اختصاصی طرفداری- بسیاری از دوستداران فوتبال، وقتی که خبر مرگ تریفون ایوانوف مدافع آهنین تیم ملی بلغارستان در جام جهانی 1994 را شنیدند، اندوهگین شدند.
البته به خاطر از دست رفتن یک بازیکن فوتبال که چندان هم سن بالایی نداشت ولی شاید از آن مهم تر، یاد آن خاطرات شیرین تابستان 1994 میلادی (1373 خورشیدی) افتادند. آنانی که متولد اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 خورشیدی باشند، به خوبی به یاد دارند آن خاطرات قشنگ را و آن جام جهانی پر از جنجال و حادثه و شگفتی را. یک تابستان داغ و نیمه شب هایی که بیدار می ماندیم تا تصاویر تلویزیونی را ببینیم و آن قدر سطح انتظاراتمان پایین بود که حتی به پخش با تأخیر چند ساعته بازی ها هم راضی بودیم هر چند که بعضی از بازی ها به طور زنده پخش می شد و ما هم فکر می کردیم که داریم خواب می بینیم!
نمی خواهیم در این نوشتار، به خاطرات آن جام بپردازیم به جز یک پرده و یک تیم. بازی آلمان-بلغارستان و آن آلمان مغرور که در یک لحظه با ضربه سر شیرجه ای یوردان لچکوف، تسلیم شد و کشتی ژرمن ها به گِل نشست. لچکوف با آن چهره خاص و ضربه سر خود، سال ها در اذهان ما باقی ماند و گلی که زد، پای ثابت تیزرهای برنامه های معروف ورزشی شد. بلغارستان به نیمه نهایی جام جهانی صعود کرد تا نقطه عطفی در تاریخ فوتبال این کشور رقم بخورد و اکنون پس از سال ها، هنوز هم خاطرات ما از فوتبال بلغارستان، با همان تیم رؤیایی زنده می شود.
به راستی که چه تیمی بود، فقط کافی است به چند نام اشاره کنیم. یوردان لچکوف، هریستو استویچکوف، بوریسلاو میخائیلوف، کراسیمیر بالاکوف، ناسکو سیراکوف، دانیل بوریمیروف. هیچ گاه از خود پرسیده اید که این بازیکنان دوست داشتنی که سال های سال است از آنها بی خبر هستیم، اکنون کجایند و پس از خداحافظی از میادین فوتبال به عنوان بازیکن، مشغول به چه کارهایی شدند؟
تریفون ایوانوف که به علت حمله قلبی در 50 سالگی درگذشت، 10 سال عضو تیم ملی بلغارستان بود و بازوبندکاپیتانی این تیم را بر دست می بست. او که ملقب به «گرگ فوتبال بلغارستان» بود، طی 76 بازی ملی 6 گل به ثمر رسانید. او به علت داشتن ریش و مدل موی منحصر به فرد، به چنین لقبی شهرت یافت. تخصص وی در زدن شوت های سهمگین و ضربات آزاد بود. یک تورنمنت فوتبال آماتوری در سال 2013 در کشور برزیل با نام تریفون ایوانوف برگزار شد. به هر حال، درگذشت تلخ تریفون ایوانوف که رهبر خط دفاعی آن تیم رؤیایی بلغارستان بود، بدون شک بهانه خوبی است که دوباره به سراغ برخی از آن بازیکنان برویم و مروری کوتاه بر زندگی آنها پس از خداحافظی از دنیای فوتبال، داشته باشیم.
بوریسلاو میخائیلوف: او دروازه بان اصلی تیم ملی بلغارستان در جام جهانی 94 بود که پس از حضوری ناموفق در تیم زوریخ سوئیس در سال 1998، از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. میخائیلوف در سال 1996، بازوبند کاپیتانی تیم ملی را به تریفون ایوانوف فقید سپرد. وی هرگز رو به مربیگری نیاورد بلکه ترجیح داد که وارد عرصه مدیریت ورزشی شده و از سال 2001 تا 2005 نائب رئیس اتحادیه فوتبال بلغارستان بود ولی از سال 2005 تاکنون، ریاست فدراسیون فوتبال بلغارستان را بر عهده دارد. میخائیلوف در مارس 2011 به عنوان یکی از اعضای کمیته اجرایی یوفا انتخاب شد. همسر وی خانم ماریا پتروفا، قهرمان اسبق ژیمناستیک بلغارستان می باشد و پسرش یعنی نیکولای نیز سابقه عضویت در لیورپول به عنوان دروازه بان را دارد. البته نیکولای میخائیلوف پس از حضوری موفق در تیم توئنته هلند، اکنون دروازه بان تیم مرسین ترکیه است.
امیل کرمنلیف: مدافعی که در بازی حساس مقابل مکزیک در جام جهانی 94 اخراج شد تا سال 2000 حضوری فعال در عرصه فوتبال باشگاهی داشت ولی پس از جدایی از تیم زسکا صوفیه، هرگز نتوانست در تیم های بعدی خود به موفقیتی دست یابد. وی تا 38 سالگی به عنوان بازیکن تا پائین ترین سطوح فوتبال آلمان و بلغارستان بازی کرد و در سال 2007، با پیراهن تیم گمنام کازیچنه از دنیای فوتبال خداحافظی نمود. کرمنلیف تاکنون وارد عرصه مربیگری نشده و پس از خداحافظی از فوتبال، خبر خاصی از او نداریم.
پتار هوبچف: سوئیپر آن تیم رؤیایی بلغارستان بود که پس از 8 سال بازی در بوندس لیگا و در سال 2001 با پیراهن آینتراخت فرانکفورت، از دنیای فوتبال خداحافظی کرد ولی پس از یک سال وارد عرصه مربیگری شد. هوبچف اولین تجربه مربیگری خود را به عنوان دستیار در تیم اصلی و ذخیره های آینتراخت فرانکفورت به دست آورد ولی در سال 2002 و پس از انتصاب پلامن مارکوف به عنوان سرمربی تیم ملی بلغارستان، دستیار وی شد. پس از جدایی مارکوف و حضور هریستو استویچکوف روی نیمکت تیم ملی نیز، هوبچف به عنوان کمک مربی تیم ملی بلغارستان باقی ماند ولی پس از حضور دو ساله در این تیم، ترجیح داد که در تابستان 2005 اولین تجربه سرمربیگری خود را با تیم مطرح اسلاویا صوفیه به دست آورد ولی پس از مدت کوتاهی، پیشنهاد مجدد باشگاه آینتراخت فرانکفورت باعث شد تا هوبچف به مدت دو سال سرمربی تیم دوم این باشگاه شود. وی طی دوران دو ساله حضور مجدد روی نیمکت تیم دوم آینتراخت و در سال 2006، حدود چند ماه به طور موقت هدایت تیم گمنام دسته چهارم آلمانی فیلبل را نیز بر عهده داشت. این تیم از شهر هسه می باشد که در چند کیلومتری فرانکفورت قرار دارد. هوبچف در سال 2007 از باشگاه قدیمی خود جدا شد و پس از یک سال، هدایت تیم دوم وولفسبورگ را پذیرفت. دوران حضور هوبچف در وولفسبورگ هم چندان طولانی نبود و او در سال 2009 به کشورش بازگشت تا سرمربی تیم چرنومورتس پوموری شود. دوران دو ساله حضور او در چرنومورتس، با نتایج خوبی همراه بود ولی هوبچف در سال 2011 نتوانست توفیق خاصی با تیم بوتف پلوفدیف به دست بیاورد و پس از برکناری زودهنگام، در سال 2012 ابتدا مدیر ورزشی و سپس سرمربی تیم «بروئه استارا زاگورا» شد که تاکنون نیز در این باشگاه حضور دارد. هوبچف در این باشگاه نه چندان مطرح بلغاری، تحول ایجاد کرده و این تیم را به قهرمانی در جام حذفی، سوپر جام و نایب قهرمانی در لیگ دسته اول بلغارستان رسانده است.
زلاتکو یانکوف: هافبک دفاعی آن تیم رؤیایی بلغارستان 94، پس از سال ها بازی در لیگ ترکیه و بلغارستان، در سال 2002 با پیراهن تیم زادگاهش یعنی چرنومورتس بورگاس از دنیای فوتبال به عنوان بازیکن خداحافظی کرد ولی طی یک تصمیم عجیب، پس از 13 سال، تصمیم گرفت که دوباره پا به توپ شده و با همین باشگاه به عنوان بازیکن قرارداد بست تا در 48 سالگی، به میادین بازگردد. یانکوف طی این سال ها، به عنوان مدیر و همچنین مدیر ورزشی در باشگاه چرنومورتس بورگاس حضور داشته ولی در سال 2012 از این باشگاه جدا شد و پس از دو سال بیکاری، سرمربیگری تیم همشهری، یعنی نفتوچیمیک بورگاس را در سال 2014 بر عهده گرفت. وی در سال 2014 بسیار فعال بود و در دو باشگاه دیگر یعنی اسپارتاک وارنا و واریا به ترتیب به عنوان سرمربی و کمک مربی حضور داشت. همان طور که اشاره شد، وی در یک تصمیم معکوس، مربیگری را کنار گذاشت و در 48 سالگی با پوشیدن کفش استوک دار، دوباره به عنوان بازیکن، به مستطیل سبز برگشت.
امیل کاستادینوف: هافبک خوش نقش بلغارستان در جام جهانی 1994، پس از یک فصل ناموفق با پیراهن ماینتس در بوندس لیگا، ترجیح داد که در سال 1999 از دنیای فوتبال خداحافظی کند. کاستادینوف در بازی حساس مقابل فرانسه برای راهیابی به جام جهانی 94، توانست از سد تکل لورن بلان عبور کرده و با گل زدن به خروس ها، موجب حذف جنجالی فرانسه و صعود بلغارستان به جام جهانی شود. به همین دلیل، هنوز هم برای اذیت کردن لورن بلان، پیراهن امیل کاستادینوف را به وی نشان می دهند تا شبح کاستادینوف همچنان بالای سر بلان باقی بماند. در بازی فصل قبل پاریس سن ژرمن در لیگ قهرمانان اروپا مقابل چلسی، یکی از هواداران چلسی برای اذیت کردن لورن بلان سرمربی تیم رقیب، از همین حربه استفاده کرد. کاستادینوف پس از وداع از میادین فوتبال، هرگز وارد عرصه مربیگری نشد و مشاغل غیر ورزشی را پیشه کرد.
ناسکو سیراکوف: گلزن مادرزاد بلغار در 36 سالگی با پیراهن اسلاویا صوفیه و پس از فتح دوگانه فوتبال بلغارستان در سال 1998، از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. سیراکوف بیش از 200 گل در دوران فوتبال حرفه ای خود به ثمر رساند. وی در سال 1997، به مدت کوتاهی مربی تیم اسلاویا صوفیه بود ولی در دهه بعد به عنوان مدیر فوتبال این باشگاه مشغول شد ولی در ماه می 2008 و پس از اخراج از این باشگاه، جای خود را به دانیل بوریمیروف داد. سیراکوف در جام جهانی 1998، کمک مربی تیم ملی بلغارستان بود. حاصل ازدواج او با خانم ایلیانا رائوا ژیمناست ریتمیک بلغار، دو دختر به نام های اسلاویا و ویولتا است.
دانیل بوریمیروف: هافبکی که یکی از اسطوره های تاریخ باشگاه مونیخ 1860 شناخته می شود، در 38 سالگی با پیراهن لفسکی صوفیه و در بازی مقابل تیم همشهری یعنی اسلاویا صوفیه، از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و در حالی که در کلاس های مربیگری هم شرکت کرده بود، هرگز تبدیل به یک مربی حرفه ای نشد. بوریمیروف به عنوان مدیر فوتبال باشگاه لفسکی صوفیه، جایگزین هم تیمی سابقش یعنی ناسکو سیراکوف شد هر چند که در سال 2009، جای خود را به گئورگی ایوانوف داد. در یک بازی نمایشی و خیرخواهانه، وی در جولای 2007 در تیم منتخب فیفا مقابل چین به میدان رفت. تف کردن به صورت داور در یک مسابقه از لیگ بلغارستان، باعث شد تا جریمه و محرومیت سنگینی در سال 2006 نصیب بوریمیروف شود هر چند که پس از مدتی، به طور رسمی عذرخواهی کرد. دو سال بعد، در یک مسابقه مقابل زسکا صوفیه به عنوان مدیر ورزشی، باز هم جنجال آفرین شد. حاصل ازدواج بوریمیروف با خانم آفرودیتا، دو دختر می باشد.
ایوایلو یوردانوف: یک هافبک تهاجمی که یک دهه برای اسپورتینگ لیسبون بازی کرد و در سال 2001 با پیراهن همین تیم، از دنیای فوتبال به عنوان بازیکن خداحافظی کرد ولی از باشگاه محبوب خود جدا نشد. یوردانوف تا چند سال به همکاری خود با تیم های جوانان باشگاه اسپورتینگ ادامه داد ولی در سال 2010 به بلغارستان بازگشت تا بخشی از دپارتمان استعدادیابی باشگاه لیتکس لووچ شود. او در بازی مقابل مکزیک در جام جهانی 1994 به جای تریفون ایونوف محروم و مرحوم، در قلب خط دفاعی بلغارستان قرار گرفت.
یوردان لچکوف: بازیکن پر سر و صدایی که پس از گل معروفش به آلمان در جام جهانی 1994 و حضور در تیم های بزرگی همچون هامبورگ و مارسی، تبدیل به بازیکن محبوبی شد هر چند که هیچ گاه روابط گرمی با هم تیمی ها و مربیان خود نداشت. وی پس از دو سال حضور در یک تیم گمنام زادگاهش به نام سیلون، از میادین فوتبال خداحافظی کرد. لچکوف در اواخر دهه نود در یک برنامه تلویزیونی به نام «کفش های طلایی» حضور پیدا می کرد. پس از آویختن کفش هایش، وارد عرصه تجارت شد و علاوه بر آن، مالکیت یک هتل لوکس و یک آکادمی فوتبال را هم در اختیار گرفت. لچکوف از عرصه سیاست هم دور نماند و در سال 2003 به عنوان شهردار شهر سیلون، انتخاب و پس از سپری نمودن دوره 4 ساله، دوباره در سال 2007 هم به این سمت برگزیده شد. لچکوف از سال 2005 علاوه بر سمت شهردار، به عنوان نائب رئیس اتحادیه فوتبال بلغارستان رسید. در آوریل 2010 از سوی دادگاه شهر سیلون به علت کارهای خلاف قانون، برکنار گردید ولی طبق رأی دادگاه تجدیدنظر در دادگستری شهر بورگاس، به پُست خود بازگردانده شد. در انتخابات محلی 2011 شهرداری سیلون، یوردان لچکوف نتوانست آراء لازم را به دست بیاورد و جای خود را به شهردار جدید داد. برخی از شهروندان سیلون اعتقاد داشتند که در این انتخابات محلی، تقلب هایی صورت گرفته تا لچکوف را از رسیدن به کرسی شهرداری باز دارد. منتقدین لچکوف هم می گویند که او خیابان های منتهی به هتل شخصی اش را بسیار تمیز و به سرعت آباد کرد در حالی که سایر خیابان های شهر، پُر از دست انداز بودند و سیستم تأمین آب نیز نداشتند. درگیری ها و بی احترامی های لچکوف به پلیس و خبرنگاران محلی در دوران شهرداری اش همواره دردسرهایی را به همراه داشته و حتی شایعه حضور وی در زندان هم شنیده شده است.
کراسیمیر بالاکوف: هافبک بسیار باهوشی که بدون شک پس از هریستو استویچکوف، بهترین بازیکن آن نسل طلایی بلغارستان بود. بالاکوف که پس از سال ها حضور در فوتبال آلمان، به عنوان اسطوره باشگاه اشتوتگارت شناخته می شود، در سال 2003 با پیراهن تیم محبوبش از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و بلافاصله به عنوان کمک مربی در این باشگاه مشغول به فعالیت شد. بالاکوف پس از دو سال حضور روی نیمکت اشتوتگارت، در سال 2005 به عنوان سرمربی به تیم اتریشی سن پولتن پیوست ولی یک بار هم به عنوان بازیکن برای این تیم به میدان رفت. دورن حضور وی در سن پولتن بسیار کوتاه بود. بالاکوف در ژانویه 2006 به عنوان مربی گراس هاپرز انتخاب شد و پس از یک فصل، به سن گالن پیوست ولی سه روز پیش از پایان فصل، توسط باشگاه اخراج گردید تا در دسامبر 2008 به وطن خویش بازگشته و هدایت تیم چرنومورتس بورگاس را عهده دار شود. دوره حضور بالاکوف در چرنومورتس، دو ساله بود و او یک سال پس از جدایی از این تیم بلغار، به فوتبال کرواسی رفت تا هدایت تیم هایدوک اشپلیت را بر عهده بگیرد. کایزرسلاترن در سال 2012 برای فرار از سقوط به دسته دوم بوندس لیگا، به بالاکوف متوسل شد ولی این مربی هم نتوانست مانع سقوط کایزرسلاترن شود تا دوره حضور وی در فریتزوالتر، فقط چند ماه به طول انجامد. آخرین تجربه مربیگری بالاکوف تاکنون، حضور روی نیمکت لیتکس لووچ بلغارستان در فصل قبل بود.
هریستو استویچکوف: شاید بدون شک بتوان وی را ستاره اول آن نسل طلایی فوتبال بلغارستان دانست که هنوز هم به عنوان یک ابرستاره جنجالی، در کانون توجهات قرار دارد. استویچکوف پس از سال ها حضور در سطح اول فوتبال اروپا و تیم هایی همچون بارسلونا و پارما، در سال های پایانی عمر حرفه ای خود به تیم های آسیایی همچون النصر عربستان و کاشیوا ریسول ژاپن پیوست ولی خداحافظی او از میادین فوتبال، در سال 2003 با پیراهن تیم دی سی یونایتد صورت گرفت. در همان مقطع زمانی، او با یک تکل بسیار خشن روی پای یکی از بازیکنان حریف، باعث شکستگی شدید پای آن بازیکن شد که پس از سر و صداهای بسیار زیاد و تقبیح عمل استویچکوف و البته شکایت آن بازیکن به دادگاه، استویچکوف با جریمه نقدی و محرومیت رو به رو شد. نام استویچکوف در چند مجموعه از بازی های ویدئویی EA SPORTS فیفا حضور داشته و عضو تیم افسانه ای FIFA15 بوده است. استویچکوف به عنوان یکی از اسطوره های تاریخ فوتبال بلغارستان و حتی باشگاه بارسلونا، در عرصه مربیگری هم تجارب زیادی را به دست آورد. وی پس از آویختن کفش هایش در سال 2003، به بارسلونا رفت تا به عنوان مربی مهاجمان تیم بارسلونا مشغول به فعالیت شود. پس از ناکامی تیم ملی بلغارستان در یورو 2004 و استعفای پلامن مارکوف، فدراسیون فوتبال بلغارستان با استویچکوف به عنوان سرمربی تیم ملی قرارداد بست. وی که همواره یک شخصیت بداخلاق و پرخاشگر در زمین فوتبال داشت، این ویژگی اخلاقی منفی را روی نیمکت مربیگری هم منتقل کرد و همین باعث شد تا چند بازیکن تیم ملی بلغارستان، حاضر به کار کردن با استویچکوف به عنوان مربی نشوند.
نمونه بارز این بازیکنان، استیلیان پتروف یود که ابتدا از تیم ملی تحت هدایت استویچکوف کناره گیری کرد ولی پس از یک مذاکره محرمانه با وی، به اردوی بلغارستان برگشت. وی نتایج جالبی با تیم ملی به دست نیاورد و اوج ناکامی وی در بازی مقابل سوئد بود که پس از فحاشی به داور مسابقه، از کنار زمین اخراج شد. این نتایج ضعیف باعث استعفای وی از تیم ملی در سال 2007 گردید ولی استویچکوف پس از مدت کوتاهی، هدایت تیم سلتاویگو را بر عهده گرفت. نتایج وی در سلتا بسیار فاجعه بار و کوتاه بود و این تیم داشت با سرعت به سمت دسته دوم سقوط می کرد. همین نتایج ضعیف باعث بیکاری دو ساله استویچکوف تا سال 2009 شد که وی پیشنهاد مربیگری تیم ماملودی در لیگ آفریقای جنوبی را پذیرفت و جایگزین هنری میشل شد ولی پس از یک سال و نیم، این تیم را ترک کرد. وی در فصل بعد و در حالی که از فدراسیون فوتبال ویتنام پیشنهاد داشت، به فوتبال روسیه رفت تا به عنوان مشاور باشگاه روستوف مشغول شود. در ژانویه 2012 و پس از جدایی لوبوسلاو پنف از لیتکس لووچ، جایگزین وی شد. شاید تنها تیمی که استویچکوف به عنوان مربی، موفقیت نسبی به دست آورد همین لیتکس بود. او در سال 2013 از این باشگاه جدا شده و هدایت تیم پر افتخار زسکا صوفیه را بر عهده گرفت ولی پس از یک ماه، از این باشگاه رفت بدون اینکه حتی یک بار هم روی نیمکت آن بنشیند.