اختصاصی طرفداری
اسپانیای عزیز،
تو نمی دانی چه گذشته، نه نمی دانی. منظورم این نیست که تاکتیک ها را نمی فهمی یا نمی دانی مدیریت چیست یا هر چیزی که به فوتبال ربط داشته باشد. حقیقت این است که فوتبال اسپانیا حالا در هر زمینه ای بهتر از فوتبال ایتالیا شده است.
برای رقابت باید دو حریف وجود داشته باشد، درست مثل حرکات دونفره موزون تانگو. ولی خوب همه می دانیم رقابت بین اسپانیا و ایتالیا قدیمی نیست و به همین اواخر برمی گردد. در حقیقت تا پیش از 2008 رقابتی بین ما و شما وجود نداشت. نه فقط به این دلیل که شماها خوب بازی نمی کردید، بلکه به این دلیل که همه چیز شده بود مثل جاده یک طرفه ای متعلق به ما. این که ما ایتالیایی ها دائما می بردیم و شما اسپانیایی ها دائما می باختید. شما گاهی معرکه بازی می کردید ولی باز هم می باختید، گاهی با عزت نفس بالا و گاهی با یک سر سوزن فاصله با تیم برنده. ولی به هر حال می باختید. همیشه و همه جا.
معمار پشت سر شکست های بین المللی شما اسپانیایی ها ما ایتالیایی ها بودیم. شکست 1-7 در المپیک 1928 آمستردام یادتان هست؟ ما ایتالیایی ها بودیم که در دو جام جهانی 1934 و 1994 شما را از رقابت ها بیرون انداختیم. همین طور در یورو 1980 و یورو 1988. شماها در آن دو دیدار جام جهانی احساس کردید از داور شکست خوردید. روزنامه های تان در 1934 بنیتو موسولینی دیکتاتور ما را زیر شلاق گرفتند و در 1994 ضربه مهلک آرنج تاسوتی را بزرگ کردند. وقتی لوییز انریکه با خشم و عصبانیت میدان را ترک می کرد، بینی اش چشمه جوشانی از خون شده بود. صورت خون آلود انریکه بازتابنده خشم شما اسپانیایی ها بود. دلگیری تان از شکست های تمام نشدنی.
اعتراف می کنم ما ایتالیایی ها خشم شما را می فهمیم. ما می دانیم تیم ملی مان برای مدت طولانی طولانی مورد لعنت و نفرین شما اسپانیایی ها قرار داشت. شما فقط نمی خواستید زمانش فرا برسد تا ما را شکست دهید، شما می خواستید ما را حقیر کنید، له کنید، محومان کنید. می گفتید ایتالیایی ها خوش شانس هستند و بدجنس. می گفتید از آن بزدل هایی هستند که یک گل می زنند و می پردازند به دفاع و معمولا هم با نتیجه ابلهانه 0-1 پیروز می شوند. بله ما همه این ها را می فهمیم.
با این وصف ما هرگز شما را رقیب خود قلمداد نمی کردیم. ما در یک کلام اهمیتی به اسپانیا نمی دادیم. حریفان ما برای چندین دهه آلمانی ها بودند و برزیلی ها. فرانسه هم گاهی خودی نشان می داد، ولی شما نه. شما تیمی بودید در قواره حداکثر یک چهارم نهایی و نه بیشتر.
ولی خوب همه چیز ناگهان تغییر کرد. سال 2008 رسید و شما هویت تان را به کلی بازتعریف کردید و بدل شدید به تیم همیشه درخشان. شما شدید بارسلونای تیم ملی و اکثر بازیکنان تان هم از بارسا می آمدند و همان بازی های باشگاهی شان را در دیدارهای ملی انجام می دادند. حالا شما بودید که ما را شکست می دادید. با یک فاصله کم در 2008 و یک فاصله فراوان در 2012. آن هم 0-4 در فینال که از اول تا آخرش تیم برتر بودید. شما وقتی ایکر کاسیاس از داور بازی خواست برای این که ما بیش از آن گل نخوریم سوتش را به صدا درآورد نه فقط در فینال یورو ما را شکست داده بودید، بلکه در نبرد متافیزیکی هم ما را به زانو درآورده بودید.
همه این ها یعنی ما و شما از سال 2008 به بعد رقیب شده ایم. رقابتی که در آن جای مان عوض شده بود. شما همه جا برنده می شدید و ما همه جا می باختیم. نمی توان اعتراف نکرد که شما معرکه نبودید.
دیدار ایتالیا – اسپانیا حالا معرکه شده است. این دیدار برای ما ایتالیایی ها رویارویی بچه مدرسه ای های قدیم است با بچه مدرسه ای های جدید. تاکتیک های شما تکامل پیدا کرده ولی تیم ما هم کماکان با ارزش ها و رسومی پیوند دارد که چهار سال پیش توانست ما را تا فینال یورو بالا بکشد. راستی تا یادم نرفته بگویم سنت شما قدمتی ندارد و روش بازی تان نوعی مدرنیته در حرکت است. فوتبال شما بیشتر یادآور آن " i " آیفون است یا مثل توییتر که جای روزنامه خواندن را گرفته است. آیا شما حالا می توانید از بازیکنی مثل خوان کارلوس رامون استفاده کنید؟ آیا جایی برای فرناندو هیرو دارید؟ آیا حوصله رائول را دارید؟ آیا شباهتی به اسپانیای آن قدیم ها دارید؟
شاید این تیم ملی ما هرگز نتواند شما را مغلوب کند، ولی تاریخ فوتبال ما از شما اسپانیایی ها غنی تر است. شما تازه به دوران رسیده فوتبال اروپا به شمار می روید و ما یکی از آن آریستوکرات های قدیمی. ما خوب می دانیم فوتبال فقط برد و باخت نیست و زمان چیزی است که دیر یا زود با آن روبرو می شوید. زمان چیزی است که همه جام ها را از دست کسانی که فکر می کنند همیشه برنده هستند درمی آورد.
تیم ملی ما خوب می داند زمان چیست. ما بارها و بارها برابر زمان به میدان رفته ایم. ما بارها به قلمروی تاریکی رانده شده و دوباره به سرزمین خورشید بازگشته ایم. نه یک بار و دو بار. بارها و بارها. در کنار همه این ها شما اسپانیایی ها همه تاریخ تان را نادیده گرفتید. شما اسپانیایی ها بدل شدید به یکی از آن هیولاهایی که نمونه اش را در اروپا ندیده بودیم. شما با این که در 2014 سکسکه کردید آن قدر جام بردید که یادتان رفته باشد برنده شدن چه طعمی دارد. می خواهم بگویم شما اسپانیایی ها هنوز خیلی چیزها را نمی دانید.