در هفتم دسامبر 1980 ، پسرکی در لندن چشم به جهان گشود که شاید هیچکس فکرش را هم نمیکرد این پسر روزی یکی از بزرگترین مدافعان تاریخ کشور انگلستان لقب بگیرد.
وقتی 15 سال بیشتر نداشت، جنوب لندن را به مقصد غرب آن ترک کرد، تا رویاهای کودکی اش به حقیقت بپیوندد.
در دورانی که به واکس زدن کفش های بازیکنان بزگی چون، زولا، دی متئو، ویالی و لبوف افتخار می کرد، سودای بستن بازوبند کاپیتانی تیم محله اعیان شین پایتخت را در سر داشت. 4 سال بازی در نونهالان وستهام باعث نشد تا کاپیتان سالهای بعد چلسی از عشق خود دست بکشد.
صحبت از جان تری، کاپیتان قابل اعتماد چلسی است، همان بازیکنی در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا مقابل بارسلونا در فصل 2011/12 از زمین مسابقه اخراج شد و اشک ریخت، در فینال این رقابت ها و در بازی با منچستریونایتد در سال 2008 ضربه پنالتی خود را هدر داد تا اشک های کریستیانو رونالدو که او هم پنالتی خود را خراب کرده بود تبدیل به لبخند شود و همان بازیکنی که در دیدار با آرسنال از نایحه صورت به شدت آسیب می بیند و برای مدت 4 دقیقه مرگ را تجربه می کند.
پسرکی که روزی کفش های بزرگان را برق می انداخت، خود به یکی از اسطوره های چلسی تبدیل شد. انحصار لیگ برتر انگلیس را از دست من یونایتد و آرسنال بیرون آورد و فاتح لیگ قهرمانان اروپا شد؛ کاپیتان تری همه این افتخارات را با پیراهن آبی رنگ تیمی انجام داد، که از سال 95 تا همین امروز در آن عضویت دارد.
جان تری از سال 1998 به ترکیب بزرگسالان چلسی راه پیدا کرد. بدیهی بود که در حضور بازیکنان بزرگی مثل دسایی و لبوف نمی توانست خیلی در ترکیب قرار بگیرد، اما هر چه قدر که به پایان قرن بیستم نزدیک شدیم، جان تری جوان رفته رفته تبدیل به یکی از شیرهای آبی لندن شد. شیری که ورود به قلمروی تحت اختیارش جرأت می خواست!
او در سال 2000 به ناتینگهام فارست قرض داده شد ولی دوری از تیم محبوبش را بیش از یک فصل تاب نیاورد و بار دیگر به استمفوربریج بازگشت. تری از سال 2000 برای تیم امید انگلیس بازی کرد و نوید ظهور یک مدافع تنومند را به سه شیرها داد.
مدافعی که صلابت بازی سول کمپل، اقتدار تونی آدامز، سخت کوشی گرث ساوتگیت و تیزهوشی ریو فردیناند را با هم داشت.
در سال 2003 برای اولین بار توسط سون یوران اریکسون به تیم ملی انگلیس دعوت شد. بازی های تری جوان در تیم ملی و در باشگاهش، چلسی خیلی به چشم نمی آمد، تا اینکه سال 2004 فرا رسید. دو سال بعد از انقلابی که رومن آبراموویچ در چلسی بوجود آورد، ژوزه مورینیو از پورتو راهی لندن شد تا هدایت آبی های حالا دیگر ثروتمند این شهر را بر عهده بگیرد. حضور مربی پرتغالی سرآغازی دیگر برای تری بود. جان تری، کاپیتان و مرد اول خط دفاعی مورینیو بود.
آنها در همان سال توانستند قهرمانی لیگ برتر انگلیس را کسب کنند. شاید کمتر کسی فکر می کرد که در دوران امپراتوری فرگوین و منچستر یونایتد و عرض اندام های گهگاه آر سنال در فوتبال جزیره، تیمی پیدا شود که تمام قد روبروی آنها بایستد. اما چلسی و مورینیو نه یک بار، بلکه دومین سال پیاپی هم مقابل بزرگان ایستادگی کردند و قهرمانی را دوباره به دست آوردند.
در سال 2007، آقای خاص تیم را ترک کرد؛ سال بعد چلسی با آبراهام گرانت به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسید و حریف منچستر یونایتد شد.کار به ضربات پنالتی کشید که در این ضربات مرگبار ، پنالتی حیاتی کاپیتان تری که به نوعی مهم ترین پنالتی تاریخ باشگاه بود خراب شد و دست چلسی از جام کوتاه ماند.اما هیچکس در استمفوردبریج کاپیتان را سرزنش نکرد در آنجا همه اورا مانند یک بت میپرستیدند و کاپیتان و چلسی منتظر یک فرصت دیگر ماندند...
تری در این مدت اوضاع خوبی در تیم ملی انگلیس هم نداشت. حذف از یورو 2004 و جام جهانی 2006 آلمان و نرسیدن سه شیرها به بازی های جام ملت های اروپا 2008، همه و همه خبر از ناکامی های تری با تیم ملی کشورش بود.
اما اوضاع می توانست از این بدتر هم پیش برود. ماجرای جان تری و وین بریج، بازوبند کاپیتانی تیم ملی را هم از او گرفت و به حیثیت این بازیکن لطمه زد. در بریتانیا دیگر آن چهره محبوب سابق نبود، اما همچنان یک جا بود که او را در حد پرستش قبول داشتند و آنجا استمفورد بریج بود.
کاپیتان تری در فصل 2011/12، زمانی که آندره ویاش بواش تیم را به خاطر نتایج ضعیف ترک کرد و روبرتو دی متئو جانشین وی شد، باز هم از چهره های خبرساز چلسی بود.
باز هم بارسلونا و این بار در نیوکمپ؛ بازی رفت یک بر صفر به سود چلسی تمام شده بود. تیم گواردیولا از چپ و راست توپ می ریخت و بازیکنان چلسی با جان و دل دفاع می کردند. بارسا به گل رسید و کاپیتان تری به خاطر یک خطا روی الکسیس سانچز از داور کارت قرمز گرفت و اخراج شد.
این پایان کار نبود، چرا که بعد از اخراج تری این تیم توسط رامیرس و تورس دوبار دروازه بارسا را باز کرد و این بار چلسی توانست از سد بارسلونا بگذرد.
شیرها بار دیگر به فینال رسیدند، اما این دفعه بدون کاپیتان تری. چلسی در ضربات پنالتی بایر مونیخ را شکست داد و قهرمان شد. تیمی منسجم متشکل از ستارگانی چون دروگبا، چک، لمپارد، رامیرس، تورس و البته جان تری که رویا طرفدارانشان را محقق کردند و بر بام فوتبال اروپا بوسه زدند.
از همه آن ستارگان تنها تری در چلسی امروز باقی مانده است. حال و روز تیم اصلا شباهتی به دوران اوجشان ندارد؛ اما در این فصل هم تری بار ها از مورینیو دفاع کرده و هم آقای خاص جان تری را مرد اول تیمش خوانده است.
به افتخارات شماره 26 چلسی قهرمانی در لیگ اروپا فصل 2012/13 را هم اضافه کنید. چلسی در دیدار فینال موفق شد با نتیجه 2 بر یک بنفیکا را شکست دهد تا برای اولین بار این جام را کسب کند.
شاید بزرگی تری نه فقط به خاطر افتخارتی باشد که با پیراهن چلسی کسب کرده باشد، بلکه گفتن کلمه "نه" به پیشنهاد 29 میلیون پوندی سران منچستر سیتی در سال 2009 به خاطر عشق به پیراهن چلسی هم می تواند از دلایل بزرگی این بازیکن باشد.
او تا کنون برای چلسی، 654 بار به میدان رفته و توانسته با پیراهن این تیم 62 گل هم به ثمر برساند. بازی های او در تیم ملی انگلیس هم در عدد 78 ماند چرا که در سال 2012 و بعد از قبول شکست مقابل ایتالیا در جام ملت های اروپا، دیگر به ترکیب سه شیرها دعوت نشد و خودش هم کناره گیری اش را اعلام کرد تا گل دیگری به 6 گل ملی او اضافه نشود.
اکنون جوانی که که 20سال پیش در 15سالگی کارش را در چلسی شروع کرد ، در استانه36سالگی است و پیشنهاد های فوق العاده و وسوسه انگیزی را در مقابل خودش میبیند ولی عشق به چلسی باعث میشود تا او دستمزد 3میلیونی چلسی را به پیشنهاد 20میلیونی چینی ها ترجیح بدهد و یک سال دیگر هم در چلسی بماند.
حالا نام تری با چلسی ادغام شده است و بسیاری از هواداران نمیتوانند باشگاه را بدون او تصور کنند....