Vahid Utdمن ک دیگه فک کنم تا چن سال دیگه فوتبال دیدنو بزارم کنار.
همه چیز منطقی شده،همه چیز شده سود،شده نفع،شده قله اروپا.
ی زمانی فوتبال صحنه ای بود ک مربیا و تیم دارا راجبش فکر میکردن و فوتبال دوستا میدیدنو حض میکردن.
تنها صجنه ای ک از زندگی ی بازیکن تو ذهن مردم میموند دودیدنشون با لباس ورزشی بود نه مثه الان مدل مو و خالکوبی و تبلیغاتو خبر ازدواجو بادکنک شادیو هزار جور حاشیه ک داره جای فوتبالو میگیره.
ی زمان فوتبال دیدن ب معنای احساسی شدن بود،ب معنای رها شدن از دنیا بود.
روح فوتبال داره میپوسه،ازش جز ی نمایش و فرش سبز چیزی نمونده.
این وسطک گاهی ی جرقه ای زذه میشه،بازیکنی ک بیشتر از دیگران روح فوتبالو داره مثه مسی،مثه روبن،و جدیدن مثه مارسیال.
ی زمانی خوشحالی بعد از گل شبیه شادی کودکانه بود و بیننده هم ب یاد کودکیاش مثه کودکیاش شاد میشد.
اسطوره های واقعی فوتبال،چ بخوایم چ نخوایم رفتنو دارن میرن،فوتبال پیر شده.آخرین تارای موی مشکیشم بوفونو پیرلو و کاسیاسو رونالدینیوان.
الان تنها چیزی ک باعث میشه همچنان فوتبالو ببینمو دنبال کنم خاطراتم از ب یاد موندنی ترین لوگوییه ک تاالان دیدم،لوگوی منچستریونایتد.
هنوز کوری میخونیم،هنوز تحلیل میکنیم.ولی دیگه رنگو بوی قدیمو نداره.اصلن.
فک کنم دیگه دارم پیر میشم.