اختصاصی طرفداری- فوتبال یعنی زندگی! روزی که یک اتفاق فوتبالی نیافتد، معنی یک روز نافرجام را دارد. انگار خورشید مثل همیشه غروب نمی کند!
اگر ساعتم را تقریبا درست کوک کرده باشم، کمتر از پنج ساعت دیگر به یکی از بزرگترین جنگ های معاصر تاریخ فوتبال باقی مانده است. امروز در اروپا، فوتبال دیگر مثل گذشته قومیت ها را مقابل هم قرار نمی دهد. اما همچنان ورزشگاه های فوتبال محل آشکار شدن تنش و درگیری های نژادی، مذهبی، منطقه ای و طبقاتی هستند.
مردی را می شناختم که به من فهماند این اوضاع اصلا در حال تغییر نیست. هرگاه بارسلونا به مصاف رئال مادرید می رفت، او در کمپ نو شعارهای خشم آلودی را خطاب به هواداران تیم پایتخت فریاد می زد. او حتی اسم پسرش را، اسم تک تک بازیکنان بارسلونا که در سال 1992 قهرمان اروپا شده بودند، گذاشت و می غرید که: " اسم ذخیره ها دیگر در شناسنامه اش جا نمی شد!"
امروز در بارسلونا آنقدر روز مهمی است که بلندگوهای مترو موسیقی اصیل پخش می کنند و تابلوهای اسپانیایی مغازه ها پایین می آید و تابلوهای کاتالان جای آن ها را می گیرد.
مدیران باشگاه ها در رنجرز، سلتیک یا بارسلونا همیشه ترجیح می دهند ادعا کنند باشگاهشان، فقط یک باشگاه است. بازیکنان هم مایلند نگران جایگاه سیاسی مسئولانشان نباشند، اما خوب همه می دانیم آن چه که مسئولان یا بازیکنان فکر می کنند اهمیتی ندارد، زیرا باشگاه همان چیزی است که تنها برای هوادارانش معنا دارد. بهتر است بدانیم اهالی کاتالان، خودشان را اول کاتالان می دانند بعد اسپانیایی! آن ها معتقدند کاتالونیا قدرتمند ترین ملت بدون ایالت اروپاست.
مردم کاتالان از اینکه برخی آن ها را با اسکاتلند مقایسه می کنند نیز به خشم می آیند. آن ها اعتقاد دارند قدرت آن ها در ایالتشان بیشتر از اسکاتلند در بریتانیاست. شاید کمی مضحک باشد، اما مردم کاتالان به تمام اسپانیا یارانه می دهند، در حالی که اسکاتلند از انگلیس یارانه می گیرد. سال 1973 که یوهان کرایوف به بارسلونا آمد اولین جمله سیاسی اش را این گونه بیان کرد: " ما هر چه در می آوریم (پول)، مادریدی ها می خورند."
بنابراین با در نظر گرفتن تمامی این عقبه، امروز فوتبالی را مشاهده خواهیم کرد که جدا از جنگ تاکتیکی و معمول فوتبالی، نبردی به مراتب بزرگ تر از این مباحث در دل دارد.
اما با گذشت از این موضوعات، به جدول که نگاه کنیم متوجه می شویم رئال مادرید ورژن زیدان خیلی بهتر و مسلط تر از بارسلونای لوئیز انریکه لیگ را سپری کرده است. از واژه قمار گونه " شانس " که بگذریم، در می یابیم تیم زیدان بیش از آن که خوش شانس باشد، باهوش بوده است. آن ها تقریبا برای هر بازی یک استراتژی جداگانه داشته اند، استراتژی نه به آن معنا که چندین سیستم مختلف به کار گرفته شود، به معنای تغییر در فوتبال بازی کردن، یا ساده تر فوتبال بازی کردن. خیلی ها که دوست دارند همیشه منتقد باشند بر این عقیده پا فشاری می کنند که تیم زیدان خیلی ساده فوتبال بازی می کند، خوب به نظر آن ها باید بدانند که ساده فوتبال بازی کردن، شاید سخت ترین کاری باشد که یک تیم در قامت رئال مادرید آن را به بهترین شیوه به نمایش می گذارد. زیزو بر خلاف کارلتو و مورینیو همواره ترکیب کاملش را در اختیار نداشته، اما امتیازات را کامل گرفته است. تاریخ نشان داده تیم هایی با این شرایط را باید جزو ترسناک ترین ها به حساب آورد.
وقتی به بازی های رئال مادرید نگاه می کنیم، پی می بریم که آن ها بر خلاف سال های اخیر خیلی خیلی کمتر به فرد متکی هستند. پس این موضوع می تواند بزرگ ترین دستاوردی باشد که زیزو برای هواداران رئال مادرید به ارمغان آورده است. باید بگویم ما هیچوقت نمی توانیم هیچ دستاوردی را شانسی قلمداد کنیم. کاری که زیدان در قبال رئال مادرید انجام داد، بسیار به عملکرد دیگو سیمئونه در اتلتیکو مادرید نزدیک است. البته این موضوع اصلا به معنای نزدیکی فوتبال این دو تیم نیست. بنابراین در این پروسه به " آخرین" چیزی که باید فکر کرد، شانس است!
در مقابل تیم لوئیز انریکه نشان داده آن چنان که سال های گذشته برندگی داشت، امسال برندگی ندارد؛ دست کم تا امروز صبح. بر خلاف عقیده اغلب هواداران بارسا، من فکر می کنم مشکل اول تیم انریکه از خط هافبکش شروع نمی شود، اولین اشتباه زمانی رخ داد که مربی اعتماد بیش از اندازه به دفاع راست تیمش کرد، در حالی که او اصلا دفاع راست نبود! اگر سال های اخیر تیم بارسلونا را به خاطر بیاوریم در می یابیم که نقش دنی آلوز در تمامی هجوم ها و نهایتا موفقیت های این تیم بسیار پر رنگ بوده است. آلوز دفاع راستی به مراتب با شعور تاکتیکی بسیار بالاتری نسبت به خیلی از هم پستی هایش در جهان بود. اگر قبول کنیم اعداد و ارقام هیچگاه دروغ نمی گویند، باید به نقش پر رنگ آلوز نیز در تیم بارسلونا در تمامی سال های اخیر ایمان بیاوریم. به یاد بیاوریم بیشترین پاس گلی که به مسی داده شده، از سوی آلوز ارسال شده است. پس با توجه به این شرایط در می یابیم که انریکه دست به یک قمار بزرگ زده است.
خیلی ها معتقدند بیش از آن که بارسلونا به مسی متکی باشد، به سرخیو بوسکتس آماده متکی شده است. در نگاه اول این جمله شاید کمی ساده لوحانه به نظر آید، اما در واقعیت آن چه که رخ می دهد ما را بیش از پیش به سمت این فرضیه نزدیک می کند. بدون شک در فوتبال مدرن، نقش هافبک های دفاعی آن چنان مهم است که خیلی از مربیان بزرگ اروپا، پایه سیستم تیمشان را با تکیه بر این بازیکنان چیدمان می کنند. همه می دانیم تا به اینجای فصل سرخیو بوستکس، آن چنان که از او انتظار می رفته عمل نکرده است، او کند تر و پر اشتباه تر از همیشه نشان داده، اشتباه بوستکس در سیستم بارسلونا به اندازه انفجار یک بمب خطرناک است. بنابراین تا زمانی که او تبدیل به بازیکن فصول قبل نشده باشد، تیم لوئیز انریکه چندان شانس بزرگی برای پیروزی در میادین نخواهد داشت، حتی اگر " لئو مسی " شماره 10 تیم باشد.
حالا با تمامی این شرایط، باید در نظر بگیریم که فشار بیشتر روی دوش بازیکنان تیم انریکه قرار دارد، رئال مادرید در صدر جدول تکیه زده، شش امتیاز فاصله ایجاد کرده و آن چنان نیازی به بردن ندارد. در مقابل بارسلونا تمام فشار رسانه ها را در چند روز اخیر تجربه کرده، پیروز نشدن آن ها به معنای عقب ماندن از مادرید است و قاعدتا آنها میل بیشتری به پیروزی در این جنگ دارند، شاید بتوان گفت امروز باید شاهد جنگ بین تیمی مرموز و البته بسیار خطرناک با تیمی پر اشتباه و البته تشنه پیروزی خواهیم بود؛ پس برای روشن شدن تمامی این موارد، فقط صبر می کنیم!