خیلی نزدیک اما خیلی دور. نه یک بار، نه دو بار بلکه سه بار. در پایان شبی استثنایی در میلان، اشکها در هر دو سمت بازی دیده میشد جایی که بازیکنان و هواداران شدیدا استرس داشتند. با این حال احساسات هواداران دیگر بیشتر از این نمیتوانست متفاوت باشد. جامهای اروپایی یعنی داستان شکلگیری رئال مادرید، کسانی که ۱۱ بار قهرمان شده اند و حالا چاقو را یک بار در بدن اتلتیکو مادرید وارد کردند و در بار دوم چاقو را در بدن اتلتیکو چرخاندند.
در آخر، هواداران اتلتیکو مادرید تیم را تشویق کردند. البته آنها برای اولین بار بازیکنان را تشویق نکردند چون آنها غرق در اشک بودند و در زمین بدون هیچ حرکتی ایستاده یا خوابیده بودند. با این حال شاید هواداران اتلتیکو مادرید از این دوره مسابقات شدیدا دلگیر باشند، دورهای که به شکل ظالمانهای با آنها رفتار کرد. با این حال، آنها باز هم فصل بعد بر میگردند و این دقیقا کاری بود که بعد از فینال لیسبون انجام دادند. گابی فرناندز، کاپیتان تیم، بازیکنان را دور خودش جمع کرد و به آنها گفت که باز خواهیم گشت. اگر دوباره این کار را بکنند، تصویری بسیار زیبا از این باشگاه به نمایش گذاشته اند.
رئال مادرید هم باز خواهد گشت. این هویت آنها است. به خاطر همین است که رئال مادرید، رئال مادرید است. این جام همیشه به آنها پناه داده است؛ رئال مادرید ۸ بار قهرمانی اروپایی خود را در شرایطی به دست آورده است که لیگ را نبرده است. با وجود همه استعداد ها، این تیم کاراکتر بالایی دارد. چیزی در مورد آنها وجود دارد که در فینالها خود را نشان میدهد. آنها به اسپانیایی میگویند؛ Hasta el final, vamos real, یعنی تا آخر خط، زنده باد رئال."
هواداران اتلتیکو شعار میدادند:
"به وایکینگها نشان میدهیم که کدام کاپیتان بهتر است."
با این حال داستان مادرید با میلان و لیسبون تفاوت دارد. سیمئونه در ۱۰ بازی آخر خود در اسپانیا مقابل رئال مادرید فقط یک بار باخته است اما در چمپیونزلیگ در ۳ بار آخری که قرعه رئال مادرید را به دست آورده است، هیچگاه پیروز آن مرحله نبوده است. پس طلسم سیمئونه خیلی خیلی عمیق تر از آنچه فکر میکنیم است.
در سال ۱۹۷۴، گل دقیقه ۱۲۰ جام را به بایرن مونیخ داد و نه اتلتیکو مادرید. ۴۰ سال بعد، گل دقیقه ۹۳ آنها را از جام دور کرد و حالا این جام باز هم گریخت. این بار در پنالتی ها. کمتر از ۲ دقیقه نیاز بود تا آنها ۲ جام قهرمانی اروپا را از دست بدهند. چند میلیتر فقط نیاز بود تا آنها این بار جام را از دست بدهند. بعد از فینال ۱۹۷۴، رئیس اتلتیکو مادرید، ویسنته کالدرون آنها را " el pupas یا طلسم شدگان" نامیده بود. ۴ سال اخیر سیمئونه به نظر میآمد خط بطلانی بر این تصور باشد جایی که آنها قهرمان لیگ و جام حذفی شدند و در اروپا قوی ظاهر شدند. رسیدن به دو فینال اروپا موفقیت بزرگ است و باختن در دو فینال اروپایی یک عذاب دردناک.
خیلی از آمادگیها برای فینال به خاطرات دو تیم از هم بر میگشت که لویس بونوئل فیلم ساز بزرگ اسپانیایی از آن به عنوان " ما هیچ هستیم" نام برده است. هر دو طرف از لیسبون حرف میزدند. راموس میگفت:
"ما لیسبون را فراموش نمیکنیم. آنها هم همچنین. اگر نویسنده یک فیلم در مورد خودم بودم، دقیقا اینطور مینوشتم."
حالا به نظر میرسد فیلم رئال مادرید مقابل اتلتیکو مادرید خیلی دراماتیک تر از آنچه فکر میکردیم است.
روی دست راموس خالکبی عدد ۹۲.۴۸ است که نشان از زمان دقیق گل وی در لیسبون دارد. خودش میگوید آن گل همیشه خاص خواهد بود. میگوید قهرمانی چمپیونزلیگ مثل عشق بازی برای اولین بار است. درست است که اولین بار رویائی است اما شما هر بار که آن را تکرار میکنیم، لذت بیشتری به دست میآورید. حالا جای از بدن وی خالی از خالکوبی خواهد بود چون بازی میلان از نظر اسطورهای کمی پایین تر از لیسبون بود.
راموس گلی به ثمر رساند که تیمش را در راه قهرمانی کمک کرد اما اتلتیکو مقابل سرنوشت خود جنگید. مقابل گل اول رئال جنگید. مقابل پنالتی از دست رفته گریزمان جنگید و مقابل لیسبون جنگید. سیمئونه گفته است که مهم نیست که کاراسکو کل بازی را در زمین نبوده است. وی میگوید ۹۰ دقیقه، ۶۰ دقیقه یا ۴۰ دقیقه مهم نیست. چیزی که وی میخواست اثر گذاری کاراسکو بود که نصف زمین را طی کرد و در دقیقه ۷۹ بازی را برگرداند. دقیقهای که او در کنار زمین نامزد خود را بوسید.
نائومی هاپارت تبدیل به چهره جدید فینال شد. روی گیرندههای بزرگ ورزشگاه آن بوسه تاریخی به نمایش گذاشته شد اما این بار این بوسه یک پرت کردن حواس از اصل قضیه نبود. این بوسه خود قضیه بود. کاراسکو هم تیمیهایش را روی دوش خودش دید زمانی که تیم فنی سیمئونه هم به داخل زمین دویدند. بازیکن تعویضی، سرنوشت آنها را چرخانده بود. آنها را به وقتهای تلف شده برده بود.
شاید او میتوانست آنها را به قهرمانی هم برساند. زمانی که هواداران در دقیقه ۹۳ از جا برخوستند اما راموس کاراسکو را نقش بر زمین کرد بعد از آنکه دو نفر را دریبل کرده بود و میرفت که تک به تک شود. وقتهای تلف شده تمام شد و مرگ یا پیروزی به منطقه ۱۸ قدم کشیده شد.
در آخر، یک پنالتی از دست رفته دیگر، اتلتیکو را دوباره به زمین زد. وقتی گرد و غبارهای بازی به کنار رفت، رونالدو بدون پیراهن آنجا ایستاده بود و گل کردن یک پنالتی تاثیر گذار را جشن میگرفت. راموس از میلان با رضایت بیرون آمد درست همانطور که از لیسبون دو سال قبل بیرون آمد. یک گل، یک بوسه و جامی که به آسمان بلند شد. و بعد بازگشت به خانه. برای اتلتیکو با اشک تمام شد. اشکی حاصل از شکستگی در برابر ظلم ظالمی به نام لیگ قهرمانان اروپا.