طرفداری- بدون شک هیچ تیمی به اندازه مک لارن پایین تر از حد انتظار ظاهر نشد. آنها در پیستی که خانه هوندا محسوب می شود آخر هفته ناموفقی را سپری کردند.
خودروی MP4-3 تحت تغییرات موتور طی یک سال اخیر پیشرفت بسیاری داشته است و از 12 مسابقه قبلی، یکی از رانندگان یا هر دوی آنها در 9 مسابقه موفق شده اند خود را به دور سوم تعیین خط(Q3) برسانند. اما در تعیین خط سوزوکا آنها رتبه های 15 و 17 را به دست آوردند. باتن نتوانست حتی از Q1 بالاتر بیاید.
به دلیل عملکرد بسیار دور از انتظار باتن، تصمیم گرفته شد که خودروی راننده بریتانیایی به موتور جدید مجهز شود. چیزی که آلونسو در مالزی برای اولین بار از آن استفاده کرد. اوضاع در مسابقه اصلی تنها کمی بهتر شد. آلونسو اما نتوانست شروع های خوب خود را در ژاپن نیز تکرار کند و در نهایت شانزدهم شد. در همین حال باتن نیز با تایرهای هارد خود نمی توانست در 9 دور اول حتی از مانورها سبقت بگیرد و او نیز در پایان هجدهم شد.
موتور هوندا طی یک سال اخیر خیلی پیشرفت داشته است اما بزرگ ترین دستاورد آن مدت زمان اعمال نیروی الکتریکی است. موتور احتراق داخلی هوندا همچنان از لحاظ قدرت با مرسدس فاصله قابل توجهی دارد. با 60 اسب بخار قدرت، قطعا این مسئله باعث اختلاف زیادی در سوزوکا خواهد شد اما نکته اینجاست که سوزوکا پیستی است که در آن قدرت کمتری نسبت به مونزا و اسپا- جایی که باتن در تعیین خط آن دهم شد- نیاز است.
پس مشکل کجاست؟ طراحی سوزوکا به ما نشان می دهد که شاسی مک لارن برای پیچ های سرعتی یا حتی سرعت متوسط مناسب نیست.
" ما در ترمزهای سنگین و پیچ های کند خوب هستیم؛ اما این پیست بیشتر مربوط به پیچ های سرعتی و سرعت متوسط و همچنین مسیرهای مستقیم سرعتی است که کمی برای ما سخت تر است." نکته ای که باتن به آن اشاره کرده بود. 17 پیچ سوزوکا همان قدر کند است که شاسی مک لارن احتمال غلبه بر آن را دارد.
طراحی سوزوکا مشکلاتی که پیست های دیگر پنهان کرده بودند را بسیار واضح نشان داد. حتی سیلورستون با آن پیچ های سرعتی به مک لارن اجازه می داد تا در بخش های دیگر زمان از دست رفته را پیدا کند. پیست بارسلونا نیز فقط دو پیچ سریع دارد. به طور خاص محیط پیست ژاپنی در دهه 1960 و توسط یان هیوخن هولتز به گونه ای طراحی شده است که مناسب هوندا باشد؛ پیستی که بیش از این نمی توانست برای موتور امسال هوندا نامناسب باشد.
با وجود این که این مسئله تردید ها در مورد ادعای مک لارن که آنها پس از مرسدس و ردبول بهترین شاسی را دارند را افزایش می دهد، مشخص است که ضعف خودرو مربوط به ایرودینامیک باله های جلو در سرعت های معینی است. استافل وندورن در تنها مسابقه اش در بحرین متوجه ضعف کم فرمانی شد و تیم در تلاش برای ترمیم آن در باله های جلو نهایتا خودرو را با بیش فرمانی مواجه ساخت. مرز بسیار کوچکی بین دو زاویه باله وجود داشت که یکی منجر به نیروی downforce بیش از حد و دیگری باعث ایجاد نیروی downforce بسیار کم می شد.
در سوزوکا مک لارن از یک باله کاملا جدید با شیب های فراوان- که فضای خالی آن بیشتر از سطح باله ها نیز بود- رونمایی کرد تا این مشکل را بر طرف کند. چیزی که کاملا روشن است جواب نداد و کم فرمانی- و در نتیجه کم سرعتی- خودرو گریبان گیر تیم شد.
نکته اصلی این است که به نظر می رسد نقطه ضعف خودرو یک مسئله مشخص در ایرودینامیک است و نه یک مسئله عمومی که قرار باشد به خودروی سال آینده منتقل شود، به خصوص با تغییرات قوانین ایرودینامیکی. با اعلام این که هوندا به دنبال دو تغییر عمده در قسمت فنی موتور خواهد بود، هنوز دلایل زیادی برای خوشبینی به رقابتی تر شدن مک لارن- هوندا در آینده وجود دارد با وجود این که نتیجه ضعیفی در سوزوکا به دست آمد.