خریدهای لیورپول نیز بهتر باشد. خرید های امسال لیورپول با سال های دیگر متفاوت بود، سال گذشته اعتماد به نفس لازم را به قرمزها داده است و حالا انتظار می رود بازیکنانی چون بالوتلی و لالانا این اعتماد به نفس را حفظ کنند تا جوانانی مانند کان، اوریگی و مورنو آینده این تیم را تضمین کنند. به طور کلی لیورپول یکی از پر خرج ترین تابستان های خود را با مبلغ خرید کلی 116.5 میلیون پوند پشت سر گذاشت؛ همچنین خاویر مانکیلو نیز از اتلتیکو مادرید به صورت قرضی به لیورپول پیوست.
در خروج لیورپول نیز باز بود؛ مهم ترین فروش امسال لیورپول لوییس سوارزی بود که فروختن او هم اثراتی مثبت را به همراه خواهد داشت و هم اثراتی منفی؛ با نبود سوارز در لیورپول، این تیم قطعاً حواشی همیشگی خود را نخواهد داشت و دیگر لازم نیست بازیکنان به جای تمرکز بر روی بازی از هم تیمی خود در حاشیه دفاع و پشتیبانی کنند، اما در طرف دیگر ماجرا، نبود او به خط حمله لیورپول ضربه خواهد زد. امید آنفیلدی ها به سوپرماریو است تا جای او را پر کند، یکی از بهترین جانشینانی که با توجه به شناخت از لیگ جزیره می تواند جای او را پر کند اما چه قبول کنید یا نه، پر کردن جای بازیکنی که در تقریبا 30 بازی بیش از 30 گل را به ثمر می رساند کار آسانی نیست. په په رینا، دروازه بانی که وارث دودک لهستانی بود نیز پس از سال ها غزل خداحافظی سر داد و به بایرن مونیخ پیوست. در انتقالی عجیب و غریب نیز دنیل اگر، در روزهای پایانی نقل و انتقالات به تیم سابق خود یعنی بروندبی پیوست؛ این درحالی بود که باشگاه های مطرح اروپا چون بارسلونا به دنبال وی بودند. در کل مبلغ به دست آمده از خروجی های لیورپول 83 میلیون پوند بود که سهم لوییس سوارز با انتقالی 75 میلیون پوندی در این بین از همه بیشتر بود.
بازی های پیش فصل
پیش فصل لیورپول تاریک و روشن بود؛ این تیم تقریباً رویه فصل گذشته خود در بازی های پیش فصل را در پیش گرفت و هم خوب گل زد و هم خوب گل خورد. در مجموع 8 بازی لیورپول تنها در سه بازی باخت که تلخ ترین شکست این تیم در فینال گنیس کاپ در برابر منچستریونایتد بود که دست بر قضا سنگین ترین شکست این تیم در بازی های پیش فصل نیز بود( 3-1)؛ اما جولای و آگست برای لیورپول فقط تلخ نبودند، این تیم در آمریکا منچسترسیتی را برد و در آخرین بازی تدارکاتی خود با چهار گل دورتموند را در هم کوبید تا آنفیلد آماده رقابت شود.
رقابت های بین المللی پیش رو
بازگشت حس و حال لیگ قهرمانان به آنفیلد به نوبه خود شیرین خواهد بود، مخصوصا اگر این بازگشت با حضور کهکشانی ها مادریدی در ورزشگاه این تیم همراه باشد. شاید آخرین خاطره کپ نشینان از لیگ قهرمانان اروپا با حضور لیون و فیورنتینا خوب نباشد، اما حضور رئال مادرید و یاد آوری آن چهار گل به یاد ماندنی در آنفیلد قطعاً نقطه روشنی است برای لیورپول.
در این فصل لیگ قهرمانان، لیورپول اگر خود ضعیف حاضر نشود، به احتمال زیاد به عنوان تیم دوم راهی مرحله حذفی خواهد شد؛ هم گروهی با رئال مادرید، باسل و لودگورتس نباید برای شاگردان راجرز چندان سخت باشد؛ البته این نکته را نباید فراموش کرد که باسل تیم دست و پا بسته ای نیست و در سال های اخیر تیم های انگلیسی از جمله چلسی و منچستریونایتد را به شدت اذیت کرده است.
بررسی پست های مختلف تیم
دروازه: سیمون مینیوله هرچند دروازه بان خوبی است، اما شاید برای تیمی در حد لیورپول کافی نباشد؛ نکته بدتر این است که جانشین او برد جونز استرالیایی است که پیشتر خود را ثابت کرده است! سیمن مینیوله دروازه بان خوبی است، اما بر روی ارسال های مشکل دارد و این موضوع به نظر نمی رسد رفع شود. شاید در مراحل بالای لیگ قهرمانان یا هفته های پایانی لیگ برتر لیورپول اسیر اشتباهات مینیوله شود.
مدافعان: تقریباً وضعیت دو بازیکن به نام های جانسن و توره مشخص است و بارها ثابت شده است که نبود این بازیکنان از بودن آن ها مفید تر است. در کل خط دفاع لیورپول با وجود بازیکنان با تجربه ای چون انریکه و لاورن مستحکم به نظر می رسد، اما عدم وجود یک رهبر مانند دنیل اگر کاملاً مشهود است و لیورپول در ادامه فصل احتمالا به اشتباه خود مبنی بر فروش اگر پی خواهد برد.
خط میانی: یک خط میانی کامل، بدون هیچ شکی؛ خطی به رهبریِ جرارد، با وجود ستارگانی چون کوتینیو و استرلینگ و وجود گزینه های چون لیوا، لالانا، هندرسون، سوزو، مارکوویچ، کان و الن قطعا یکی از کامل ترین خط هافبک های لیورپول در سال های اخیر است و با تکیه بر این بازیکنان، لیورپول قطعاً می تواند روی توانایی های خط میانی خود حساب کند. این خط میانی بدون شک لیورپول را تقویت خواهد کرد و شاید این بازیکنان بتوانند نبود بازیکنی چون سوارز در خط آتش را جبران کنند.
خط حمله: ریکی لمبرت و فابیو بورینی، ماریو بالوتلی و دنیل استاریج؛ دو گروهی که هیچ تناسبی با یکدیگر ندارند و همین عامل شاید به ضرر لیورپول باشد. استاریج و ماریو در پست های خود بهترین اند اما عدم وجود نیمکتی قوی ظاهراً امسال هم از مشکلات لیورپول است. برای مثال هم اکنون شایعاتی مبنی بر مصدومیت استاریج مطرح است و با توجه به این موضوع بهترین گزینه برای جانشینی او استرلینگ و یا کوتینیو از خط میانی هستند، نه بورینی و یا لمبرت از خط حمله.
پیش بینی فصل
با وجود نه خرید جدید و از دست دادن دو بازیکن کلیدی پیش بینی سخت تر از همیشه است؛ علاوه بر این پیش بینی فقط به خود باشگاه بستگی ندارد و عملکرد سایر رقبا نیز ملاک است. اما با همه این تفاسیر شاید پیش بینی جایگاه سومی و یا چهارمی و به طور کلی کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا و البته حضور در مراحل پایانی جام های حذفی داخلی منطقی به نظر برسد.
بسته به قرعه لیورپول احتمال حضور این تیم حداقل تا مرحله 1/8 نهایی امکان پذیر است؛ هرچند لیورپول در فصل گذشته به خوبی نشان دادن که قابل پیش بینی نیست و ممکن است تمامی معادلات را بر هم زند.