طرفداری- لستر سیتی می تواند با کسب پیروزی فردا در اولدترافورد مقابل منچستر یونایتد برای نخستین بار به قهرمانی انگلستان برسد. آن ها حتی در صورت ناکامی در تئاتر رویاها؛ این فرصت را مقابل اورتون و چلسی خواهند داشت. موفقیتی که باعث می شود بسیاری برای پیدا کردن نمونه ای مشابه به فکر فرو بروند.
این داستان بی نظیر طوری هست که شاید همه مردم دنیا به جز هواداران تاتنهام، همین را می خواهند. در شرایطی که امتیاز از دست دادن اسپرز می تواند سند قهرمانی روباه ها را امضا کند؛ محتمل ترین اتفاق این است که نام لستر در روز هفتم می در دیدار با اورتون در کینگ پاور استادیوم بر روی کاپ قهرمانی حک شود.
حالا باید نشست و فکر کرد که آیا زمانی در تاریخ فوتبالِ کشوری که پیش از هر کشور دیگری فوتبال را دیده بود، اتفاقی مانند این رخ داده است؟ از جام حذفی 1953 و مدالی که بر سینه سر استنلی ماتیوس درخشید یاد می کنند. از قهرمانی جهان در سال 1966 یا زمانی که پسران بازبی چند سال پس از سقوط هواپیما، جام قهرمانی اروپا را در ویمبلی بالای سر بردند.
برخی به ناتینگهام فارست اشاره می کنند که با برایان کلاف و پیتر تیلور از دسته دوم، خود را به قهرمانی در انگلستان و دو قهرمانی اروپا رساند. اما شاید زیباترین داستان مشابه در منطقه سافولک انگلستان رقم خورده باشد. الف رمزی پیش از آن که به لقب "سر" نائل شود و با سه شیرها به قهرمانی جهان برسد، کاری بزرگ در شرق انجام داده بود. کیمیاگر فوق العاده انگلیسی ها، توانسته بود ایپسویچ را از دسته سوم به سطح اول فوتبال انگلستان برساند و بلافاصله قهرمانی را در سال 1962 به دست بیاورد.
سال 1955 هدایت تیم را پس از کناره گیری اسکات دانکن که بیست سال سکان هدایت باشگاه را داشت، در دسته سوم بر عهده گرفت. تنها 35 سال داشت و در حالی این پیشنهاد را می پذیرفت که تاتنهام (هدایت اسپرز سه سال بعد از آن تاریخ به هم بازی او، بیل نیکلسون سپرده شد)، آخرین تیمش به او شانس حضور در کادر فنی را داده بود. بیلی رایت بعد ها می گفت که اینکه انتخابش ایپسویچ بود، خود شمه ای از نبوغ او بود. دانکن تا سه سال بعد در تیم به عنوان مشاور حضور داشت. در فصل اول سوم شدند. 106 گل در 46 بازی زدند اما این برای صعود کافی نبود. در فصل دوم، قهرمانی دسته سوم را به دست آوردند. از مرز صد گل عبور کرده بودند. برای سه فصل، تیمی میانه جدولی در دسته دوم بودند. سرانجام در فصل 61-1960 به دسته اول رسیدند. بالاتر از لیورپول در ابتدای راه بیل شنکلی قرار گرفتند و شنکس یک سال دیگر در آن سطح باقی ماند. این نخستین مرتبه ای بود که ایپسویچ به این مهم می رسید. ری کرافورد، ستون تیم بود و با 39 گلی که به ثمر رساند، نقشی کلیدی در رسیدن به لیگی داشت که بزرگان زیادی در آن حضور داشتند.از تیم رمزی در ابتدا به عنوان کاندید سقوط یاد می شد. اما آن ها با یک خط دفاعی محکم و ری کرافورد و تد فیلیپس که در طول فصل از آمار شصت گل بین یکدیگر عبور کردند؛ داستان را طور دیگری رقم زدند. از مهم ترین کارهایی که رمزی انجام داد، به تغییر پست جیمی لیدبیتر اشاره می شود. او از وینگر کناری به هافبک میانی رفت و از بهترین های ترکیب رمزی بود. اینطور بود که با 24 برد از 42 بازی، سه امتیاز بیشتر از برنلی و اورتون به دست آورده و قهرمان انگلستان شدند.
برخلاف ناتینگهام، آن ها نتوانستند در لیگ قهرمانان به موفقیت برسند و در این راه مغلوب میلان شدند. پس از اینکه در دو دیدار رفت و برگشت 14 گل به نماینده مالت زدند، در سن سیرو 3-0 مغلوب تیمی شدند که چزاره مالدینی بازوبند کاپیتانی آن را بر بازو خود می بست. در پورتمن راود 2-1 پیروز شدند اما در نهایت 4-2 حذف شدند. و روسونری بود که در ادامه با حذف گالاتاسرای، دندی اسکاتلند و بنفیکا در فینال، برای نخستین بار قهرمان اروپا شد. اکتبر 1962 بود که رمزی به طور توافقی از ایپسویچ جدا شد و هدایت تیم ملی انگلستان را بر عهده گرفت. دو سال بعد پسران تراکتورنشین به دسته دوم سقوط کردند و تا زمانی که دوره درخشان دوم با سر بابی رابسون آغاز شد، تیمی در همان حوالی بودند. رمزی 4 سال بعد، قهرمان جهان شد.
از سر الف رمزی تا برایان کلاف و حالا کلودیو رانیری؛ فوتبال انگلیسی داستان زیبای دیگری را به خاطر خواهد سپرد.