arya milanistaبارسلونا و توهمی ابدی که بدان دچار است:
یوردی کاردونر، یکی از نایب رئیسان متعددی است که در کادر مدیریتی باشگاه بارسلونا مشغول فعالیت است و دست بر قضا او نایب رئیس اول این باشگاه محسوب می شود. کاردونر هفته گذشته در مصاحبه با نشریه آرژانتینی "کلارین"، صحبت هایی را مطرح کرد که به اشکال مختلف بارها و بارها از زبان دیگر مدیران، کارشناسان و هواداران بارسلونا شنیده ایم؛ بطوریکه در نتیجه همین تکرار زیاد تبدیل به یک واقعیت شده است:" ما هم به مانند مردم آرژانتین در مقطعی زیر سلطه دیکتاتوری بودیم. در زمان ژنرال فرانکو، تیمی در اسپانیا(رئال مادرید) تمام لطف ها شامل حالش می شد و توانست در آن مقطع شش بار قهرمان اروپا شود. مساله ای که بسیار باعث رنج و عذاب اهالی بارسلونا شده بود. در وضعیت دشواری قرار داشتیم و بارها این سوال را از خود می پرسیدیم که چه شد ناگهان دی استفانو از بارسلونا به سمت مادرید چرخش پیدا کرد. او متعلق به ما بود اما از رئال سر در آورد."
کاردونر از رنج و عذاب مردم بارسلونا طوری سخن می گوید که گویی مردم دیگر مناطق اسپانیا مشکلی در دوران دیکتاتوری نداشتند. این همان توهم ستم دیدگی است که بارسلونا همیشه بدان دچار بوده و به نظر می رسد که ابدی نیز باشد. آنها حتی در این مقطع که بارسا بهترین دوران تاریخ خود را سپری می کند نیز به این مساله اشاره می کنند.
تا جاییکه من می دانم جنگ های داخلی اسپانیا سال 1939 به اتمام رسید و نظام دیکتاتوری کار خود را شروع کرد. رئال مادرید از سال 1939 تا سال 1953 حتی یک جام داخلی نیز تصاحب نکرد. پیش از شروع جنگ های داخلی نیز رئال تنها دو بار قهرمان لالیگا شده بود.
اولین قهرمان اسپانیا پس از جنگ های داخلی و در زمان زمامداری ژنرال فرانکو، اتلتیکو اوانسیون بود. در همین مقطعی که رئال در کسب حتی یک جام نیز ناکام ماند، بارسلونا موفق به کسب 5 لالیگا شد. حال مشخص نیست که آقای کاردونر چه هدفی از بیان این جملات در آستانه ال کلاسیکو دارد؟ چه هدفی پشت بیان این اظهارنظرهای بدون فکت نهفته است؟
این ادعا که در دوران فرانکو، تمام جام های قهرمانی اروپا را از بارسلونا ربوده و در اختیار رئال مادرید قرار داده اند با کدام دلیل و فکتی مطرح می شود؟ واقعیت این است که در تمام این سال ها حتی یک دلیل روشن برای اثبات این ادعا وجود نداشته است. در واقع دیکتاتوری فرانکو به بهانه خوبی برای توجیه سال های افت بارسلونا تبدیل شده است، سال هایی که هواداران بارسا شاهد قدرتنمایی رئال در اسپانیا و اروپا بودند. دوران پرافتخار و درخشان رئال در دهه 50 و 60 برای بارسلونا تبدیل به چنان عقده ای شده است که حتی کسب 5 قهرمانی لالیگا در 7 سال اخیر و فاصله 10 امتیازی فعلی تیمشان با رئال نیز موجب نمی شود تا آنها از این توهم خود ساخته رها شوند.
رئال در دوران فرانکو شش بار قهرمان اروپا شد و بارسلونا در آن مقطع برای اولین بار سال 1959 پای به جام باشگاه های اروپا گذاشت. آنها در نیمه نهایی به رئال مادرید برخورد کردند و در هر دو مسابقه رفت و برگشت 3-1 مغلوب شده و از راهیابی به فینال بازماندند. سال بعد، این دو تیم در یک هشتم باهم روبرو شدند و این بار بارسلونا پس از تساوی 2-2 در برنابئو، در دیداری جنجالی که از آن بسیار نوشته شده، موفق شد در نوکمپ 2-1 پیروز شده و به یک چهارم راه یابد. بارسا تا فینال نیز صعود کرد اما با شکست از بنفیکا نتوانست عنوان قهرمانی را کسب کند. جالب اینکه رئال یک هفته پس از شکست جنجالی 2-1، در لالیگاموفق شد 5-3 بارسا را در نوکمپ شکست دهد.
بارسلونا تا 1974 دستش از قهرمانی لالیگا کوتاه ماند تا اینکه یوهان کرویف فقید به این تیم پیوست و ورق را به سود بارسلونا برگرداند. بارسلونا پس از شکست از بنفیکا در فینال، تا فصل 74-75 دیگر فرصت حضور در جام باشگاه های اروپا را نیز پیدا نکرد.
حرف آخر اینکه فردا شاهد مسابقه بزرگی بین دو تیم در نوکمپ خواهیم بود. پیشتر گفته بودم که فاصله 10 امتیازی بین بارسلونا و رئال، کسب لالیگا را برای رئال غیرممکن کرده و این تیم تنها برای اعاده حیثیت خود باید بجنگد. پس از شکست 4-0 در بازی رفت، چیزی مهمتر از دفاع از عزت نفس رئال در بازی فردا نیست.
رئال برای خودباوری دوباره و کسب روحیه مصاعف برای لیگ قهرمانان به مصاف بارسا خواهد رفت و در سوی دیگر میزبان نیز تلاش دارد تا با شکست رئال، گامی بزرگ به سوی قهرمانی لالیگا بردارد. بارسا فاصله چندانی تا قهرمانی لالیگا و شاید کسب سه گانه ای دیگر ندارد. آنها بهترین مقطع تاریخی خود را در حال سپری کردن هستند و مشخص نیست دامن زدن به توهمات واهی چند دهه پیش، چه سودی برای کاردونر و هم فکران او دارد؟ جعبه ای که بسیاری سعی در فروش آن دارند، چیزی جز یک جعبه پوچ و توخالی نیست.
.
.
.
پاکو نواسرادا: اسپورتیو