طرفداری- دلیه (Delije )، اصطلاحی که وحشت را در سراسر اروپا میگستراند و یادآور هرچیزی است که به اولتراهای فوتبال مربوط میشود. این نام گروه اولتراهای بدنام ستاره سرخ بلگراد است، و آنهایی که فرصت کافی برای تجربه یک بازی در ماراکانا داشته باشند، این خاطره را با خود به گور خواهند برد. جوی که آنها ایجاد میکنند، یک جو متعصب بینظیر است که باید در چهارچوب خود، یکی از بهترینهای جهان لقب گیرد. در نظر من، شما تا وقتی که دلیهها را ملاقات نکنید، چیزی را تجربه نکردهاید. همانند بسیاری از گروههای اینچنینی در سراسر جهان، آنها تحت تاثیر آشوب ذاتی هستند که نقش بزرگی در گنگهای ترسناک صربی دیده میشود. اما این وحشیگری مطلق، تنها یکی از جنبههای رویارویی با ستاره سرخ بلگراد است.
تاریخ نشان میدهد فوتبال بخشی از ذات این منطقه از جهان است و بلگراد، به شکل واضحی یک نمونه بینظیر از آن است. وقایع سیاسی روی شهر تاثیر خودشان را گذاشتهاند و مردم برای دههها دوران سختی را پشت سر گذاشتهاند، چیزی که ستاره سرخ هم از آن بینصیب نبوده است. در حقیقت، این باشگاه برای اعتراض به سیاستمداران و مسئولین بنا شده است و اعتراض، بخشی از وجود اولیه باشگاه است. ستاره سرخ بلگراد در ابتدا به عنوان جامعه فرهنگی-فیزیکی جوانان توسط برخی اعضای جبهه جوانان ضد فاشیسم در سال 1945 شکل گرفت. درحالیکه جنگ جهانی دوم درجریان بود و نشانههایی از ظهور رژیم کمونیست مارشال یوسیپ تیتو بود. باشگاه یک ورزشگاه در اختیار گرفت، بازیکن به خدمت گرفت و حتی رنگهای باشگاه نمادی شدند برای یوگوسلاویِ از دست رفته.
شکلگیری ستاره سرخ به عنوان یک اجتماع اهمیت زیادی دارد و حتی تا امروز، باشگاه 20 تیم را در رشتههای مختلف ورزشی به مسابقات فرستاده است. هرچند که فوتبال، چیز دیگری برای متعصبان دلیه است. حریف سنتی آنها هم سابقهای طولانی در ورزش دارد. پارتیزان تنها چند ماه پس از ستاره سرخ تاسیس شد و همواره به عنوان یک باشگاه نظامی در نظر گرفته میشود. دوباره، این مبحث تاریخی نمایانگر میکند که چرا شور و اشتیاق در دربی این دو تیم فوقالعاده زیاد است و حتی در اروپا هم نظیر آن را کمتر دیدهایم. اما رقابت با پارتیزان تنها علت دههها درگیری میان آنها نبوده است. صربستان تاریخ خونینی دارد. حتی قبل از جنگ جهانی دوم، جنگ بالکان کشور را به وحشت انداخت و هنوز هم نسل جدید تحت تاثیر جنگهای یوگوسلاوی هستند و عواقب کشور پیشین، یعنی یوگوسلاوی، آنها را تحت تاثیر قرار داده است. بلگراد خود هنوز زخمی جنگ سال 1999 و بمبارانهای ناتو است. خرابیهای ساختمانهای تخریب شده هنوز در شهر وجود دارد و به عنوان یک نشانه از روزهای سخت به آنها نگاه میشود نشانههایی که هر بازدید کنندهای از پایتخت صربستان را غمگین میکند. به عنوان یک خارجی، این موضوع فقط میتواند احساس و شوقی که مردم این شهر دارند را تفهیم کند.
تقلا برای زندگی کردن در همهجای صربستان قابل مشاهده است. و این بدبختیها فقط به برنامه سیاستمداران صربستان مربوط نمیشود. دههها مشکلات اقتصادی بر زندگی میلیونها انسان در طول سالها تاثیر گذاشته است و این فاکتورها همگی باعث شدهاند تا مردم این مملکت، خود را به عنوان یک دسته جنگجو تربیت کنند. حتی در دوران جدید، این منطقه دچار مشکلات سیاسی بوده است. تجزیه خستهکننده جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگوسلاوی برای بیش از یک دهه طول کشید و در نهایت صربستان و مونتهنگرو در سال 1992 به عنوان فدراسیون یوگوسلاوی جدید شناخته شدند. 14 سال بعد، این کشورها هم از یکدیگر جدا شدند. اصطکاک موجود در این ناحیه به نظر حلشدنی نیست. همانگونه که جهان هم چند سال پیش در اکتبر 2014 در جریان دیدار تیمهای صربستان و آلبانیا دید. بازیای که به درگیری خونین بدل شد و پس از اینکه یک درون پرچم آلبانیای بزرگ را در ورزشگاه پارتیزان به پرواز درآورد، بازی تعطیل شد. به شکل قابل فهمی، صربها به تنشهای پیرامون خود مخصوصاً در مورد سرزمینهای کوزوو واکنش نرمی نشان ندادند و مناقشات ادامه دارد.
درحالیکه تصویر خود آنها، بیانگر همهچیز است، رسانهها به شکل منصفانهای اخبار را در مورد آن منطقه از جهان مخابره نمیکنند. شاید این موضوع به هولیگانیسم رادیکال موجود در صربستان کمک کند، اما برای بسیاری از مردم آن منطقه فوتبال تنها راه فرار نیست، بلکه سبک زندگی است. هیچ جای تعجبی ندارد که اولتراها ستاره سرخ بلگراد مورد احترام چند تیم بزرگ اروپا هستند. گذشته از همه این حرفها، حتی نام دلیه به شکل سختی به «مردان سخت» ترجمه شده است. با این اوصاف، آن ذهنیت وحشیگریای که رسانههای غربی ممکن است در ذهن شما جا انداخته باشند، به ندرت درست است. اولتراهای صربستان باهوش هستن، مردمی پیچیده هستند و احساسات آنها، مخصوصاً اگر بخشی از دلیه باشند، فوران میکند.
از نظر دیگر، شما قطعاً نمیخواهید وسط منطقه جنگی قرار بگیرید. مخصوصاً در روز دربی. درگیریهای فیزیکی پس زمینه همیشگی دربی ابدی است و چیزی نیست که مختص یک باشگاه باشد. هر دو طرف بلگراد در روز دربی با یکدیگر درگیر میشوند. هرچند که این جنجالی نیست که به خاطر رقابت ورزشی شکل گرفته باشد. در بلگراد، انتخاب میان ستاره سرخ و پارتیزان چیزی فراتر از انتخاب یک تیم در برابر تیم دیگری است. اتحاد با دلیه یا گروباری وابسته به تعریف شما از جامعه، انسانیت، سیاست و زندگی دارد.
در طول شش دهه تاریخ، خصومت و درگیری شدید دو تیم برتر صربستان نتیجهای جز چندین هزار دستگیری، دهها درگیری از سر تنفر و به راه افتادن درگیریهای خونین در خیابانهای بلگراد نداشته است. حتی برخی هواداران در راه حمایت از باشگاهشان مردهاند.چه چیزی این دربی را فراتر از سایر دربیها، صاحب یک شور و اشتیاق بیرقیب در کل اروپا و حتی جهان میکند. در روز بازی، شهر به شکلی که هیچ وقت دیگر اتفاق نمیافتد، متوقف میشود. به علاوه، هیجان و رضایت هواداران در ورزشگاه، به بیشترین حد خود میرسد. در یک تعریف یک خطی، بلگراد یک شهر فوقالعاده با مردمان بسیار خوب است که یکی از بزرگترین پایگاههای هوادارای در دنیا را دارد.
آن چیزی که در زمین اتفاقی میافتد، واقعاً هیجان آنچنانی را به آنهایی که بیرون هستند منتقل نمیکند. اما جدا از جوی که استادیوم دارد، تراس خانهها در روز بازی کارناوال رنگها و سر و صداها است. هر دو باشگاه هواداران زیاد و پرشوری دارند و اتمسفری که تجربه خواهید کرد، با هیچ چیز دیگری در جهان قابل مقایسه نیست. هرچند که از نظر برتری مطلق، برخوردی که در ماراکانا (ورزشگاه خانگی ستاره سرخ) وجود دارد، بر آنچه که در ورزشگاه پارتیزان میگذرد، برتری دارد. چرا که هواداران ستاره سرخ مسلماً هواداران پر سر و صدا تر و پرشورتری نسبت به همسایههای خود هستند. نکته زیبایی که در مورد هواداران ستاره سرخ وجود دارد، این است که آنها میتوانند احساسات و شور خود را حتی وقتی یک سکو در اختیار دارند، بروز دهند. ماراکانا معمولاً برای «دربی ابدی» پر میشود و سه سکوی بزرگ وجود دارد که در مجموع باعث میشود ظرفیت ورزشگاه به 55 هزار نفر برسد. بخش قابل توجهی از ورشگاه به خاطر درگیریها خالی میماند، با اینحال، سکوی دلیهها به شما یک تجربه بینظیر از هواداری در فوتبال را میدهد که شاید در هیچ ورزشگاه و هیچ ورزش دیگری نتوانید آن را تجربه کنید. هواداران و اولتراها در ضلع شمالی ورزشگاه با یکدیگر قرار میگذراند. جایی که نام دلیهها روی صندلیها نوشته شده است. در داخل ورزشگاه، مقاومت کردن در برابر جو محشری که به وجود میآید، غیر ممکن است. جو که حقیقتاً یگانه است و هواداران ستاره سرخ را از دیگران متمایز میسازد.
در اینجا ویدیویی از ورود تیمهای ستاره سرخ بلگراد و پارتیزان بلگراد در یکی از دربیهای شهر (دربی ابدی) را میبینید. همانگونه که در ادامه خواهید خواند، ورزشگاه به یکباره به یک گودال سرخ تبدیل میشود و دود تمام ورزشگاه را فرا میگیرد. جوی منحصر به فرد که همراه با شعارهای حماسی هواداران ستاره سرخ بلگراد است.
گرافیتی و نقاشیهای دیوارهای خارج از ورزشگاه به چشم میخورد که واقعاً مهیج است. حتی بدون فهمیدن معنی کلمات، تصور کردن این شور و حرارتی که در همهجا به چشم میخورد و دیدن این هواداران، انسان را به وجد میآورد. همچنین آنها به زبان خودشان سرودی را میخوانند تا مطمئن شوید شاهد بازی ستاره سرخ هستید. زمانی که سرود خوانده میشود، یک لحظه خاص در ورزشگاه به وجود میآید. اینجا فقط بحث برد و باخت مطرح نیست، اینجا بحث در مورد هویت است. حیرتآورترین بخش از حضور در کنار هواداران ستاره سرخ، استفاده عجیب و بیش از حد آنها از رنگها است. قبل از به صدا در آمدن سوت آغاز مسابقه، دیگ جوشان بلگراد سراسر غرق در چرخاندن شالهای تیم و خواندن سرودهای مربوط به جنگ میشود. سرودهایی که به خوبی برای زمان ورود تیم به زمین تنظیم شدهاند. یک نگاه به بازیکنانی که از تونل میخواهند بیرون بیایند و این آخرین چیزی است که شما برای چند دقیقه آینده میبینید. پس از آن شعلههای بیپایانی از آتش در ورزشگاه شعلهور میشوند که به معنای واقعی، ورزشگاه را قرمز و هوا را گرم میکند. شعلهها و دودی که به نظر نمیرسد پایانی داشته باشند. اگر شور و اشتیاقی نسبت به فوتبال نداشته باشید، این لحظه دود-اندود ورزشگاه و شعارها میتواند شما را به وجد بیاورد. دلیه با افتخار به باشگاهاش عشق میورزد و پای آن ایستاده است.
به محض اینکه دود پایین بیاید، رولرکوستر احساسات با بنرهای مختلف غلیان مییابد. شعارها و کوروگرافیها، چیزیهایی که همه به شعارها منتهی میشود. یک جو مخوف ترسناک؛ پس از 90 دقیقه آدرنالین توام با احساسات، هواداران ورزشگاه را سطح انرژی بالایی ترک میکنند. انرژی و تعصبی که در ذهن نمیگنجد و میتواند در خیابانها در طول شب ادامه داشته باشد. حتی گاهی اوقات این انرژی به بازیهای بسکتبال تیم منتقل میشود، چیزی که باز هم یادآوری میکند، هوادار ستاره سرخ بودن، چیزی فراتر از تماشای مسابقات فوتبال آنها است. در این قاره، فعالیتهای فوتبال همه باعث غرور، وفاداری، سختی کشیدن، تنش، پایداری و احساسات میشود. اینها ملاکهایی هستند که دلیههای متعصب همه را به وفور دارند. با یک تاریخ غنی پشت باشگاه و کشور، شاید بتوان گفت که غرور و تعصب هواداران ستاره سرخ را در هیچ کجای جهان نمیتوان پیدا کرد.
زمانی که حرف از اولتراهای ستاره سرخ میشود، آنها از همه جلوتر هستند.