طرفداری - همه ما کم و بیش شاهد بازی های زیبا و به یاد ماندنی لیگ قهرمانان بوده ایم، از فینال معجزه آسای استانبول و کام بک بارسلونا مقابل پاریسی ها گرفته تا دوران خوش زنبورها در اروپا و نتایج عجیب و غریب بسیاری که در این لیگ رقم خورده؛ بعضی از آنها را تماشا نمودیم و برخی دیگر را نیز از دست داده ایم. تمام این ها در کنار جذابیت های به خصوصی که برای فوتبال دوستان دارند، یادآور خاطرات تلخ و شیرین آن دوران نیز هستند. اکنون قصد داریم با شما در دو بخش، به بررسی 25 دیدار به یاد ماندنی در لیگ قهرمانان اروپا بپردازیم:
لیورپول 3-1 المپیاکوس
مرحله گروهی، دور دوم رقابت ها، 2004 - 2005
معجزه ای دیگر در رقابت های اروپایی از لیورپول این بار در مرحله گروهی فصل 2004 - 2005. پیش از آخرین بازی مرحله گروهی برای لیورپول آنها پس از یونانی ها، در رده سوم جدول، و در آستانه حذف از لیگ قهرمانان اروپا بودند. آنها در بازی آخر خود مقابل المپیاکوس به یک برد با اختلاف دو گل نیاز داشتند، برد با اختلاف یک گل نیز به سود تیم یونانی بود و آنها را به مرحله بعدی می فرستاد.
قرمزها بازی را هجومی آغاز کردند تا هرچه سریع تر به گل برسند، در دقایق ابتدایی نیز موقعیت بسیار خوبی داشتند که تیر دروازه مانع از به ثمر رسیدن گل اول آنها شد. چند دقیقه بعد اما روی یک ضربه ایستگاهی، ریوالدوی برزیلی موفق شد گل اول بازی را به ثمر برساند، اما برای المپیاکوس، نه لیورپول. کار برای شاگردان بنیتس سخت شد و آنها باید 3 گل به ثمر می رساندند. نیمه اول با همین نتیجه به پایان رسید، تیم یونانی خوب دفاع می کرد و قصد حمله کردن نداشت، آنها با همین نتیجه و حتی دریافت دو گل دیگر نیز صعود می کردند. نیمه دوم اما کاملا متفاوت آغاز شد؛ گل سیناما تنها پس از 2 دقیقه از شروع نیمه دوم، امید را به ورزشگاه آنفیلد بازگرداند. هری کیول روی یک حرکت انفرادی توپ را در مقابل دروازه به مهاجم فرانسوی رساند تا او گل اول تیم را در خانه به ثمر برساند. لحظاتی بعد نیز جرارد گل بعدی را به ثمر رساند، اما داور بازی گل را مردود و خطا روی بازیکن المپیاکوس اعلام کرد. لیورپول سراسر حمله شده بود تا اینکه سرانجام در دقیقه 80 موفق به زدن گل دوم شد؛ ملور که به عنوان بازیکن تعویضی به میدان آمده بود موفق شد تنها دو دقیقه پس از حضورش در زمین، گل بعدی قرمزها را در آنفیلد به ثمر برساند. لحظات همان قدر که برای تیم یونانی دیر سپری می شد، برای لیورپول سریع می گذشت، هواداران نیز منتظر یک اتفاق غیرقابل تصور بودند. آن لحظه به وقوع پیوست؛ کاپیتان جرارد در دقیقه 84 با یک شلیک بی نقص توپ را به جایی فرستاد که باید می فرستاد، ضربه ای بی نقص و به یاد ماندنی که ورزشگاه را غرق در شادی کرد.
لیورپول در پایان نیز موفق به کسب عنوان قهرمانی شد، عنوانی که برای رافائل بنیتس بسیار ارزشمند بود. آنها با از پیش رو برداشتن لورکوزن، یوونتوس و چلسی به فینال رسیدند و در فینال به یاد ماندنی استانبول با شکست میلان، به این مهم دست یافتند.
بارسلونا 3-1 منچستریونایتد
فینال رقابت ها، 2010 - 2011
سخت است که تیمی را تصور کنید که مانند بارسلونای پپ در دوران اوج بازی کند، گواردیولا با بارسلونا نام خود را در عرصه مربیگری نهادینه کرد، سبک بازی تماشایی برای هواداران و دستاوردهای افتخارآمیز او طی چندین سال حضور در بارسلونا. او سبک تیکی تاکا را که برای ماتادورها فراتر از یک فلسفه ست، به بهترین شکل در تیمش به نمایش می گذاشت، فوتبالی مالکانه و البته هجومی را در دستور کار خود قرار می داد و هواداران نیز از این موضوع راضی و خشنود بودند و با گذشت چندین سال از آن دوران باشکوه، هنوز هم خاطرات بارسلونای پپ را در ذهن مرور می کنند.
آبی اناری ها در فینال نیز از همان ابتدا بازی را هجومی آغاز کردند و حریف را تحت فشار قرار دادند تا اینکه در دقیقه 27 پدرو رودریگز بارسلونا را در ومبلی یک بر صفر پیش انداخت. پاس زیبای ژاوی به مهاجم اسپانیایی او را در موقعیت خوبی قرار داد و او نیز با یک بغل پای ساده اما هوشنمدانه دروازه را گشود. تیم فرگوسن برای جبران گل تنها به 7 دقیقه زمان نیاز داشت؛ وین رونی با یک ضربه دیدنی بازی را در دقیقه 34 به تساوی کشاند. نیمه اول با همین نتیجه به پایان رسید اما نیمه دوم پپ فشار را روی تیم حریف بیشتر کرد تا اینکه در دقیقه 54 مسی با یک شوت از راه دور دروازه ون در سار را گشود. خوشحالی بی حد و حصر او پس از گلزنی، از یاد کمتر هواداری رفته است. بازی پس از گل دوم بارسلونا نیز یک طرفه دنبال می شد. شیاطین سرخ عقب تر بازی می کردند و در آن سو، پپ بازیکنان را به حملات بیشتر تشویق می کرد، نتیجه یک گل دیگر در دقیقه 64 برای بارسلونا بود؛ حرکت انفرادی مسی، سرانجام توپ را به مهاجم اسپانیایی رساند، داوید ویا نیز با یک ضربه فنی و دیدنی دروازه تیم انگلیسی را برای بار سوم باز کرد. بارسلونا مزد بازی هجومی خود را گرفت، آنها موفق شدند در طول بازی 12 موقعیت خطرناک روی دروازه حریف ایجاد کنند در حالی که تیم فرگوسن تنها یک موقعیت در چارچوب داشت.
بارسلونا در مراحل قبلی رئال مادرید، شاختار دونتسک و آرسنال را حذف کرده بود، منچستر یونایتد نیز با از پیش رو برداشتن مارسی، چلسی و شالکه به فینال رسیده بود؛ در پایان این آبی اناری ها بودند که عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان را از شیاطین سرخ ربودند.
رئال مادرید 4-1 اتلتیکو مادرید
فینال رقابت ها، 2013 - 2014
اگربخواهیم دیدار دیگری را برای تعریف این فینال مثال بزنیم، دیدار فینال رقابت های اروپا در سال 1974 مثال خوبی خواهد بود، جایی که در آن اتلتیکو مادرید با گل دقیقه 114 آراگونز پیش بود و تنها یک قدم با پیروزی فاصله داشت اما گل شوارتزنبک در آخرین لحظه، بازی را به تساوی کشاند. بازی بعدی اما کاملا متفاوت بود؛ بایرن مونیخ 4 گل به ثمر رساند و موفق شد عنوان قهرمانی را کسب کند و خیلی زود به یکی از قدرت های مطرح در اروپا تبدیل شد.
اتلتیکو مادرید از سویی قهرمان لالیگا شده بود، عنوانی که از سال 1996 موفق به کسب آن نشده بود و این افتخار برای سیمئونه و تیم سخت کوش او بود. اما مشکل رقابت با رئال مادرید بود، دوئل جذابی که برای اتلتیکو مادرید طی 14 سال گذشته نتایج خوبی نداشت. دیگو کاستا از ناحیه همسترینگ مصدوم بود و موفق به ریکاوری نشد، بازی قبلی نیز تساوی 1-1 آنها مقابل بارسلونا در نیوکمپ بود که سرانجام منجر به قهرمانی تیم سیمئونه شد، دیگو گودین تک گل تیمش را به ثمر رساند. گودین در بازی فینال نیز گل اول بازی را به ثمر رساند. همه چیز به سود اتلتیکو مادرید پیش می رفت؛ دقیقه ها می گذشت و رئال بر خلاف حملات پرتعدادی که داشت موفق به گلزنی نمی شد. لحظه به لحظه رویای شیرین کسب عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان در ذهن هوادران و سیمئونه و بازیکنانش پر رنگ تر می شد، اما یک مشکل وجود داشت؛ راموس! مدافع سرزن کهکشانی ها در لحظات پایانی بازی، کار را به تساوی کشاند، اتلتیکو مادرید برای قهرمانی فقط به چند دقیقه مقاوت بیشتر و البته کمی چاشنی شانس نیاز داشت که نبود. رئال پس از گلی که به ثمر رساند، با اعتماد بیشتری به کار خود ادامه داد، در دقایق 110، 118 و 120 سه گل دیگر به ثمر رساند تا با 4 گل اتلتیکو مادرید را در هم بکوبد. گرت بیل، مارسلو و رونالدو گلزنان رئال مادرید در وقت اضافه دوم بودند.
هر دو تیم برای رسیدن به فینال قرعه های سختی داشتند؛ رئال مادرید با از پیش رو برداشتن بایرن مونیخ و دورتموند و شالکه، اتلتیکو مادرید نیز با حذف چلسی و بارسلونا و میلان به فینال رسیدند. در پایان رقابت ها نیز کریستیانو رونالدو با 17 گل آقای گل رقابت ها شد.
وردبرمن 5-3 اندرلخت
مرحله گروهی، دور اول رقابت ها، 1993 - 1994
چگونه می توان به بازی برگشت در حالی که 3 گل خورده اید و هنوز موفق نشدید گلی به ثمر برسانید؟ این سوال را باید از اوتو ریهاگل پرسید؛ مردی که با تیم آلمانی به خوبی از پس نماینده بلژیک برآمد و اجازه خودنمایی در ورزشگاه وزر مقابل 29 هزار نفر را به آنها نداد. او به تیمش باور داشت چرا که واینتون روفر را در اختیار داشت، مهاجم نیوزلندی که در اولین جلسه تمرینی مربی را تحت تاثیر تکنیک بالای خود قرار داد، به گونه ای که در پایان جلسه ریهاگل از او پرسید: "چرا برای رئال مادرید بازی نمی کنی؟! "
اندرلخت تا دقیقه 33 با گلهای آلبرت و بوفین پیش افتاده بود؛ کار برای وردبرمن در خانه بسیار سخت بود. آنها بازی قبل را نیز با نتیجه 3-2 واگذار کرده بودند، گلهای روفر و هابش در دقایق 85 و 86 کارساز نبود و کامبک آنها ناتمام ماند. اما این بار دیگر خبری از ناکامی نبود، روفر با گل دقیقه 66 یک بازگشت هیجان انگیز را آغاز نمود. کمی عجیب به نظر می آمد اما آنها تا دقیقه 83 چهارمین گل را نیز به ثمر رساندند، اندرلخت نتیجه عقب نشستن را دید و به بدترین شکل ممکن مجازات شد؛ تیمی که در عرض 17 دقیقه موفق شده بود حریف را در خانه سه تایی کند، در عرض 20 دقیقه چهارگل دریافت کرد و در آستانه شکست قرار گرفت. آخرین میخ تابوت را نیز روفر کوبید، گل او در دقیقه 89 ورزشگاه را غرق درشادی کرد. خوشحالی بی حد و حصر او پس از بازی را نیز می توانید در تصویر فوق مشاهده کنید.
مرد آلمانی از بازی با نماینده بلژیک سربلند بیرون آمد به گونه ای که هر دو بازی را با پیروزی پشت سر گذاشت اما در نهایت موفق به صعود نشد تا پورتو و میلان به مرحله بعدی راه پیدا کنند و در نهایت نیز میلان قهرمان این دوره از رقابت ها شود.
بروسیا دورتموند 3-2 مالاگا
مرحله یک چهارم نهایی، دور دوم رقابت ها، 2012 - 2013
صعود از گروه سختی که دورتموند در آن قرار داشت کار ساده ای نبود؛ آژاکس، منچسترسیتی و رئال مادرید همراه با دورتموند در گروه D قرار داشتند. یورگن کلوپ اما تیمی ساخته بود که سختی ها را آسان می نمود، صعود به مرحله یک هشتم به عنوان تیم اول کاری بود که مرد آلمانی همراه با شاگردانش موفق به انجام آن شدند. آنها به جز 2 تساوی در خانه کهکشانی ها و سیتیزن ها، تمام بازی های خود را با پیروزی پشت سر گذاشتند، در مرحله یک هشتم شاختار دونتسک را از پیش رو برداشتند و به مالاگا رسیدند.
زردپوشان در اسپانیا به تساوی بدون گل دست یافته بودند و قصد داشتند در خانه کار مالاگا را تمام کنند، اما کار برای شاگردان کلوپ به این سادگی نبود. بازی شروع شد و زنبورها در وستفالن طبق انتظار بازی را هجومی آغاز کردند و در دقایق ابتدایی بازی نیز چندین موقعیت خوب خلق کردند. اما بر خلاف جریان بازی این مالاگا بود که در دقیقه 25 به گل رسید؛ همکاری دو اسپانیایی منجر به گل اول برای نماینده اسپانیا شد. پاس به موقع ایسکو و شوت دقیق خواکین بازی را 1-0 کرد. دورتموند عقب نکشید و فشار را روی حریف بیشتر کرد تا اینکه 15 دقیقه بعد با همکاری مثلث گوتزه، رویس و لوندوفسکی به گل تساوی رسیدند. پاس پشت پای دیدنی مارکو رویس، مهاجم لهستانی را در موقعیت تک به تک قرار داد و او نیز با جا گذاشتن کابایرو توپ را وارد دروازه کرد. نیمه دوم بازی، تماشایی و سراسر حمله بود، هردو تیم موقعیت های بسیاری روی دروازه حریف ایجاد کردند اما بی دقتی مهاجمان و صد البته درخشش کابایرو و وایدنفلر مانع از به ثمر رسیدن گل شد. اما در کمال ناباوری و باتوجه به اینکه دورتموند موقعیت های بیشتری داشت، مالاگا بازهم به گل رسید؛ ایسئو که در دقیقه 74 به میدان آمده بود موفق شد در دقیقه 82 گل دوم تیمش را به ثمر برساند. همه چیز به نظر تمام شده می آمد، دورتموند حتی در صورت کسب تساوی 2-2 از دور رقابت ها کنار می رفت اما زنبورها در وستفالن یک نتیجه باورنکردنی رقم زدند. آنها پس از گلی که دریافت کردند بی مهابا روی دروازه حریف فشار آوردند تا اینکه در دقیقه 91 مارکو رویس یکی از گل ها را جبران کرد. دو دقیقه بعد نیز گل سوم از راه رسید، فیلیپه سانتانا موفق شد گل پیروزی تیمش را به ثمر برساند.
مانوئل پیگرینی و شاگردانش نمایشی فراتر از حد انتظار به نمایش گذاشتند و تا به امروز نیز مالاگا موفق نشده در لیگ قهرمانان از این مرحله بالاتر برود. دورتموند نیز با یوگن کلوپ نمایش فوق العاده ای در لیگ قهرمانان ارائه داد، شکست 4-1 رئال مادرید از جمله نتایجی بود که مرد آلمانی با زنبورها موفق به کسب آن شد. تنها ناکامی آنان در فینال بود، جایی که به رقیب همیشگی برخورد کردند و با نتیجه 2-1 قهرمانی را از دست دادند.
یوونتوس 2-3 منچستر یونایتد
مرحله نیمه نهایی، دور دوم رقابت ها، 1998 - 1999
توصیف نمایش های درخشان روی کین در پیراهن منچستر یونایتد مانند این است که بگوییم نقش و نگارهای کلیسای سیستین (کلیسایی بزرگ و معروف در شهر واتیکان) بسیار زیبا و تماشایی است. هافبک ایرلندی بیش از 12 سال در منچستر یونایتد بود و خاطرات تلخ و شیرین بسیاری با این تیم برای هواداران رقم زد.
منچستر یونایتد در اولدترافورد به نتیجه ای ارزشمند تر از تساوی 1-1 دست پیدا نکرد و برای صعود باید یوونتوس را در خانه زمین گیر می کرد، یوونتوسی که ستارگانی چون زیدان، کونته و اینزاگی را در اختیار داشت. بازی آغاز شد و یوونتوس طبق انتظار خیلی زود به گل رسید؛ ارسال دیدنی از زیدان و ضربه تمام کننده از فیلیپو اینزاگی، او همیشه درست در جایی بود که باید باشد. اما شرایط برای شیاطین سرخ خیلی سخت تر از چیزی بود که فکر می کردند، 5 دقیقه بعد گل دوم نیز به ثمر رسید؛ بازهم مهاجم ایتالیایی. باز کردن دروازه اشمایکل راحت نبود اما او طی 11 دقیقه دوبار دروازه او را گشود. فرگوسن و شاگردانش پا پس نکشیدند، حمله کردند و روی یک کرنر در دقیقه 24 به گل رسیدند؛ زننده گل اول شیاطین سرخ کسی نبود جز روی کین. یورک نیز ده دقیقه بعد با یک ضربه سر دیدنی دروازه بانوی پیر را برای بار دوم گشود. ورق به یکباره برگشت و شاگردان فرگوسن با دو ضربه سر بازی را به تساوی کشاندند. آنها پس از گل دوم نیز فرصت های بسیاری داشتند که یکی پس از دیگری از دست رفت. نیمه دوم بازی برابر دنبال می شد و هردو تیم فرصت های بسیاری روی دروازه یکدیگر خلق کردند تا اینکه در دقیقه 84 یورک با جا گذاشتن دروازه بان موقعیت بسیار خوبی را برای اندی کول فراهم کرد و او نیز دروازه خالی را با یک ضربه بغل پا برای بار سوم گشود.
منچستر یونایتد با فرگوسن موفق شد یوونتوس را در تورین مغلوب کند و به فینال برسد، آنها در فینال نیز با شکست بایرن مونیخ به عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان آن دوره از رقابت ها دست یافتند.
موناکو 3-1 رئال مادرید
مرحله یک چهارم نهایی، دور دوم رقابت ها، 2003 - 2004
پروسه های پیچیده فوتبال مدرن تا به امروز نشان داده که بهتر است اگر مقابل تیم سابق خود، گلی به ثمر رساندید، در صورت امکان شادی پس از گل نداشته باشید؛ خصوصا اگر به صورت قرضی به تیم دیگری رفته اید و بیش از 60 درصد حقوق شما را نیز باشگاه پیشین می پردازد. اما اگر شما فرناندو مورینتس باشید هیچ یک از این مسائل برایتان ذره ای اهمیت نخواهد داشت.
با نتیجه ای که اسکوربورد ورزشگاه نشان می داد، کمتر هواداری از موناکو امید به صعود داشت. بازی تا دقیقه 36 با نتیجه 1-0 به سود کهکشانی ها دنبال می شد در حالی که موناکو در اسپانیا نیز بازی رفت را 4-2 به کیروش و شاگردانش واگذار کرده بود. نتیجه در مجموع 5-2 به سود رئال مادرید و ستاره هایی چون زیدان، فیگو، رائول، روبرتو کارلوس و رونالدو بود؛ اما بیش از 45 دقیقه از زمان بازی باقی مانده بود، زمانی برای یک بازگشت حماسی و تاریخی. موناکو پیش از پایان نیمه اول یکی از گل ها را جبران کرد؛ کاپیتان مونگاسکی ها با یک ضربه دیدنی دروازه ایکر کاسیاس را برای بار اول گشود. نیمه دوم بسیار جذاب تر از نیمه اول آغاز شد، فرناندو مورینتس تنها 3 دقیقه زمان می خواست تا گل بعدی موناکو را مقابل تیم سابقش به ثمر برساند. نکته عجیب، خوشحالی مورینتس بعد از به ثمر رساندن گل بود؛ مهاجم اسپانیایی بیش از 8 سال در رئال مادرید حضور داشت اما پس از 182 بازی با پیراهن کهکشانی ها به صورت قرضی به موناکو پیوست. زمان زیادی باقی مانده بود و موناکو برای حذف رئال مادرید تنها به یک گل نیاز داشت، گلی که از راه رسید. دقیقه 66 بازهم لودویک ژولی گلزنی کرد؛ او موفق شد با یک ضربه زیبا توپ را از بین پاهای ایوان هلگرا عبور دهد و گل سوم موناکو را به ثمر برساند. رئال مادرید برای جبران نتیجه 25 دقیقه زمان داشت اما تمام موقعیت های این تیم از دست رفت تا یک صعود تاریخی و بزرگ برای موناکو رقم بخورد. فرناندو مورینتس نقشی کلیدی در حذف رئال ایفا کرد تا کیروش و شاگردانش در حسرت صعود به نیمه نهایی باقی بمانند.
موناکو در مرحله نیمه نهایی نیز چلسی را حذف کرد و به فینال رسید اما در دیدار فینال لیون، مقابل تیم شگفتی ساز مورینیو قرار گرفت و بازی را با نتیجه 3-0 مقابل پورتو واگذار کرد تا تاریخ سازی دیدیه دشان با باشگاه فرانسوی ناتمام بماند.
دپورتیوو لاکرونیا 4-0 میلان
مرحله یک چهارم نهایی، دور دوم رقابت ها، 2003 - 2004
تا آن لحظه تیمی نتوانسته بود باخت با اختلاف 3 گل را در بازی برگشت جبران کند، اما دپور این کار را برای اولین بار در ورزشگاه ریازور انجام داد و در میان بهت و حیرت همگان به مرحله بعدی صعود کرد. خاویر ایرورتا رویای خود را به واقعیت تبدیل کرد و میلان آنچلوتی را در خانه زمین گیر و حذف کرد، میلانی که با اندوخته ای چشمگیر به اسپانیا آمده بود.
مربی اسپانیایی دپور، به خوبی شاگردانش را از لحاظ روحی آماده کرده بود؛ او به تیمش باور داشت. صبح پیش از آغاز بازی با شاگردانش صحبت کرد و بذر امید را در دل آنها کاشت. بازی آغاز شد اما این میلان بود که با ستاره هایش حمله می کرد؛ کافو، شوچنکو، مالدینی، کاکا و پیرلو تنها بخشی از تیم قدرتمند آن روزها بودند. بازی به دقیقه دهم نرسیده بود که گل اول بازی به ثمر رسید، دپور برخلاف جریان بازی به گل اول دست یافت. والتر پاندیانی روی یک ضربه دقیق دروازه دیدا را در دقیقه 6 گشود. پس از گل اول آنها به این باور رسیدند که می توانند اولین تیمی باشند که نتیجه 4-1 را جبران می کند؛ حتی درخشش دیدا هم روی چندین موقعیت خوب آنها کارساز نبود. گل بعدی دقیقه 35 به ثمر رسید؛ خروج اشتباه دیدا و یک ضربه سر تمام کننده از خوان کارلوس والرون دروازه روسونری را برای بار دوم گشود. کار دپور هنوز تمام نشده بود؛ یک گل دیگر در دقیقه 44 از آلبرت لوکی. نیمه اول به بدترین شکل ممکن برای آنچلوتی و شاگردانش سپری شد، آنها خود را باخته بودند و تنها یک نیمه با حذف از لیگ قهرمانان فاصله داشتند. نیمه دوم را با فشار بیشتری روی حریف آغاز کردند اما پس از چند دقیقه دوباره تحت تاثیر بازی دپور قرار گرفتند و در زمین خودی حبس شدند. دقیقه 67 نیز فران تیر خلاص را به تیم ایتالیایی زد تا ورزشگاه غرق در شادی شود.
ایرورتا پس از بازی عنوان کرد: "این دقیقا همان رویایی بود که در سر داشتم، نیمه اول نمایش خارق العاده ای داشتیم و موفق شدیم 3 گل به ثمر برسانیم." نماینده اسپانیایی پیش از این نیز یوونتوس، دیگر نماینده ایتالیا را از پیش رو برداشته بود. آنها سرانجام در مرحله نیمه نهایی با یک تساوی بدون گل و یک باخت 1-0 مقابل پورتو از دور رقابت ها کنار رفتند.
میلان 4-0 بارسلونا
فینال رقابت ها، 1993 - 1994
شما از آنها بهتر هستید و برای پیروزی به میدان خواهید رفت. این جمله بخشی از سخنان یوهان کرایوف، سرمربی وقت بارسلونا پیش از آغاز بازی بود. شاگردانش دوسال پیش موفق به کسب عنوان قهرمانی این رقابت ها شده بودند و برای چهارمین سال پیاپی نیز در رتبه اول جدول لالیگا، جام قهرمانی را فتح می کردند. او اعتقاد داشت که بازیکنانش کیفیت بالایی دارند و به طور قطع به این مهم نیز دست خواهند یافت. آلبرت فرر می گوید: "ما گمان می کردیم که پیروزی بسیار ساده خواهد بود و حتی با 60 یا 70 درصد توانمان نیز می توانیم آنها را شکست دهیم و قهرمان شویم."
کرایوف اشتباه نمی کرد، تیمش کیفیت بالایی داشت و در لحظات ابتدایی بازی نیز کاملا بر بازی تسلط داشت، اما دست کم گرفتن حریف همیشه عواقب بدی را به دنبال داشته، بازی فینال آتن نیز از این قاعده مستثنی نبود. میلان در دقیقه 22 به گل رسید؛ ماسارو گل اول روسونری را به ثمر رساند. او یکی از بهترین های تیمش در نیمه اول بود، گل بعدی را نیز پیش از پایان نیمه اول به ثمر رساند. فابیو کاپلو خوشحالی نمی کرد زیرا نمی دانست در نیمه دوم چه چیزی انتظرش را می کشد. اما بازگشتی در کار نبود، حداقل این بار نه. نیمه دوم شروع شد و دو دقیقه بعد گل سوم میلان به ثمر رسید. ساویسویچ با یک ضربه دیدنی و روی اشتباه مدافع بارسلونا دروازه آبی اناری ها را برای بار سوم گشود. بارسلونا پس از هر گلی که دریافت می کرد بیش از پیش حمله می کرد اما هیچ یک ثمری نداشت و بیشتر به آنان ضربه زد؛ گل چهارم هم از راه رسید. مارسل دسایی گل چهارم را زد و خیال همه را از بابت قهرمانی راحت کرد، کاپلو دیگر از بابت نتیجه نگران نبود و به شادی با همکارانش پرداخت. بدترین اتفاق ممکن برای کرایوف و شاگردانش رخ داد، حتی بدبین ترین هوادار بارسلونا نیز به چنین نتیجه ای فکر هم نکرده بود.
کاپلو بعدها عنوان کرد که ساویسویچ یکی از بهترین بازیکنانی است که با او کار کرده، او در این باره گفت: "او به خوبی فوتبال را فرا گرفته بود، هنگامی که در زمین بود تیم بیشتر از قبل تلاش می کرد و می توان با قاطعیت گفت که او یک استعداد ناب است."
منچستر یونایتد 2-1 بایرن مونیخ
فینال رقابت ها، 1998 - 1999
سعی کنید چشمان خود را ببندید و بازی تاریخی شیاطین سرخ و باواریایی ها را در فینال بارسلون مرور کنید، دیداری که نشان داد آخرین لحظه ها همیشه مهم و حیاتی اند؛ لحظه هایی که می توانند در یک چشم بهم زدن، جای برنده و بازنده را عوض کنند.
گل زودهنگام بایرن مونیخ در دقیقه 6 توسط باسلر دیدنی بود، یک ضربه ایستگاهی هوشمندانه که اشمایکل را تسلیم خود کرد. پس از آن نیز هر دو تیم موقعیت های خوب بسیاری برای گلزنی داشتند که یکی پس از دیگری از دست می رفت؛ درخشش اولیور کان و پیتر اشمایکل در دو سوی زمین باعث شد نتیجه 1-0 به سود باواریایی های باقی بماند. البته آنها دو موقعیت خطرناک هم روی دروازه منچستر یونایتد ایجاد کردند که با بدشانسی هر دوبار توپ به تیر دروازه برخورد کرد. دقیقه 67 فرگوسن، تدی شیرنگهام را به جای بلومکویست به بازی فرستاد. حملات ادامه دار بود اما ثمری نداشت، دقیقه 81 نیز گانر سولسشیر به بازی آمد. بازی به لحظات پایانی رسید و 3 دقیقه وقت های تلف شده اعلام شد؛ سه دقیقه ای که برای هواداران بایرن مونیخ تلخ تر از زهر شد. تیم آلمانی تنها یک قدم با قهرمانی فاصله داشت اما تعویض طلایی فرگوسن بازی را در دقیقه 91 به تساوی کشاند، شیرنگهام در کمتر از 30 دقیقه حضور در زمین موفق شد گل اول شیاطین سرخ را به ثمر برساند. اما بازی هنوز ادامه داشت، موقعیت هایی که در طول 90 دقیقه به ثمر ننشست، در 3 دقیقه جای برنده و بازنده را عوض کرد. در آخرین لحظات بازی بود که گانر سولسشیر گل پیروزی تیمش را به ثمر رساند، بازهم یک بازیکن تعویضی. سر الکس فرگوسن با دو تعویضی که انجام داد قهرمانی را از چنگ اوتمار هیتسفلد درآورد، در حالی که هواداران منچستر یونایتد غرق در شادی بودند، در سویی دیگر طرفداران تیم آلمانی بهت زده و مغموم، جشن رقیب را در زمین مشاهده می کردند.
صحنه ناراحتی بازیکنان بایرن مونیخ واقعا غم انگیز بود، ساموئل کوفور از ناراحتی مشت بر زمین می کوبید؛ در حالی که فرگوسن و شاگردانش یکی از تاریخی ترین 3 دقیقه های فوتبال را رقم زده بودند.
بارسلونا 6-1 پاری سن ژرمن
مرحله یک هشتم نهایی، دور دوم رقابت ها، 2016 - 2017
فوتبال ورزشی برای دیوانه هاست؛ می خواهم گریه کنم اما اشک هایم جاری نمی شوند. این ها بخشی از سخنان لوئیز انریکه، سرمربی سابق بارسلونا پس از پیروزی 6-1 تیمش در نیوکمپ است. آنها برای اولین بار در تاریخ لیگ قهرمانان نتیجه 4-0 را جبران کردند و به مرحله بعد صعود کردند.
تنها سه دقیقه از بازی گذشته بود که سوارز با یک ضربه سر توپ را از روی خط دروازه عبور داد، مونیر توپ را بیرون کشید اما داور گل را اعلام کرده بود. هیچ چیز مانند یک گل زود هنگام نمی توانست شیرازه تیم امری را از هم بپاشد؛ با این حال آنها خوب دفاع کردند و اجازه گلزنی پیاپی را به آبی اناری ها ندادند. گل بعدی را کورزاوا، بازیکن خودی، وارد دروازه پاریسی ها کرد. دقیقه 40 روی فرصت طلبی آندرس اینیستا توپ به محوطه جریمه حریف رسید و با برخورد به پای مدافع پاری سن ژرمن وارد دروازه شد. تنها 5 دقیقه از نیمه دوم گذشته بود که گل بعدی نیز از راه رسید؛ لیونل مسی از روی نقطه پنالتی گل سوم تیمش را به ثمر رساند. همه چیز مهیا بود تا بارسلونا نتیجه بازی رفت را جبران کند اما گل کاوانی مانند آب سردی بود که بر پیکره تیم ریخته شد، بارسلونا با گلی که دریافت کرد باید 3 گل دیگر به ثمر می رساند در غیر این صورت حذف می شد. هرچقدر زمان بازی به پایان نزدیک تر می شد امید هواداران نیز برای صعود کمرنگ تر می گشت. لحظات همانقدر که برای پاریسی ها دیر می گذشت برای آبی اناری ها زود سپری می شد. بازی به دقیقه 88 رسید؛ نیمار پشت ضربه آزاد قرار گرفته بود و هواداران پشت دروازه تیم را بابت تلاشی که کرد تشویق می کردند. نیمار با یک ضربه آزاد دیدنی دروازه تراپ را برای بار چهارم باز کرد، هواداران بابت انتقامی که گرفته بودند، راضی بودند اما کمتر کسی عمیقا به معجزه اعتقاد داشت. بازی لحظات پایانی خود را سپری می کرد در حالی که بارسلونا برای صعود دو گل دیگر نیز لازم داشت. فشار روی پاریسی ها و داور بازی وحشتناک بود، جو سنگین نیوکمپ پاهای هر بازیکنی را سست می کرد، به گونه ای که آنها در لحظات پایانی حتی از دادن چند پاس سالم نیز عاجز بودند. دادن تنها 4 پاس صحیح در ده دقیقه پایانی نشان از وخامت اوضاع برای تیم امری داشت. وقت های تلف شده اعلام شد و بارسلونا در همان دقیقه اول گل پنجم را نیز به ثمر رساند؛ نیمار از روی نقطه پنالتی. کابوس امری داشت به واقعیت تبدیل می شد، برد 4-0 در پاریس بی اعتبار می گشت و نام آنها به عنوان بازنده در تاریخ ثبت می شد. هرچند عجیب و باور نکردنی اما این اتفاق افتاد؛ بازیکنی که در دقیقه 76 به بازی آمده بود گل پیروزی تیمش و شاید مهم ترین گل دوران فوتبالی اش را به ثمر رساند، سرجی روبرتو. نیوکمپ به معنای واقعی کلمه، از شادی منفجر شد، انریکه سر از پا نمی شناخت و امری مغموم و بهت زده کنار زمین راه می رفت.
نیمار پیش از بازی این پیام را در حساب کاربری خود در اینستاگرام ارسال کرده بود: "اگر یک درصد هم شانس صعود داشته باشیم، ایمان ما به صعود 99 درصد است." پیامی که چند روز بعد، به بنری بزرگ در سطح شهر بارسلونا تبدیل شد.
میلان 3-3 لیورپول
پنالتی (2-3)، فینال رقابت ها، 2004 - 2005
غیرقابل پیش بینی برای همیشه؛ یکی از کلیشه های ورزش فوتبال. فینال استانبول اگر به یاد ماندنی ترین فینال تاریخ لیگ قهرمانان نباشد قطعا یکی از آنها خواهد بود. دیداری پر افت وخیز و جذاب که تا همیشه در یاد فوتبال دوستان خواهد ماند.
روسونری با هدایت کارلو آنچلوتی به فینال رسیده بود و لیورپول نیز با هدایت رافائل بنیتز. میلان ترکیبی پر از ستاره داشت؛ کاکا، شوچنکو، مالدینی، پیرلو، کافو و دیدا تنها بخشی از بازیکنان بزرگی بود که تیم ایتالیایی در اختیار داشت. بنیتز نیز با بازیکنانی که در اختیار داشت تیم یک دست و منسجمی ساخته بود. بازی شروع شد و اولین اتفاقی که افتاد به ثمر رسیدن گل بود، شاگردان آنچلوتی روی یک حرکت تمرین شده با ضربه دیدنی مالدینی به گل رسیدند، دقیقه 1. لیورپول تیم دست و پا بسته ای نبود و پس از دریافت گل اول، موقعیت های بسیاری روی دروازه حریف ایجاد کرد که با درخشش دیدا یا هوشیاری مدافعین دفع می شد. میلان قصد داشت کار را در نیمه اول تمام کند، دو گل هرنان کرسپو در دقایق 39 و 44 بازگشت را برای تیم انگلیسی بسیار سخت کرد. بنیتز اما بیشتر از هرکسی به جبران ایمان داشت؛ نیمه دوم تیمش را روانه میدان کرد و چیزی را که آنچلوتی در یک نیمه به دست آورده بود، در کمتر از ده دقیقه کسب کرد. ضربه سر دیدنی کاپیتان جرارد در دقیقه 54، شوت دیدنی اسمیچر در دقیقه 56 و گل آلونسو در ضربه بازگشت پنالتی در دقیقه 60 حساب کار را 3-3 کرد. باورنکردنی بود اما بنیتز و شاگردانش آن را انجام دادند، جبران 3 گل خورده در کمتر از ده دقیقه کار هر تیمی نبود، هرچند که میلان نیز غافلگیر شد و ابتکار عمل را از دست داد. هردو تیم تا پایان 90 دقیقه موقعیت های بسیاری روی دروازه یکدیگر ایجاد کردند اما هیچ یک ثمری نداشت. بازی به وقت های اضافه کشیده شد؛ موقعیت بسیار خوبی که شوچنکو در مقابل دروازه از دست داد می توانست روسونری را قهرمان کند اما این اتفاق نیفتاد تا یکی از دراماتیک ترین فینال های تاریخ رقم بخورد. کار به ضربات پنالتی کشید؛ میلان بازهم روی کاغذ شانس بیشتری داشت اما فوتبال ورزشی نبود که بتوان آن را روی کاغذ جلو برد. سرجینیو پشت اولین پنالتی ایستاد و توپ را به بیرون زد، لیورپول لحظه به لحظه به رویایش نزدیک می شد و میلان به یک فینال کابوس وار. برای لیورپول اولین پنالتی به گل تبدیل شد؛ دیتمار هامان. ناکامی ها در ضربات پنالتی برای میلان ادامه داشت، ضربه آندره پیرلو نیز توسط دودک مهار شد. سیسه پنالتی دوم را هم به گل تبدیل کرد، لیورپول تنها یک قدم با قهرمانی فاصله داشت اما آن قدم را ریسه برنداشت، پنالتی اش را مقابل دیدا از دست داد تا با احتساب پنالتی گل شده توماسون، اختلاف به یک برسد. کاکا و اسمیچر نیز پنالتی های خود را تبدیل به گل کردند. نفر بعدی برای میلان شوچنکو بود، دودک پنالتی او را نیز مهار کرد تا یکی از رویایی ترین شب های هواداران لیورپول به وقوع بپیوندد.
نکته جالب اینجا بود که گلزنان لیورپول در ضربات پنالتی هر سه از بازیکنان تعویضی بنیتز بودند. در پایان، کاپیتان جرارد پنجمین جام اروپایی لیورپول را بالای سر برد و سرمربی اسپانیایی نیز به افتخاری بزرگ دست یافت، آن هم در دیداری که تا ابد به یاد هواداران و طرفداران فوتبال خواهد ماند.
بخش اول را در طرفداری بخوانید (کلیک کنید)