طرفداری- بعضی از خاطرات دیگر در فوتبال تکرار نمی شوند، یکبار اتفاق می افتند و برای همیشه به تاریخ می پیوندند. یورو 1976 یکی از آن ها است. فنیال عجیب و غریب در بلگراد ما بین آلمان غربی قدرتمند و البته چکسلواکی. بازی ای جذاب که آلمان ها کام بک کردند. برای کشور چک و حالا اسلواکی آن فینال شاید به این زودی ها تکرار نشود اما آن فینال یک اسطوره دارد. کسی که پنالتی آخر را به سپ مایر جادویی زد. آن هم نه یک پنالتی معمولی. یک چیپ زیبا در فینال بزرگترین اتفاق اروپا.
تاریخچه یورو سال 1976 را اینجا بخوانید.
آنتونین پاننکا از آن شب تاریخی می گوید.
پنالتی آخر
بعد از هر جلسه تمرین من و دروازه بان تیممان می ماندیم و پنالتی تمرین می کردیم و البته بر سر یک جعبه شکلات با هم شرط می بستیم. دروازه بان ما بسیار عالی بود و این تمرین پنالتی برای من بسیار مفید بود. شب ها گاهی قبل از این که به خواب برم به این فکر می کردم که چه کنم که بتوانم دروازه بانمان را شکست دهم.
این فکر به نظرم رسید که کمی مکس کنم و ضربه را چیپ بزنم. دروازه بانی که به گوشه دروازه شیرجه می رود دیگر نمی تواند برگردد و به هوا بپرد. این فلسفه من بود. کم کم این کار را در تمرینات انجام دادم. به تدریج در مسابقات مهم از آن روش پنالتی استفاده کردم. اوج استفاده از پنالتی همان فینال 76 بود.
کابوس سپ مایر
من فکر می کنم سپ مایر زیاد از من خوشش نیاید. من نمی خواستم با آن پنالتی او را تحقیر کنم. از طرف دیگر من آن روش را انتخاب کردم به خاطر اینکه راحت ترین و ساده ترین راه برای به گل رسیدن بود.
قهرمانی ناباورانه در بلگراد
وقتی به مسابقات یورو رفتیم کسی فکرش را هم نمی کرد که ما دستاوردی داشته باشیم. اما ما بازیکنان طرز دید دیگری داشتیم. تیم ما تیم قوی ای بود. تیم ما کامل بود. چند جنگجو، چند بازی ساز و چند تمام کننده. در 20 بازی مقدماتی و دوستانه قبل از جام اصلا شکست نخوردیم.
تاریخ سازان یورو را اینجا بخوانید.