نام: خورخه مندس.
سن: 48.
ظاهر: یک مرد پرتغالی و مالک کلوپی شبانه، که دقیقاً کار سابق او همین بود.
چقدر حیرتانگیز. الآن او چه کسی است؟ میتوان ادعا کرد که قویترین مرد در فوتبال. البته احتمالاً خود او این ادعا را مطرح خواهد کرد.
چرا؟ زیرا او بی بحث و جدل، برترین ایجنت فوتبال است و بار دیگر یک پنجره نقل و انتقالات بزرگ را سپری کرد.
نمیدانم معنی این سخنان چیست. بازیکنان فقط میتوانند طی دو دوره در سال بین باشگاهها جابهجا شوند – یک دوره کوتاه در وسط فصل و یک دوره طولانی در تابستان. این زمانی است که ایجنتها بیشترین سود را از پولشان میبرند و مندس این بار دلال چهار ترانسفر از هفت ترانسفر بزرگ دنیا بوده است.
خدای من! بله، واقعاً باید گفت خدای من. خامس رودریگز، آنخل دی ماریا، دیگو کوستا و الیاکویم مانگالا مجموعاً در ازای 195 میلیون پوند جابهجا شدند و مندس از هر کدام از این انتقالات، پولی به جیب زده است.
او باید مرد بسیار بااستعدادی باشد. چه چیزهایی از او میدانیم؟ بسیار کم. او در لیسبون به دنیا آمد، مایل بود فوتبالیست شود اما نتوانست، با یک دروازهبان به نام نونو در یک بار آشنا شد، سپس با دپورتیوو لاکرونیا مذاکره کرد و توانست نونو را به این تیم بفرستد و در مسیر کاریاش، انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی و اسپانیایی آموخت. به تدریج، کمپانی او، گِستیفوت، روابطی را با افراد مختلف در سراسر دنیا ایجاد و مرکزی دایر کرد که شامل بسیاری از برترین بازیکنان و مربیان اهل پرتغال و امریکای جنوبی است.
صحیح. پس پند اخلاقی قصه این است: استعداد خود را فراموش کن، فقط تا جایی که میتوانی در بارها حاضر باش. مطمئن نیستم که پند اخلاقی آن این است. مسلماً کمپانی رقیب آنها، فورمیشن، مدعی است که در این مسائل تقلب هم وجود دارد.
متوجه شدم. اما هواداران منچستر یونایتد قطعاً مندس را بااستعداد خواهند نامید، و یک سری نامهای دیگر نیز به او خواهند داد. او نه تنها رونالدوی بزرگ را در ازای 12 میلیون پوند به آنها فروخت، بلکه باشگاه را متقاعد کرد تا حدود 42 میلیون پوند صرف خرید نانی، اندرسون و بهبه بکند؛ کسانی که بزرگی بسیار کمتری دارند.
پس بعضی از مشتریهایش افتضاح هم هستند؟ اوه بله. اگه به وبسایت عجیب و سطح پایین گستیفوت نگاه کنی، نام امثال پیتزی و سیسرو را در کنار رونالدو و فالکائو میبینی. این مشتریها همچنین بیوگرافیهای کوتاهی هم دارند که مانند این است که یک آلن پتریج مست بخواهد به شما چیزی یا کسی را معرفی کند.
مثالی هم داری؟ اوه بله ...
نگو: (در مورد دیگو کوستا) "توپ یک متفق است، پس او آن را نوازش میکند، و همیشه به خوبی با آن برخورد میکند نه به شکلی دیگر."
اصلاً نگو: (در مورد کاستودیو) "مورچهها کوچک اما کارکنانی خستگی ناپذیرند؛ آنها زیاد مورد توجه قرار نمیگیرند، چشمنواز نیستند، اما به شکلی وحشتناک کاربردی و موثرند. کاستودیو مورچه نیست، اما کاری که در زمین انجام میدهد را میتوان به این حشرات کوچک اجتماعی تشبیه کرد."