اما سال ۱۹۹۶ چیزهای خیلی بیشتری نسبت به قضیه گازا و میز دندان پزشکی را در خود داشت. آن سال یک دوره فوق العاده در فوتبال کشور بود که خیلی ما را به یاد فوتبال الان که به شدت چند ملیتی و رقابتی شده است میاندازد. شاید شما آن را فوتبال خوبی یا بدی بدانید اما بدون شک، آن فصل از فوتبال انگلستان بازیهای به یاد ماندنی کم نداشته است. بازیهایی که هنوز از آن حرف زده میشود.
آمدن مربیان خارجی شاید نکته آنچنان جدیدی نباشد اما آمدن آرسن ونگر به انگلیس راه را برای ورود مربیانی دیگر مانند رود گولیت در همان سال ۹۶ باز کرد. ونگری که در اولین فصل کاملش در آرسنال دو جام معتبر را برد و تا ۲۰ سال بعد همچنان در بین توپچیها ماند.
به جدول حال حاضر لیگ برتر نگاه کنید، ۹ مربی از ۱۰ مربی صدرنشین لیگ خارجی هستند. تنها سرمربی برنلی است که انگلیسی است. شاید الان این مساله بسیار جا افتاده باشد اما وقتی آرسنال، آرسن ونگر را از ژاپن آورد، شاید اولین باشگاهی بودند که برای حل بحران خود به خارج از کشور نگاه کردند تا ایدههای جدید در باشگاه شکل بگیرد. رود گولیت قبل از سرمربیگری چلسی در خود این باشگاه بازیکن بود و با اینکه FA کاپ سال ۱۹۹۷ یک افتخار بزرگ بود اما او تنها یک سال دیگر در لندن دوام آورد. گلن هادل جای وی را گرفت.
موفقترین مربی آن سال هم یک انگلیسی نبود. الکس فرگوسن با یونایتد در ۴ فصل ۳ بار قهرمان شده بود و پس از معجزه بلکبرن در سال ۱۹۹۵، ثابت شد که آنها فقط یک پدیده بودند و دوباره یونایتد قهرمان شد. با این حال حوادث سال ۱۹۹۶، از نظر یک مربی انگلیسی به خصوص، بسیار نادر بود. خیلیها فکر میکردند که نیوکاسل یونایتد با کوین کیگان بعد از یک نیم فصل قهرمانی در لیگ برتر، حتما در آخر فصل قهرمان میشود آن هم با فاصله ۱۲ امتیازی که با منچستریونایتد کسب کرده بود. قهرمان نشدن آنها در آن فصل شهره عام و خاص است و کیگان حالا آخرین مربی انگلیسی است که تیمش را به رتبه دوم جدول رسانده است.
بله درست خواندید، از وقتی نیوکاسل در فصل ۱۹۹۵/۱۹۹۶ دوم شد، هیچ مربی انگلیسی دوم نشده است. آنها در سال ۱۹۹۷ باز هم دوم شدند اما این بار زیر نظر کنی داگلیش. ویلکینسن در سال ۱۹۹۲ و یک سال قبل از تاسیس لیگ برتر، با لیدز قهرمان شد و حالا پس از سالها بازی، هیچ مربی انگلیسی موفق نشده است که در تاریخ لیگ برتر انگلستان با باشگاه خود قهرمان شود. فقط ۲ مربی انگلیسی توانستند که در کل تاریخ لیگ برتر دوم شوند. حتما برای شما سوال پیش میآید که آن یک انگلیسی دیگر چه کسی بوده است که باید بگویم ران اتکینسون در استون ویلا در فصل ۱۹۹۲/۱۹۹۳. در اولین دوره لیگ برتر انگلستان.
یکی از مهمترین بازیهای نیم فصل دوم آن فصل، بازی معروف آنفیلد بود بین نیوکاسل و لیورپول که با نتیجه ۴-۳ به پایان رسید. آخر آن بازی پر بود از تصویر هواداران غمگین نیوکاسل در سراسر دنیا و کوین کیگانی که حتی از آنها هم احساساتی تر شده بود و بعد از بازی گفت که فرگوسن تلاش کرده است که روی تیم آنها اثر روانی بگذرد. آن مساله، نقطه اوج بازیهای روانی فرگوسن بود اما این مساله آنقدر که در مورد واکنشهای کیگان جنجالی بود، در مورد خود حرفهای فرگوسن نبود. تیم فرگوسن در اواسط آوریل، زمانی که در اولد ترافورد برابر لیدز یونایتد ۱۰ نفره بازی کرد، برای بردن آن بازی شدیدا زحمت کشید.
در بازی لیدز یونایتد و منچستر یونایتد در نیم فصل دوم، دروازه بان لیدز اخراج شد و لوکاس رادبه مدافع تیم در درون دروازه قرار گرفت و منچستر یونایتد در آن بازی پیروزی ۱-۰ را با هزار دردسر به دست آورد. آن روز ها، دوران آخر حضور ویلکینسن در لیدز بود و شکل بازی آنها باعث شد فرگوسن در آخر کنفرانس بعد از بازیاش بگوید که دوست دارد لیدز همیشه همینطور بازی کند. با توجه به بالا بودن نیوکاسل یونایتد در جدول و بازی هفته بعد لیدز برابر نیوکاسل، خیلیها میگفتند که الکس فرگوسن از لیدز تقاضا کرده است که از نیوکاسل امتیاز بگیرد.
کیگان بعد از برد ۱-۰ تیمش در هفته بعد برابر لیدز گفت که خیلی از اینکه لیدز مانند تقاضای فرگوسن بازی کرده است، خوشحال است. هیچ شکی نیست که فرگوسن از اینکه حالا میتوانست این بازی روانی را در دست داشته باشد، خوشش آمده بود. البته او در زندگینامه خود نوشته است:
"البته حرفهای من بیشتر در مورد شاگردان هاوارد بود اما کوین این قضیه را بعد از برد مقابل لیدز شخصی کرد. اول فکر کردم اشتباه کردم اما بعد از آن احساس گناه نمیکردم چون کار اشتباهی نکرده بودم. کمی نا امید شدم وقتی به من حمله کرد. همیشه با کوین خوب بودم اما فکر میکنم برد ۵-۰ برابر ناتینگهام درست یک روز قبل از بازی آنها با لیدز، کمی اعصاب او را به هم ریخته بود. شاید فکر میکرد که حالا قهرمانی به ما نزدیک است."
همانطور هم شد. کیگان یا در آن کنفرانس مطبوعاتی بازی را باخت یا در تابستان قبل که اندی کول را به یونایتد فروخت. با اینکه کول در ابتدا در یونایتد خوب جا نیفتاد اما خیلی سریع کارنامه موفقی در اولد ترافورد رقم زد و اولین گل باشگاه جدیدش را در مقابل باشگاه سابقش به ثمر رساند. کسی نمیدانند اگر کول در نیوکاسل مانده بود آنها قهرمان میشدند یا نه اما با این حال، کیگان برای جبران آن اشتباه خود، آلن شیرر را با مبلغ گزاف ۱۵ میلیون پوند خرید.
فرگوسن هم شیرر را میخواست و حتی حاضر بود کول را به بلکبرن بدهد تا شیرر را به خدمت بگیرد اما کیگان او را خرید و ۲۰ هزار نفر از شیرر استقبال کردند. کیگان بعد از خرید وی گفت:" ما بزرگترین باشگاه متفکر دنیا هستیم."
بیچاره کیگان نمیدانست که او تا آخر آن فصل دوام نخواهد آورد. ژانویه ۱۹۹۷ داگلیش به کلاغها پیوست و با وجود موفقیت در اروپا، نیوکاسل هیچجا آن باشگاه سابق نشد. مثل لیگ برتر که دیگر هیچگاه مثل فصل ۱۹۹۵/۱۹۹۶ نشد.