طرفداری- «دست و پای پدر را میگیرند و پیکر نیمه جانش را بلند می کنند. خون صورتش را پوشانده و چشمانش بسته شده اند. اما گوشهایش همچنان می شوند. اندک توانی که برایش مانده را جمع می کند تا بشنود. اما با شنیدن صدای هق هق گریه و ناله های پسرش حالش بدتر می شود. پدر است دیگر... تحمل گریه و ناله فرزندش را ندارد... دست هایش گرمای وجود پسرش را لمس می کند و صدایش را به سختی می شنود که التماس می کند: پدر بلند شو..
پدر می خواهد از روی برانکارد بلند شود و صورت پسرش را ببوسد و بگوید چیزی نیست پسرم نگران نباش... اما توان بلند شدن ندارد. ضربه هایی که به سرش خورده توانی برایش نگذاشته و صورتش را غرق خون کرده است.. پسر اشک می ریزد و گریه و التماس می کند که پدر بلند شو اما... پدر را به آمبولانس منتقل می کنند و صدای آژیر در گوش پسر می پیچد...پسرک نوجوان همچنان اشک می ریزد و با بغضی که در حال ترکیدن است ناله می کند: پدر نمیر...»
این صحنهای از یک فیلم اکشن نبود.. این صحنه ای از درگیری های یک جنگ بین دو کشور نبود... این صحنه ای از درگیری های قبیله ای و ناموسی و خیابانی نبود... این واقعیتی تلخ از اتفاقی است که در ورزشگاه محل برگزاری یک بازی فوتبال رخ داده است. ورزشگاهی که دو تیمش ایرانی بودند و بازی هم به تساوی کشیده شد و حق هیچ تیمی هم ضایع نشد.
این صحنه البته اولین بار نیست که در ورزشگاه های محل برگزاری مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران دیده شده و قطعا آخرین تصویر هم نخواهد بود. نمونه های بدتر از این هم داشته ایم اما این یکی - که پسری دست پدر غرق به خونش را می گیرد و اشک می ریزد - تلخ تر از همه آنهاست. تاسف آورتر از همه آنهاست و دل هر بیننده ای را بیشتر از قبلیها به درد می آورد.
ظاهرا این فوتبال تا کشته ندهد مسئولی را از خواب بیدار نمی کند که فکری به حال این آشفته بازار روی سکوها کنند. حتما باید یکی کشته شود تا شاید مسئولان به فکر سروسامان دادن به وضعیت ورزشگاه ها باشند.
مسئولانی که ظاهرا دغدغهشان مسائل دیگری است و خیلی به این اتفاقات به چشم معضل اجتماعی نگاه نمی کنند. فقط کافیست آنها یک لحظه خودشان را جای این پسر نوجوان بگذارند. خودشان را جای پدری بگذارند که خواسته با پسرش برود و یک مسابقات فوتبال را تماشا کند اما باید به صورتی غرق در خون برود روی تخت بیمارستان.
این فوتبال را چه می شود که برای یک بازی معمولی اش که حساسیت بالایی هم ندارد و نتیجه اش هم مساوی شده چنین صحنه های زشت و تاسف آوری رقم می خورد؟ تا چه زمانی باید در ورزشگاه ها و خصوصا در اهواز شاهد انتشار چنین تصاویری زشت و تکان دهنده باشیم.
فرق نمی کند هوادار پرسپولیس باشد، هوادار استقلال باشد یا هوادار تیم های اهوازی. مهم این است که یک ایرانی است. یک ایرانی که با پسر نوجوانش به ورزشگاه رفته تا از دیدن یک بازی فوتبال لذت ببرد. اما آیا این نوجوان و هزاران نوجوان دیگر با دیدن از صحنه از فوتبال بیزار نمی شوند؟ آیا مسئولی حاضر است از خواب بیدار شود و جلوی اتفاقات تلخ تر را بگیرد؟
منبع: خبرگزاری مهر