طرفداری- "امیدوارم یک روز شانس هدایت میلان به من داده شود. راهی طولانی پیش رو دارم، اما سرمربیگری در میلان، خارق العاده خواهد بود." وقتی سنگربان بنونتو در دقیقه 95 گل تساوی را وارد دروازه میلان کرد تا اولین امتیاز تاریخ شان در سری آ را کسب کنند، هیچکس امیدی به گتوزو نداشت. چه جمله ای بهتر از حرف های رینو پس از بازی که گفته بود «خنجر می خوردیم، بهتر از این گل ثانیه پایانی بود.»
گتوزو در آن بازی مات و مبهوت ایستاده بود، زیرا زننده گل بنونتو، دروازه بان این تیم بود. همه چیز عجیب و شبیه به معجزه می آمد. رویای پیروزی در اولین مربیگری، بر باد رفته بود و شاید حتی، تماشاگران هم نسبت به دانش گتوزو، تردیدهایی داشتند. چیرو ویگوریتو، کابوس رینو و میلان شده بود. پس از یک شروع نه چندان امیدوارکننده، او توانست تیمش را به یک بار عوض کند.
10 بازی بدون باخت- هشت پیروزی- و شکست دادن تیم های نظیر لاتزیو و رم، صعود به فینال جام حذفی ایتالیا از دستاوردهای او در این مدت زمان کوتاه بودند. گتوزو، پستی و بلندی و مشکلات زیادی را تحمل کرد و می کند. پس از خداحافظی در میلان به عنوان بازیکن، جنارو در تیم های سیون، پالرمو و او اف سی کرته مربیگری کرد که به خاطر نتایج ضعیف، در هیچکدام هم بیشتر از یک سال دوام نیاورد.
تنها نقطه مثبت در کارنامه او، هدایت تیم پیسا در فصل 2015/16 به دسته بالاتر بود که بعدا بازهم به دلیل نتایج ضعیف، استعفا داد تا به دنبال ماجراجویی خود در جای دیگری باشد. او در این مدت تیمش را از لحاظ دفاعی به قدری عالی سازمان دهی کرده بود که رکورد شکستند، اما با این حال این امر هم نتوانست مانع سقوط شان شود. آرتور لوپولی، مهاجم سابق پیسا طی مصاحبه ای در خصوص رابطه بازیکنان با گتوزو گفته بود مشکلاتی وجود داشت، اما گتوزو را با لفظ «Padre-Padrone» یعنی پدر متعصب و بداخلاق خطاب کرده بود. او باور داشت این قبیل رفتارها در دنیای فوتبال جایی ندارد.
گتوزو در ابتدای فصل و زمانی که انتظارات زیادی از وینچنزو مونتلا می رفت، به عنوان سرمربی پریماورا میلان منصوب شد و شش ماه هدایت جوانان را برعهده داشت که نتایج خیره کننده ای هم کسب کرد، اما مونتلا، پروژه 200 میلیون یورویی را به سمتی کشاند که ریسک بزرگی متوجه سران باشگاه شده بود. بالاخره کاسه صبر میرابلی و فاسونه لبریز شد تا با اخراج مونتلا، به رینو اعتماد کنند. بی شک همگان در ابتدا به تجربه ناموفق اینزاگی، بروکی و سیدورف فکر کردند، اما قرار نبود چنین اتفاقی رخ دهد.
یادداشت های زیادی در مورد کم تجربگی گتوزو برای پذیرش چنین مسئولیت سنگینی نوشته شد. از اینکه در گذشته موفق نبوده و نمی تواند فشار را تحمل کند. حال چهارماه گذشته و همه عشق و شور و اشتیاقی که به تیم تزریق کرده را دیده اند. این باور عمومی در میان فوتبالدوستان وجود دارد که رینو توانسته روحیه خودش را به تیم تحمیل کند و این، کاتالیزوری برای شعله ور کردن انقلاب در میلان بود.
در بالای رختکن میلان نوشته شده: "ما تیمی متشکل از شیاطین خواهیم بود». اگر بخواهیم یک جمله در مورد دوران بازیگری گتوزو بگوییم، قطعا آن جمله، جمله حک شده بر سردر رختکن خواهد بود. تیمی جنگجو، پرتلاش و باعزم. همان چیزی که میلانی ها سال ها بود می خواستند تیم شان اینگونه بازی کند. میلان را به عنوان «شیطان» می شناسند که در دهه 50 اسکودتوهای زیادی را فتح و خود را به عنوان باشگاه با پرستیژی معرفی کرد. بعد ها در دهه های 80 و 90، توسط فابیو کاپلو و آریگو ساکی به موفقیت های بزرگتری رسیدند که اعتبار زیادی به این تیم بخشید. همانقدر که تندیس مدونینای متعلق به حضرت مریم در کلیسای جامع شهر میلان، یکی از زیبایی های این شهر محسوب می شود، به همان اندازه موفقیت و پیروزی، به تار و پود روسونری، گره خورده است.
پس از اخراج سینیشا میهایلوویچ در آوریل 2016، سیلویو برلوسکونی رسما اعلام کرد «میلان اگر می خواهد به موفقیت برسد، باید طبق سنت خود بازی کند؛ با همان ترکیب.» از زمان بازگشت به میلان، گتوزو همواره سعی کرده خط دفاعی قدرتمندی را تشکیل دهد و جوانانی نظیر کوترونه، دوناروما و کالابریا که محصول آکادمی باشگاه هستند را به مهره های اصلی تیم تبدیل کند. درست مانند زمانی که پائولو مالدینی و فرانکو بارسی سال ها قبل، به ترکیب تیم اضافه شدند. اگر به ترکیب میلان برابر تیم های بزرگ نگاه کنید، می بینید که گتوزو همواره سعی دارد از بازیکنان آتزوری کنار هم استفاده کند، مثل آنتونلی و مونتولیوو در کنار بونوچی.
به قلم دیوید ورمن برای وب سایت Thesefootballtimes