طرفداری- وقتی نام تیم ملی فوتبال کلمبیا را می شنویم ناخودآگاه به یاد آن روزهای به یاد ماندنی در دهه 1990 می افتیم که ستاره هایی استثنایی در این تیم حضور داشتند و هر کدام با ویژگی های عجیب و غریب خود، ذهن را به خود مشغول می کردند. کلمبیا نماد کارتل های قاچاق کوکائین، نماد مسلسل و رگبار، نماد مافیا، نماد فارک و همه آن حقایقی است که آمریکای لاتین را از سایر نقاط دنیا متمایز می سازد.
وقتی آندرس اسکوبار در جریان جام جهانی 1994 و پس از گل به خودی در بازی مقابل آمریکا و حذف زودهنگام کلمبیا، در کشورش ترور شد، همه مردم دنیا را تکان داد. وقتی رنه هیگوئیتا دروازه بان تیم ملی کلمبیا با آن حرکت معروف عقرب همه دنیا را مسحور می کرد، وقتی کارلوس والدراما با آن مدل موی عجیب و دوست داشتنی اش و چهره ای که بیش از یک ورزشکار، به رئیس یک کارتل قاچاق شباهت داشت، در خط میانی کلمبیا جولان می داد، وقتی فردی رینکون و فاستینو آسپریا در خط حمله «مردان سرزمین قهوه» هنرنمایی می کردند، حتی خودشان هم خبر نداشتند که روزی برای ما یک نوستالژی قشنگ و دلنشین را خواهند ساخت. حالا ما مانده ایم و یادی از آن روزهای زیبا دهه 1990 که بدون شک، تیم ملی کلمبیا و ستاره هایش در آن نقشی پر رنگ خواهند داشت.
تیم ملی کلمبیا در شرایطی که توانست در مسابقات مقدماتی همان جام جهانی با 5 گل مقابل تیم آرژانتین پیروز شود و بنا به اعتقاد کارشناسان جزء مدعیان قهرمانی جام جهانی 94 می شد، خیلی زود از دور مسابقات کنار رفت ولی یک سال بعد در چارچوب کوپا آمریکا 1995 جبران مافات کرد و به مقام سومی و مدال برنز رسید. ابتدا نام بازیکنان مطرح آن کلمبیای به یاد ماندنی را در ذهن مرور کنیم و سپس برویم به سراغشان و ببینیم که پس از محو شدن از جلوی دوبین هایی که ما آنها را رؤیت می کردیم، چه شدند و هر کدام چه سرنوشتی پیدا کردند. آیا برخی از آنها واقعاً با کارتل های مخوف ارتباط داشتند یا این ها فقط توهمات و شایعات بود؟
قبل از هر چیز، باید یادی کنیم از سرمربی آن تیم که هرنان داریو گومز بود. هرنان داریو گومز در همین کوپا آمریکا 2016 هدایت تیم ملی پاناما را بر عهده داشت و در فوتبال آمریکای جنوبی، یک نام نیک و ماندگار است.
رنه هیگوئیتا (اسکار کوردوبا)
الکسیس مندوزا خورخه برمودز ویلمر کابررا
هرمان گاویریا جان هارولد لوزانو کارلوس والدراما لیونل آلوارز ویکتور آریستیزابال
فردی رینکون فاستینو آسپریا
برخی از این بازیکنان وارد دنیای مربیگری شدند، یکی در اثر اصابت صاعقه از دنیا رفت، یکی به جرم آدم ربایی و مصرف کوکائین راهی زندان شد، دیگری در حادثه تصادف رانندگی آسیب دید، یکی از آنها به نیروهای امنیتی شلیک کرد! با هم مرور کنیم سرنوشت متفاوت بازیکنان آن تیم عجیب و غریب کلمبیا در دهه 90 میلادی را
دروازه بان ها
رنه هیگوئیتا : وقتی در 6 سپتامبر 1995 در ورزشگاه ومبلی و در بازی دوستانه انگلیس-کلمبیا، جیمی ردنپ یک شوت را از میانه زمین روانه دروازه کلمبیا کرد، حتی در مخیله خودش هم نمی گنجید که آن لحظه تبدیل به نود و چهارمین لحظه مهم در تاریخ ورزش و یکی از صحنه های همیشگی در تیزر برنامه های ورزشی برای سال های مدید شود. رنه هیگوئیتا دروازه بان کلمبیا با حرکت عقرب توپ را دفع کرد تا صحنه ای ماندگار را رقم بزند. شاید برای مردم انگلیس و اروپا چنین صحنه ای عجیب بود اما برای کلمبیایی ها و دوستان هیگوئیتا، حرکت عقرب یک اتفاق جدید محسوب نمی شد.
اگر فکر می کنید که خوزه چیلاورت اولین دروازه بان گلزن تاریخ فوتبال است، اشتباه می کنید، اگر فکر می کنید که روجریو سنی پس از چیلاورت، دو دروازه بانی بودند که گل هم می زدند اشتباه می کنید. قبل از هر دو، رنه هیگوئیتا کلمبیایی بود که درون دروازه ایستاد و 44 گل در دوران فوتبال خود زد! الان در فوتبال خودمان و سایر کشورها بازیکنانی هستند که تمام عمر خود را در نوک خط حمله بازی می کنند و اینقدر گل نمی زنند. هیگوئیتا 3 بار هم برای تیم ملی کلمبیا گلزنی کرد و سال ها دروازه بان تیم اتلتیکو ناسیونال بود. او برای اولین بار در سال 2005 کفش های خود را آویخت اما دو سال بعد دوباره با حضور در لیگ ونزوئلا، به دنیای فوتبال برگشت اما در سال 2010 و با پیراهن دپورتیوو پریرا، برای همیشه از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. حاصل اولین ازدواج او یک فرزند دختر و دومین ازدواج، سه فرزند است.
هیگوئیتا به علت آدم ربایی در سال 1993 دستگیر شد و مدتی را در زندان گذراند و به همین دلیل، جام جهانی 1994 را از دست داد. او نقش واسطه (دلال) را برای پابلو اسکوبار و کارلوس مولینا دو سردسته کارتل های قاچاق مواد مخدر و گروه های خلافکاری ، ایفا می کرد و حتی یک بار باعث نجات جان دختر خانواده مولینا با پرداخت خون بهاء به این دسته های خلافکار شد و بابت این خدمتی که کرد، 64 هزار دلار دستمزد گرفت. وقتی این خبر به گوش دولت و دادگستری کلمبیا رسید، آنها عمل هیگوئیتا را منفعت طلبی از جرم آدم ربایی و خلاف قوانین کلمبیا تشخیص دادند و به همین دلیل و با تفهیم اتهام آدم ربایی به هیگوئیتا، وی به مدت 7 ماه راهی زندان شد اما بدون پرداخت جریمه، بیرون آمد. او بعدها گفت که «من یک فوتبالیست هستم و اطلاعی از قوانین آدم ربایی ندارم»
شاید بتوان این جمله هیگوئیتا را پذیرفت اما دومین رسوایی او هرگز بخشودنی نبود. در سال 2004 و هنگامی که هیگوئیتا در لیگ اکوادور بازی می کرد، تست کوکائین او مثبت شد. یکی از نکات جالب پیرامون هیگوئیتا، چهره خاصی و ترسناک او بود که در نهایت در سال 2005 و با انجام یک عمل جراحی، تبدیل به یک چهره مثبت تر و قابل تحمل تر گردید! او علاوه بر این که تمایل به حضور در دنیای سیاست دارد، به عنوان مربی دروازه بان ها در تیم سابقش یعنی رئال وایادولید در سال 2008 فعالیت کرد و حتی مدتی نیز مربی دروازه بان های النصر عربستان بود. در کلمبیا به او «ال لوکو» یعنی مرد دیوانه می گویند و در پایان، همین که بدانید او دوست صمیمی دیگو مارادونا است و در بازی خداحافظی مارادونا هم حضور یافت، کافی خواهد بود!
اسکار کوردوبا: در مورد دروازه بان دیگر تیم ملی کلمبیا هم فقط باید بگوییم که او تنها دروازه بان تاریخ فوتبال است که در یک تورنمنت کوپا آمریکا، کلین شیت کامل داشته یعنی گل نخورده است. او بیشترین تعداد بازی ملی به عنوان دروازه بان را در کلمبیا داشته و از هیگوئیتا عبور کرده است.
مدافعان
الکسیس مندوزا: او پس از خداحافظی از دنیای فوتبال در سال 1998، فقط دو بار به عنوان کمک مربی در تیم ملی هندوراس و اکوادور به ترتیب در جام جهانی 2010 و 2014 حضور داشته است.
خورخه برمودز: او پس از خداحافظی از فوتبال در سال 2007، فقط هدایت یک تیم دسته دومی آرژانتین تحت عنوان دفنسا را در سال 2010 بر عهده گرفت. برمودز بازیکن بزرگی بود و در بنفیکا و المپیاکوس سابقه عضویت داشت.
ویلمر کابررا: او یکی از معدود افراد آن تیم کلمبیا بود که پس از آویخت کفش هایش در سال 2005 و در یکی از تیم های دسته دوم آمریکایی، به طور جدی وارد دنیای مربیگری شد. کابررا پس ار بازنشستگی، ابتدا نقش استعدادیاب و رابط بازیکنان اسپانیایی تبار شاغل در آمریکا را از سوی سازمان لیگ MLS بر عهده گرفت. همچنین مدتی کمک مربی یک تیم دانشگاهی در آمریکا شد ولی اولین تجربه سرمربیگری کابررا به سال 2006 و هدایت یک تیم باشگاهی متعلق به شهر نیویورک مربوط می شود. او پس از دریافت مدرک مربیگری، ابتدا کمک مربی و سپس سرمربی تیم ملی فوتبال جوانان زیر 17 ساله آمریکا شد و 5 سال در این پست فعالیت کرد تا اینکه در سال 2012 و با وسوسه حضور در MLS، حاضر به قبول کمک مربیگری کولورادو رپیدز گردید اما پس از یک فصل و دریافت پیشنهادی اغوا کننده از مکزیک در سال 2014، راهی آن سرزمین شد تا سرمربی تیم چیواس USA شود. از شانس بد ویلمر کابررا، این باشگاه در سال بعد منحل گردید و او از سال 2016 تاکنون، هدایت تیم ریوگرانده تکزاس در لیگ دسته سوم آمریکا را بر عهده دارد.
هافبک ها
لیونل آلوارز: هافبک دفاعی قدرتمند تیم ملی کلمبیا در سال های دور و پس از 101 بازی ملی، بالاخره در سال 2004 از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. آلوارز در اروپا فقط پیراهن رئال وایادولید را پوشید اما تنها بازیکن آن تیم رؤیایی کلمبیا که توانست سرمربی همان تیم نیز بشود، همین لیونل آلوارز بود. جالب اینکه آلوارز پس از وداع از دنیای فوتبال، هرگز از معرض دید عموم خارج نشد و در یک شوی تلویزیونی ایفای نقش کرد هر چند که پس از مدتی، به مربیگری روی آورد. ابتدا کمک مربی دپورتیوو پریرا و سپس ایندپندینته مدلین شد. مدتی هم عضو علی البدل بنیاد سانتیاگو اسکوبار شد و بالاخره در سال 2008 اولین تجربه سرمربیگری خود را در تیم ایندپندینته مدلین به دست آورد. پس از عملکرد موفق دو ساله در این باشگاه مطرح کلمبیایی، به عنوان کمک مربی تیم ملی کلمبیا و سپس سرمربی آن منصوب گردید هر چند که حضورش در تیم ملی کلمبیا کوتاه بود و پس از چند نتیجه ضعیف در مسابقات مقدماتی جام جهانی، اخراج شد. وی در حال حاضر سرمربی ایندپندنته مدلین است.
ویکتور آریستیزابال: هافبک تکنیکی کلمبیایی به علت صدومیت زانو در سال 2007 از دنیای فوتبال خداحافظی کرد ولی پیش از آن، در لیگ برزیل روزهای خوبی را پشت سر گذاشت و تبدیل به بهترین گلزن خارجی در تاریخ لیگ برزیل شد.
هرمان گاویریا: وی را باید یکی از بدشانس ترین بازیکنان تاریخ فوتبال دانست. گاویریا در سال 2002 و در جریان تمرینات تیم دپورتیوو کالی، بر اثر اصابت رعد و برق، به همراه یکی دیگر از بازیکنان این تیم کشته شد. گاویریا معروف به «کارِپا» در هنگام مرگ فقط 32 سال داشت و دو فرزند از وی به یادگار ماند.
جان هارولد لوزانو: یکی از معدود بازیکنان آن تیم کلمبیا بود که در سطح فوتبال اروپا به طور متمادی بازی کرد. او سال ها پیراهن رئال وایادولید و مایورکا را پوشید و در سال 2004 از فوتبال خداحافظی کرد. لوزانو پس از بازنشستگی، هرگز به مربیگری روی نیاورد اما یکی از یادگارهای دوران فوتبالش، همان حرکت عجیبی بود که در بازی رئال وایادولید-رئال مادرید انجام داد. در هنگام زدن یک ضربه آزاد، او سوت زد و بازیکنان رئال که فکر می کردند داور سوت زده، غافلگیر شده و دیواره دفاعی خود را به هم ریختند تا تیم رئال وایادولید به گل برسد! این گل باعث سر و صداهای زیادی در آن روزها شد.
کارلوس والدراما: مظهر آن کلمبیا دوست داشتنی، همین کارلوس والدراما بود که بازوبند کاپیتانی این تیم را بر دست می بست. نکته عجیب اینکه او نیز همچون اغلب بازیکنان آن نسل کلمبیا، در رئال وایادولید بازی کرد اما بهترین دوران حضورش در فوتبال اروپا، با پیراهن مون پولیه سپری شد. والدراما به خاطر ظاهر جالبی که داشت در سال های آخر فوتبال خود در لیگ MLS باعث علاقه مندی تعداد زیادی از مردم آمریکا به فوتبال گردید و در سال 2002 با پیراهن کولورادو رپیدز از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
تنها سابقه مربیگری والدراما به سال 2007 بر می گردد که وی مدتی دستیار تیم مطرح اتلتیکو جونیور کلمبیا شد. در باخت 4-1 اتلتیکو جونیور به آمِریکا کالی، داور مشهور کلمبیایی یعنی اسکار روئیز یک ضربه پنالتی را به سود آمریکا کالی گرفت ولی حرکت عجیب کارلوس والدراما و متهم کردن داور به گرفتن رشوه با تکان دادن چند اسکناس در جلوی صورت داور، باعث ایجاد جنجال شد. والدراما پس از تجربه کمک مربیگری در اتلتیکو جونیور، تا کنون تجربه دیگری در این عرصه نداشته است. والدراما صاحب سه فرزند بوده و تنها بازیکن کلمبیایی در بین 125 بازیکن برتر تاریخ فوتبال می باشد که توسط فیفا در سال 2004 اعلام شده است. والدراما ملقب به «ال پیبه» در حال حاضر یک آکادمی فوتبال در کلییِر واتر فلوریدا دارد و در کشور آمریکا زندگی می کند. یک مجسمه برنزی 22 فوتی از او در استادیوم شهر زادگاهش در کلمبیا نصب شده است.
مهاجمان
فاستینو آسپریا: مهاجم اسبق تیم های نیوکاسل یونایتد و پارما را با سرعت، تکنیک، خلاقیت، تمام کنندگی و البته اخلاق تند در داخل و خارج از زمین می شناختند. فاستینو (تینو) آسپریا در زادگاهش به اختاپوس مشهور شد، چرا که اشتهای او به غذا بسیار زیاد بود. آسپریا در سال های پایانی فوتبالش در لیگ کشورهای برزیل، آرژانتین، شیلی، مکزیک و کلمبیا بازی کرد و در سال 2004 بازنشسته شد ولی بازی خداحافظی او از فوتبال، در سال 2009 یعنی 5 سال بعد برگزار گردید!
آسپریا در سال 2008 به علت شلیک با اسلحه خودکار به نیروهای امنیتی در نزدیک مزرعه اش، توسط پلیس دستگیر و محکوم به حبس خانگی به جرم حمل سلاح و عمل جنایتکارانه گردید. آسپریا علاوه بر این که در چند شوی تلویزیونی کلمبیایی دیده شده، چندین بار نیز در سال 2011 به انگلیس سفر کرد تا با حضور در ورزشگاه از تیم سابقش یعنی نیوکاسل یونایتد حمایت نماید. او در بازی خداحافظی استیو هارپر دروازه بان اسبق نیوکاسل در سال 2013 هم حضور یافت و حتی شایعاتی مبنی بر بازگشت به نیوکاسل و حضور در تیم های پایه و حتی معرفی استعدادهای کلمبیایی به باشگاه نیوکاسل توسط آسپریا به گوش می رسید. در سال 2014 نیز خبرهای شنیده می شده که آسپریا در حال ساختن یک کارخانه تولید ابزار پیشگیری از بارداری در کلمبیا است.
فردی رینکون: شاید این مهاجم کلمبیایی را با دوران کوتاه حضورش در ناپولی یا رئال مادرید به خاطر داشته باشیم اما بهترین سال های فوتبال او در لیگ برزیل و به ویژه تیم کورینتیانس سپری شد تا اینکه در سال 2004 با پیراهن همین تیم از دنیای فوتبال بازنشسته شد هر چند که طی 4 سال قبل هم به ندرت بازی می کرد. فردی رینکون پس از بازنشستگی از مستطیل سبز، به مربیگری روی آورد و در سال های 2005 و 2006 به ترتیب هدایت تیم های برزیلی ایراتی و سائو بونتو را بر عهده گرفت. پس از 3 سال بیکاری، در سال 2009 سرمربی تیم سائو ژوزه و سپس تیم جوانان کورینتیانس شد. یک سال بعد و پس از کسب تجربه ای کوتاه به عنوان سرمربی تیم فلامنگو گوآرولهوس، ترجیح داد که به سطح بالاتری از فوتبال باشگاهی برزیل رفته و کمک مربی تیم اتلتیکو مینیرو شود.
با اینکه فردی رینکون یک بازیکن سطح بالا بود اما در عرصه مربیگری، اغلب در لیگ های دسته سوم یا چهارم برزیل حضور داشته است. او یک انسان مذهبی بوده و عضو کلیسای مسیحیان آخر الزمانی در برزیل است. فردی رینکون در سال 2007 و پس از بازپرسی های جنایی در کلمبیا و پاناما، به همکاری با پابلو رایو مونتانیو سردسته یک باند قاچاق کوکائین و پول شویی متهم و در 10 می، بنا به درخواست استرداد پانامایی ها توسط پلیس برزیل توقیف شد. او در سال 2013 و طی یک تصادف رانندگی در زادگاهش به شدت آسیب دید و تحت عمل جراحی قرار گرفت. سباستین رینکون پسر او در حال حاضر یک بازیکن حرفه ای فوتبال است که در باشگاه اتلتیکو تیگره بازی می کند.