اختصاصی طرفداری - رقابت نیوکاسل و ساندرلند را "داربی تاین – ویر" می خوانند، "داربی شمال شرقی انگلیس". فاصله دو شهر نیوکاسل و ساندرلند فقط هفده کیلومتر است. نیوکاسلی ها جامه راه راه سیاه و سفید می پوشند و ساندرلندی ها لباس راه راه قرمز و سفید. رقابت دو شهر تاریخچه ای سیصد ساله دارد و به دوران شاه چارلز اول در دوران 1600 بازمی گردد که حق تجارت زغال سنگ را به تاجران شهر نیوکاسل داد و مردمان دو شهر برای بقا برابر هم قرار گرفتند. رویارویی دو شهر را "نبرد شاهان و زغال سنگ ها" می خوانند. نبردی لبالب از کینه و دشمنی تمام نشدنی.
دو باشگاه شمال شرقی انگلیس فصل 16-2015 را با مشقت آغاز کردند و با رنج هم به پایان بردند. مربیان دو تیم در نیمه راه عوض شدند و دو مربی متخصص رهایی از مخمصه وارد شدند. سام آلاردایس در نیمه راه سکان ساندرلند را در دست گرفت و رافا بنیتز عنان نیوکاسل را. ماموریت هر دو یک چیز بود: فرار از سقوط به چمپیونشیپ.
زمان حقیقت که فرا رسید خنده آخر به آلاردایس تعلق داشت. در حالی که نیوکاسل برابر آستون ویلا سقوط کرد و متوقف شد و به در و دیوار زد و نتوانست دروازه را باز کند و به تساوی بدون گل قناعت کرد، ساندرلند قدرت ذهنی و جسمی اش را به رخ کشید و به رغم آن که دو بار از چلسی عقب افتاد سرانجام برابر حریف بزرگ برنده شد و سه امتیاز سرنوشت ساز را کسب کرد. مردان آلاردایس در آن بعد از ظهر عادت خود را کنار گذاشتند. آنها تا آن بعد از ظهر طی بیست دیدار لیگ گل اول را دریافت کرده بودند و در آن نبردها هرگز پیروز نشده و به 16 شکست و 4 تساوی تن داده بودند. آنها برابر غول های استمفورد بریج گل اول را دریافت کردند ولی سرانجام پیروز شدند. ساندرلند تا آن بعد از ظهر در سیزده دیدار لیگ که نیمه اول را با شکست سپری کرده بود فقط یک بار برنده شده بود و به 10 شکست و 2 تساوی قناعت کرده بود، ولی آن روز برنده شد. یکی دیگر از عادت های ساندرلند در این فصل از دست دادن امتیازات در یک چهارم پایانی دیدارها بود، ولی نه آن بعد از ظهر و نه برابر چلسی. آنها سپس اورتون را با سه گل شکست دادند تا نیوکاسل رسما سقوط کند.
در سوی دیگر توقف نیوکاسل برابر آستون ویلا نشان داد فرمول هفته های اخیر رافا بنیتز همیشه کارساز نمی افتد. مردان رافا یک ساعت را دفاعی و بسته بازی می کردند و پس از نزول حریفان، سپس در سی دقیقه پایانی دروازه را نشانه می رفتند و به دنبال کسب امتیاز جان می کندند. این فرمول ساده کار کرده بود. این فرمول ساده جواب داده بود. نیوکاسل برابر سوانزی و کریستال پالاس در نیمه دوم به امتیاز دست یافت و برابر لیورپول در نیمه اول دو گل دریافت کرد و در نیمه دوم دو گل زد. آنها پس از شکست برابر اورتون در فوریه 14 گل در لیگ زدند که فقط سه تای آنها در نیمه اول زده شدند و 6 گل در ده دقیقه پایانی به ثمر رسیدند.
مردان بنیتز برابر آستون ویلا هم با همین فرمول بازی کردند. اجازه دادند بازیکنان ویلا در نیمه نخست توپ را در اختیار داشته باشند و جلو بیایند. نیمه ملال آوری که در آن فقط چهار شوت از سوی بازیکنان دو تیم نواخته شد. راه راه پوش های سیاه و سفید در بیست دقیقه پایانی به پرسینگ بالا روی آوردند و حمله کردند و حمله، ولی دروازه باز نشد و نیوکاسل را به سوی دروازه سقوط راند. این که بنیتز برابر کریستال پالاس یا لیورپول به فرمولش روی آورد قابل درک بود، ولی نه برابر ویلای سقوط کرده درهم شکسته و تمام شده. آنها اگر نیمه اول را با حمله های شان آغاز می کردند احتمالا می توانستند دروازه تیمی که 72 گل خورده بود و بدترین خط دفاع لیگ را داشت و در 11 دیدار متوالی زانو زده بود باز کنند. ولی آن روز همان نیوکاسل دیرآشنا را دیدیم. نیوکاسلی که برابر تیم های پایین جدول تقلا می کرد و به جایی نمی رسید. امتیازاتی که نیوکاسل برابر تیم های نیمه اول جدول گرفت بیشتر از امتیازاتی بود که بورنموث، ساندرلند، واتفورد، نوریچ و اورتون گرفتند، ولی کسب فقط 18 امتیاز در 18 بازی برابر تیم های نیمه پایین جدول آنها را روانه قعر جدول کرد. این که نیوکاسل تنها تیمی است که در این فصل طی دو دیدار آستون ویلا درهم شکسته را مغلوب نکرد بازتابنده تیغی بود که نمی توانست ببرد.
مهاجمان نیوکاسل فصل مصیبت باری را سپری کردند. پاپیس سیسه دو فصل پیش تمام شده بود. آلکساندر میتروویچ جان می کند و می دوید ولی ضربه های آخر را از کف می داد. سیم دی یونگ برابر ویلا به عنوان هافبک دفاعی راهی میدان شد (در حالی که شلوی روی نیمکت نشسته بود) که نشان می داد در خط حمله به بن بست رسیده است. آیوزی پرز با حفظ بیش از حد توپ در سراسر فصل اعتراض طرفداران را درآورد و کسی نمی داند امانوئل ریویره می تواند گل بزند یا نه و سیدو دومبیا کجا است. درصد دقت شوت های مهاجمان نیوکاسل در این فصل خیلی چیزها را عیان ساختند: میتروویچ 46.6 درصد، پرز 43.2 درصد، سیسه 42.9 درصد، دی یونگ 50 درصد؛ که یعنی بیش از پنجاه درصد ضربه های آنها توپ را روانه خارج میدان کرد.
نمی توان مدیران نیوکاسل را برای اصرار در حفظ استیو مک لارن نکوهش نکرد. آنها خیلی دیر رافا بنیتز را جایگزین او کردند، در نیمه مارچ یعنی ده بازی به پایان فصل. رافا در چهار دیدار اول متوقف شد ولی در پنج دیدار بعدی شکست نخورد در حالی که برابر منچستر سیتی و لیورپول هم بازی کرد. در حالی که مدیران ساندرلند خیلی زود – در اکتبر – سام آلاردایس را جای دیک ادووکات روی نیمکت نشاندند. زمانی که ساندرلند نوزدهم بود و از هشت دیدار اول لیگ فقط سه امتیاز گرفته بود. "بیگ سم" ساندرلند را سرانجام از سقوط رهایی بخشید و رسانه های انگلیسی در اشاره به نیوکاسل نوشتند "برای مدیریت باشگاه هرگز به مایک اشلی، مالک نیوکاسل نگاه نکنید."