طرفداری- واكنش های یورگن كلوپ سرمربی آلمانی لیورپول بعد از برد عجیب مقابل دورتموند تا مدت ها در ذهن دوستداران فوتبال باقی خواهد ماند، هیجان و شادی فراوان او بعد از به ثمر رسیدن گل سوم و سكوت و لذت بردن او از جو حاكم بر آنفیلد بعد از گل چهارم در واقع صحنه های فراموش نشدنی و بی نظیری را برای فوتبال دوستان به وجود آورد. در حقیقت پیامدهای موفقیت یورگن كلوپ از مرزهای آلمان فراتر رفته و می توان وی را به عنوان یكی از محصولات صادراتی بوندسلیگا در زمینه مربی گری، نماد اصلی سرمربیان جوان و با كیفیت بوندسلیگا محسوب نمود، رقابت هایی كه به مدرسه ای برای پرورش سرمربیان جوان بدل شده است.
رالف هازن هوتل سرمربی تیم تیم تازه وارد اینگول اشتات یكی از این مربیان به حساب می آید كه در اولین فصل حضور این تیم در رقابت های بوندسلیگا موفق شده آن را به میانه هایی بالایی جدول رده بندی برساند، با چنین عملكردی این سرمربی اتریشی مشتریان بسیار زیادی پیدا نموده و از تیم جنجالی لایپزیگ به عنوان یكی از جدی ترین گزینه ها در این خصوص یاد می شود. ماركوس واینتسیرل سرمربی آوگزبورگ نیز از دیگر سرمربیان جوان پرطرفدار در بوندسلیگا به حساب می آید، جدا شدن این سرمربی جوان در تابستان آینده از آوگزبورگ قطعی به نظر می رسد و شالكه 04 یكی از جدی ترین گزینه ها در این خصوص به شمار می آید.
سطح سرمربیان جوان در بوندسلیگا بالا به نظر می رسد و این سرمربیان همگی از كاراكترهای بسیار متفاوتی برخوردار هستند. برای نمونه پال داردای سرمربی هرتابرلین از لحاظ كاریزماتیك از شباهت بسیار زیادی با یورگن كلوپ برخوردار است، رالف هازن هوتل(اینگول اشتات) و روگر اشمیدت (بایرلوركوزن) در فوتبال با پرسینگ بالا از ایده هایی خاص برخوردار هستند، دیرك شوستر (دارمشتات) و مارتین اشمیدت (ماینتس) تاكتیك ها وایده هایی خاص در زمینه دفاعی دارا هستند و نفراتی نظیر توماس توخل (دورتموند) و یولیان ناگلزمن (هوفنهایم) سرمربیانی هوشمند در زمینه تاكتیك های مدرن در فوتبال به حساب می آیند.از بین هیجده سرمربی شاغل در بوندسلیگا تنها دو مربی در فوتبال آلمان به نوعی پرورش نیافته اند، پپ گواردیولا (بایرن مونیخ) كه خود از خوش نام ترین سرمربیان فوتبال دنیا محسوب می شود و پتر اشتوگر (كلن) كه در فوتبال اتریش مراتب ترقی را پشت سر نهاده است.
فوتبال مدرن به دانشی تبدیل شده كه مربیان در آن همانند نیروهایی متخصص پرورش می یابند و باشگاه های آینده نگر علاوه بر آموزش و تعلیم بازیكنان جوان در آكادمی های خود به دنبال پرورش سرمربیانی برای آینده خود در چنین مراكزی هستند كه سرمربیانی نظیر توخل، اشمیدت، ناگلزمن و داردای با علم اولیه مربی گری در فوتبال در چنین مراكز و آكادمی هایی آشنا شده اند. بر خلاف فوتبال آلمان در بیشتر كشورهای اروپایی چنین موضوعی كمتر به چشم می خورد، برای نمونه هشت باشگاه برتر فوتبال انگلیس از سرمربیانی كه در سایر لیگ های اروپایی پرورش دیده و رشد یافته اند، بهره می برند.
البته حضور سرمربیان جوان در راس كارهای تاكتیكی باشگاه می تواند ریسك های بزرگی برای آنها به همراه داشته باشد، برای نمونه آندره شوبرت سرمربی فعلی مونشن گلادباخ در ابتدا هدایت سن پائولی را بر عهده داشته و بعد از اخراج از این تیم به دلیل نبود پیشنهاد خاصی در لیگ ایالتی آلمان به فعالیت پرداخته و بعد به نیمكت مربی گری مونشن گلادباخ در ابتدای این فصل دست یافته است. در واقع می توان مدعی شد كه سران باشگاه های آلمانی این روزها بیشتر به سرمربیان جوان اعتماد می نمایند و دورانی كه آنها برای تیم های خود به دنبال مربیانی خارج از آلمان بوده اند سپری شده است و دیگر همانند سال های گذشته كمتر حضور سرمربیانی پا به سن گذاشته خارجی نظیر دیك آدوكات هلندی (مونشن گلادباخ) و استیو مك لارن انگلیسی (وولفسبورگ) در بوندسلیگا دیده می شود.
تیم های بحران زده بوندسلیگایی نیز بیشتر تمایل دارند كه با مربیان پرورش یافته در فوتبال آلمان همكاری نمایند و به همین دلیل برخی مواقع اخباری مبنی بر حضور سرمربیانی نظیر تورستن لیبركنشت (آینتراخت بروانشوایگ)، ماركوس كاوشینسكی (كارلسروهه) فرانك اشمیدت (هایدنهایم) و هولگر استانیسلاوسكی (سرمربی سابق كلن) در بوندسلیگا به گوش می رسد. موج جدید سرمربیان جوان در بوندسلیگا همچنین سبب گشته تا به مربیان نسل قدیمی تر فوتبال آلمان فرصت كمتری تعلق گیرد،به طوری كه در این فصل از رقابت های بوندسلیگا مربیانی نظیر آرمین فه (قهرمانی با اشتوتگارت در سال 2007)، توماس شاف (قهرمانی با وردربرمن در سال 2003) و هوب استیونس (برترین مربی قرن بیستم شالكه) جای خود را به سرمربیان بسیار جوان تری واگذار كرده اند و حتی در بوندسلیگا دیگر نمی توان جایی برای سرمربی پر ادعایی نظیر فلیكس ماگات (قهرمانی با وولفسبورگ در سال 2009 و چندین قهرمانی با بایرن مونیخ) متصور بود.