طرفداری- ونزوئلا کشوری در قلب آمریکای لاتین، ما ایرانی ها با اینکه میلیون ها کیلومتر از خاک ونزوئلا دور هستیم اما خیلی از این سرزمین شنیده ایم و چیزهای زیادی درباره آن می دانیم، مثلاً رهبر کاریزماتیک فقید ونزوئلا یعنی هوگو چاوز را می شناسیم، نفت ونزوئلا هم یکی از معروف ترین هاست، مرگ هوگو چاوز و آن مراسم ترحیم معروف در کاراکاس، جایگزینی نیکولاس مادورو در انتخاباتی پر مناقشه، سقوط بهای نفت و آغاز بحران مالی در این سرزمین، اعتراضات به سیاست های مادورو و کاهش محبوبیت او نزد بخشی از جامعه، کمبود مایحتاج عمومی از جمله دستمال توالت! در ونزوئلا که مدتی خبر اول خبرگزاری های جهانی شد، فریادهای ضد امپریالیستی رهبران سیاسی معاصر ونزوئلا به تأسی از فیدل کاسترو و البته سیاه نمایی های گاه و بیگاه علیه این کشور ثروتمند و در عین حال فقیر ، شاید گوشه ای از مسائلی باشد که با آن ها آشنا هستیم.
روابط سیاسی ونزوئلا با آمریکا به دلیل همین تعارضات طی سال های اخیر بسیار تیره بوده و وقتی که امسال تیم ملی فوتبال ونزوئلا راهی آمریکا شد تا در مسابقات کوپا آمریکا 2016 شرکت کند، بسیاری از مردم این کشور فرصت را مغتنم شمرده و تلاش کردند فرهنگ، رسوم، سیاست و رفتار اجتماعی خود را به آمریکایی ها نشان داده و تفکر مردم آمریکا نسبت به خود را تغییر دهند. آنها بسیاری از نمادهای بومی-محلی ونزوئلا را با خود به استادیوم ها بردند تا هر کدام از ظن خویش، معرف فرهنگ ونزوئلا باشند.
کارلوس گرائو یکی از ونزوئلایی هایی بود که یک پلاکارد را آماده کرده و با هدف اعتراض به سیاست های نیکولاس مادورو، در بازی مقابل مکزیک آن پلاکارد را در ورزشگاه به اهتزاز در آورد. زنی در زنجیر و یک داس که به پرچم ونزوئلا متصل بوده و از آن خون می چکید. کسی هم که این داس را در دست داشت، استعاره ای بود از؟ حدس زدنش کار سختی نیست. البته بازیکنان و مربیان ونزوئلا سعی کردند که خود را با این نوع مسائل درگیر نکنند. در سال های اخیر و پس از به اوج رسیدن بحران اقتصادی، پس از مردم چین، بیشترین تعداد متقضایان مهاجرت به آمریکا را همین ونزوئلا دارد که شاید این واقعیت تلخ، اشاره ای داشته باشد به سختی هایی که مردم این کشور تحمل می کنند.
وقتی هوگو چاوز در سال 2013 و پس از ابتلا به بیماری سرطان لگن درگذشت، یک خلاء سیاسی بزرگ در ونزوئلا ایجاد شد. گویی که مرگ هوگو چاوز پایانی بود بر آن روزهایی که بخشی از جمعیت ونزوئلا با سخنرانی های ضد امپریالیستی رئیس جمهور خود و با فریادهایی که او در پشت میکروفون علیه آمریکا و متحدانش می کشید، به وجد می آمدند و صحبت از ظهور یک فیدل کاستروی جدید می دادند. پس از مرگ چاوز، معاون او برای تصاحب صندلی وسوسه کننده ریاست جمهوری ونزوئلای نفت خیز نامزد شد و در حالی که بسیاری از مخالفان چاوز وی را یک فرد کم دانش می دانسته و ادعا داشتند که یک راننده اتوبوس نمی تواند رئیس جمهور ونزوئلا باشد، او در یک انتخابات نزدیک و با اختلاف آرای بسیار کم بر رقیب خود از حزب اپوزوسیون غلبه کرده و بر صندلی ریاست جمهوری جلوس کرد.
هیچ گاه مادورو به اندازه چاوز کاریزما نداشت و حتی این واقعیت به قدری برای هم حزبی های آنها عیان بود که عده ای از حمایت های خود از دولت او دست کشیدند. قیمت نفت یک سال پس از مرگ هوگو چاوز از بشکه ای 120 دلار به اندازه ای سقوط کرد که حتی به بشکه ای 20 دلار نیز رسید. دیگر اوضاع به خوبی آن روزهای پر طمطراق ونزوئلایی ها نبود و بحران اقتصادی و فقر باز هم دغدغه بزرگ توده های مردم شد. بسیاری از منتقدان، بی تدبیری و سوء مدیریت مادورو را عامل این اوضاع می دانستند و وقتی بحران دستمال توالت عاملی برای استهزاء مردم یا دولت ونزوئلا در CNN و رسانه های مشابه گردید، دیگر خبری از غرور ملی و صلابت ونزوئلا نبود ولی کمبودها در حد همان دستمال نا قابل باقی نماند و در ادامه به کمبود مواد غذایی و میوه تسری پیدا کرد. اعتراض، اعتصاب، تظاهرات، کمبود مواد غذایی و شعار «ما غذا می خواهیم» در خیابان های کاراکاس تبدیل به یک خبر عادی در رویترز شد تا کاراکاس تبدیل به یکی از پر خطر ترین شهرهای دنیا گردد.
اما در اثنای همین روزهای بد و جریحه دار شدن غرور ملی مردم ونزوئلا، تیم ملی فوتبال این کشور توانست شروعی غرور انگیز را در کوپا آمریکا 2016 داشته باشد و دوباره همگان را به یاد آن تیم رؤیایی ونزوئلا در کوپا آمریکا 2011 بیندازد. دو بازی خوب و دو برد 1-0 مقابل جامائیکا و اروگوئه برای دوباره خندیدن یک ملت بسیار لازم بود. شاید اگر «وینوتینتو» فقط 10 دقیقه دیگر دوام می آورد و آن گل لعنتی را از خسوس کورونا بازیکن مکزیک دریافت نمی کرد، سرنوشت ونزوئلا به طور کلی، جور دیگری رقم می خورد. ونزوئلا با آن تساوی و فقط به دلیل تفاضل گل کمتر در رده دوم جدول آن گروه قرار گرفت تا بالاجبار حریف آرژانتین در مرحله یک چهارم نهایی شود. مردم ونزوئلا می دانستند آن گلی که «قرمزهای شرابی» از مکزیک خوردند، فقط به معنای از دست دادن 2 امتیاز نبود بلکه باعث تصادم قطار آنها با کوهی به بلندی و صلابت آرژانتین شد.
شاید برای ونزوئلا تا همین اندازه نیز خودنمایی در خاک آمریکا کافی باشد. ونزوئلا در ورزشگاه ژیلت بوستون به مصاف لیونل مسی و یارانش رفت تا حذفی آبرومندانه از جام داشته باشد و مردم کشور خود را دلخوش نماید. به قول کارلوس گرائو که یک ونزوئلایی ساکن در هیوستون آمریکا است، اگر ونزوئلا پیروز شود و نتیجه خوبی بگیرد، حال همه مردم هم خوب می شود. سیندی وارلا یکی دیگر از هواداران ونزوئلا است که به پتانسیل بالای فوتبال در کمک به اتحاد یک ملت متفرق شده و اسیر مشکلات اعتقاد دارد. او می گوید:
صادقانه بگویم که همین می تواند بخشی از همبستگی ما باشد که نیاز داریم به عنوان یک ونزوئلایی، به دستاوردهایی برسیم که کل کشور را با هم متحد کرده و مردم را در کنار یکدیگر قرار دهد. با اتفاقاتی که در سال های اخیر افتاده، خیلی دشوار است که مردم ونزوئلا را کنار یکدیگر قرار دهید.
الخاندرو مورنو عضو همان تیم موفق ونزوئلا بود که به نیمه نهایی کوپا آمریکا 2011 رسید و فقط در ضربات بی رحم پنالتی به پاراگوئه باخت. یک سال بعد هم ونزوئلا توانست در بازی های مرحله مقدماتی جام جهانی مقابل آرژانتین برای اولین بار به پیروزی برسد تا غرور ملی مردم ونزوئلا برانگیخته شود. در کشوری که بیسبال ورزش اول آن بوده، آن تیم ملی فوتبال ونزوئلا به قدری در دل مردم کشور جا کرد که مدتی فقط از فوتبال حرف می زدند. مورنو درباره آن روزها می گوید:
مردم ونزوئلا استقبال بی نظیری از ما کردند. آنها از استادیوم تا هتل، اتوبوس تیم را بدرقه کردند. گاهی اوقات شما نتایجی می گیرید و به افتخاری دست می یابید که بر زندگی یک ملت تأثیر می گذارد. حتی اگر آن شادمانی ها موقتی و در یک مدت کوتاه باشد، باز هم ما بر صدر دنیا خواهیم نشست.
الخاندرو مورنو که اکنون کارشناس فوتبال در شبکه تلویزیونی ESPN است، ادامه می دهد:
برای کشوری که از لحاظ سیاسی در تکاپو است، دچار افتراق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شده است، تنها تیم ملی ونزوئلا قادر خواهد بود که همه طیف های مردم کشور را در یک جا جمع کرده و آنها را در کنار یکدیگر قرار دهد. دیگر مهم نیست که چه تفکر اقتصادی دارید، باورهای سیاسی شما چیست، وقتی تیم ملی به میدان می رود، خوب بازی می کند و خوب نتیجه می گیرد، مردم لذت می برند و تیم ملی منشأ شادی و نشاط جامعه می شود. چیزی که هر روز در زندگی مردم اتفاق نمی افتد.
او همچنین می گوید:
ما در کوپا آمریکا 2011 آن قدر درگیر مسابقات بودیم که حتی متوجه نمی شدیم چه تأثیر بزرگی بر روحیه مردم کشورمان گذاشته ایم و داریم چه کار بزرگی را انجام می دهیم. آن چه که ما در آن مسابقات به دست آوردیم، در واقع فقط دستاورد ما نبود بلکه دستاورد تک تک مردم سرزمین ونزوئلا بود. وقتی حمایت و احساس یک ملت تحت فشار و متفرق را می بینید، به عنوان یک بازیکن در تیم ملی، به ارزش خود پی می برید. یک جمعیت و یک احساس!
مورنو معتقد است که همین مشکلات اقتصادی و سیاسی در کشورش بزرگ ترین مانع برای پیشرفت فوتبال ونزوئلا و رسیدن تیم ملی فوتبال ونزوئلا به سطوح بالاتری در فوتبال دنیا است. تیم ملی ونزوئلا در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2018 نیز شرایط چندان خوبی نداشته و شانس بالایی برای حضور در آن عرصه معتبر جهانی ندارد. الخاندرو مورنو در جلوی یک دوربین از یک کانال تلویزیونی آمریکایی و از خاک آمریکا به مردم کشورش پیغام می دهد که:
از وینوتینتو (تیم ملی ونزوئلا) لذت ببرید. آنها از اینکه کشور خود را به همه معرفی می کنند، احساس غرور دارند.
شاید باخت 4-1 ونزوئلا به آرژانتین و حذف از کوپا آمریکا در مرحله یک چهارم نهایی برای ونزوئلایی ها چندان غرور بر انگیز نباشد، اما بدون شک مردم این کشور به تیم ملی خود افتخار می کنند و شاید این بار بدشانسی در درون مستطیل سبز بود که گریبان آنها را گرفت تا از بد روزگار به مصاف آرژانتین و مسی بروند و رؤیای آمریکایی آنها نا تمام بماند. شاید کسی از ونزوئلا انتظار شکست دادن این تیم آماده ی آرژانتین را نداشت، اما بدون شک کمتر کسی هم بود که چنین کیفیت بالایی را از ونزوئلا پیش بینی می کرد. «وینوتینتو» یا «شراب های قرمز»، هر چند که نتوانستند اتلتیکو مادرید یا لستر سیتی کوپا آمریکا 2016 لقب بگیرند، اما در خاطره ها باقی خواهند ماند و الهام بخش مردم ونزوئلا برای رسیدن به روزهای پر غرور و افتخار آمیز در عرصه جهانی خواهند شد.