طرفداری- تجربه حضور در این دیدار و البته گلزنی برابر قهرمان سابق اروپا، برای بازیکنانی که به صورت نیمه وقت در این تیم فوتبال حضور داشتند، تجربه ای به اندازه یک عمر فوتبالی بود!
درست است که این تیم در پایان بازی را با نتیجه 5-2 به لیورپول واگذار کرد، اما کسانی که شاهد این بازی بودند، تا ابد این دیدار را از یاد نخواهند برد.
هاوانت در آن فصل از رقابت های اف ای کاپ، عملکردی فراموش نشدنی داشت، این تیم با سه برد برابر تیم های یورک سیتی، ناتس کانتی و البته پیروزی برابر سوانزی در دیدار تکراری، به سد قدرتمندی همچون لیورپول برخورد کرد.
بازیکنان این تیم پس از حذف تیم های یورک سیتی و ناتس کانتی، امیدوار بودند بار دیگر با قرعه ای از لیگ یک (سطح سوم فوتبال انگلیس) یا حتی چمپیونشیپ رو به رو شوند، اما قرعه سوانزی، باعث شد هاوانتی ها با تیمی از بالاترین سطح فوتبال انگلیس رو به رو شده و از اینکه در این دیدار حذف خواهند شد و شانس دیدار با تیمی لیگ یکی را از دست خواهند داد، سرخورده شدند؛ اما در کمال تعجب این تیم سوانزی را نیز از پیش رو برداشت و به تیم بزرگ لیورپول رسید، اتفاقی که چیزی فراتر از تصور آنها بود!
ریچارد پاکِت، مهاجم این تیم در آن زمان در این مورد می گوید: "ما بازی های سختی را پشت سر گذاشتیم تا به دور سوم برسیم؛ اما قرعه سوانزی واقعا برای ما ناامید کننده بود و ما کار را تمام شده می دانستیم."
وی در این مورد اضافه می کند:"از اینکه با تیمی از لیگ برتر رو به رو می شدیم خوشحال بودیم، اما می دانستیم که این آخر خط ما در این رقابت هاست و این ناراحت کننده بود، چون می خواستیم از دور سوم هم بالاتر برویم؛ اما در کمال تعجب ما به دیدار سوانزی رفتیم با خوش شانسیِ محض، موفق شدیم یک مساوی از این تیم بگیریم."
در دور برگشت استادیوم خانگی هاوانت، لبریز جمعیت شده و بیش از 4 هزار نفر در ورزشگاه حاضر شده بودند؛ دیداری که هاوانتی ها به خوبی می دانستند در صورت پیروزی، پاداش مالی خوبی در انتظارشان خواهند بود.
پاکت، می گوید: "پیش از دیدار تکراری با سوانزی، به ما خبر رسید برنده این دیدار به مصاف لیورپول خواهد رفت و این اتفاق برای ما مثل یک رویای شگفت انگیز بود؛ این خبر انگیزه تمام بازیکنان ما را دو چندان کرد؛ لیورپول! باورکردنی نبود."
یک شب به یاد ماندنی در تاریخ باشگاه هاوانت رقم خورد؛ این تیم تا دقیقه 40، با 3 گل از حریف نامدار خود پیش افتاد! اما سوانزی بلافاصله دو گل خورده را جبران کرد تا بازی در دقیقه 50 با نتیجه سه بر دو دنبال شود؛ اما این پایان کار نبود و در دقیقه 70، هاوانتی ها یک گل دیگر به ثمر رساندند تا نتیجه ای به یادماندنی در ذهن هوادارانش بماند؛ 4-2 برابر سوانزی و این به معنی این بود که بازیکنان هاوانت، 10 روز دیگر، در ورزشگاه آنفیلد، میهمان قهرمان اروپا بودند!
آماده سازی برای آنفیلد
پاکِت در مورد اتفاقات بازی برابر سوانسی می گوید: "همه چیز فوق العاده بود؛ ما باید به بازی در برابر لیورپولِ بزرگ فکر می کردیم و این برای ما مثل یک رویای تعبیر شده بود؛ تمرینات خود را با جدیت پشت سر می گذاشتیم و البته این تمرینات با روزهای قبل متفاوت تر بود، چرا که ما، آن روزها شاهد حضور رسانه های مختلف برای تهیه عکس، گزارش و مصاحبه در تمرین هایمان بودیم و این برای ما فوق العاده جذاب بود."
ریچارد پاکِت، که در سال 2008، 24 ساله بود، در حالی در تیم هاوانت توپ می زد که این تیم پانزدهمین باشگاه او در طول دوران فعالیتش، از زمانی بود که فوتبال را در سنین پایین و در تیم های پایه باشگاه کویینز پارک رنجرز آغاز کرده بود! ولی این حقیقت که او هر فصل از تیمی به تیم دیگر کوچ می کند به هیچ عنوان از اعتماد به نفس او کم نمی کند.
وی در این مورد می گوید:
"این کاملا رویاپردازانه بود که به لیورپول گل بزنیم، اما من با خودم این فکر را داشتم که در آن بازی گل خواهم زد؛ چند روز قبل از مسابقه، چند بنگاه شرط بندی را چک کردم و جالب بود که ضریب اینکه من گل اول بازی را به ثمر برسانم یک به پنجاه بود! به تعدادی از دوستانم گفتم بروید و روی من شرط ببندید، من در برابر لیورپول گلزنی خواهم کرد! به یاد دارم که گری وادوک، سرمربی سابقم در تیم جوانان را دیدم و به او گفتم گری! من در این مسابقه گل می زنم، مطمئن باش؛ ولی او فقط می خندید."
پاکت اضافه می کند: "ولی من همیشه به لیورپول گل می زدم؛ زمانی که در تیم های پایه QPR بودم، چند گل به لیورپول زده بودم و مطمئن بودم باز هم این اتفاق رخ می دهد."
عملکرد هاوانت اند واترلوویل، باعث شده بود تا رافائل بنیتز کمی محتاطانه پای به این به مسابقه بگذارد و از چند بازیکن فیکس خود در جدال با حریف گمنامش استفاده کند.
ماسکرانو، لوکاس لیوا، اشکرتل، کراوچ و سامی هیپیا، بازیکنان مطرح لیورپول بودند که در ترکیب اصلی این تیم قرار داشتند و البته فرناندو تورس و استیون جرارد نیز، روی نیمکت بودند تا اگر بازی گره خورد به بازی بیایند.
پاکت در مورد این بازی می گوید: "لیورپول با ترکیب کامل به این بازی آمده بود و می دانستند که بازی سختی پیش رو دارند؛ ما چیزی برای از دست دادن نداشتیم و می خواستیم با تمام وجود در این بازی به میدان برویم؛ آنها نتایج قبلی ما را می دانستند و مطمئن بودند که 90 دقیقه سخت در انتظارشان خواهد بود. روز قبل از مسابقه، در رسانه ها صحبت های جالبی می شد و خیلی از کارشناسان نتیجه بازی را 8-0 یا 9-0 به سود لیورپول پیش بینی می کردند و این باعث می شد با انگیزه بیشتری چشم به بازی روز بعد داشته باشیم."
به وجد آوردن تماشاگران
شاید اعتماد به نفس پاکوئته پیش از بازی خیلی ها را به خنده انداخته بود؛ اما هنوز هشت دقیقه از این بازی نگذشته بود که با گلزنی در آنفیلد، آن خنده بر لب خیلی ها، به خصوص کسانی که هوادار لیورپول بودند خشک شد! و البته برخی ها نیز پشیمان شدند که چرا روی چیزی که ریچارد به آنها گفته بود، شرط نبستند.
دقیقه 27 لوکاس لیوا روی یک شوت دیدنی کار را به تساوی کشاند، اما درست 4 دقیقه بعد بار دیگر و در میان تعجب همگان، ضربه پاتر، بار دیگر تیم بی نام و نشان هاوانت، از لیورپول پبش افتاد و ورزشگاه به سکوت مطلق فرو رفت.
اما این پایان کار نبود و در لحظات پایانی نیمه نخست بنایون، کار را به تساوی کشاند و در دقیقه 56 نیز برای نخستین بار، شاگردان بنیتز را در این مسابقه پیش انداخت.
در ادامه بنایون هت تریک خود را کامل کرد و کراوچ نیز با زدن یک گل در دقیقه پایانی، بازی را با نتیجه 5-2 به سود لیورپول خاتمه داد؛ اما حسرت و افسوس واقعی در این مسابقه، این بود که سرمربی هاوانت فرصت بازی کامل را به پاکت نداده و او را در نیمه دوم تعویض کرد.
وی در این مورد می گوید: "درست است که شکست خوردیم و باخت در هر مسابقه ای ناامید کننده است، ولی ما بازنده ای سربلند بودیم؛ ما به همه ثابت کردیم که بازی با ما کار آسانی نیست و دو مرتبه در یک نیمه از لیورپول جلو افتادیم؛ تعویض من در نیمه دوم برایم چندان خوشایند نبود و حسرت این را می خورم که چرا در دقیقه 60 و در حالیکه بازی 3-2 بود از زمین مسابقه خارج شدم؛ ما هنوز در جریان بازی بودیم و می توانستیم بازی را مساوی کنیم، فکر می کنم مربی باید زمان بیشتری به من می داد."
بعد از اتمام مسابقه
پاکت که در یک مدرسه راهنمایی تدریس می کرد، کارش در فوتبال را به صورت نیمه وقت دنبال می کرد، اما روز بعد از دیدار برابر لیورپول نام او در تمام روزنامه های انگلیس به چشم می خورد و او حسابی معروف شده بود.
صبح روز دوشنبه او در محل کارش حاضر شده بود و به افتخار او جشنی در مدرسه ترتیب دادند؛ یکی از همکارانش که به نصیحت او گوش داده بود، 50 پوند روی او شرط بسته بود و در پایان مسابقه 2500 پوند در جیب داشت! و به او قول داد که بعد از مسابقه او را یک نوشیدنی مهمان خواهد کرد.
نوشته ای از Rich Laverty