طرفداری- روزی روزگاری، شال هواداران نمادی بود از رنگهای باشگاه، اسم تیم و میزان وفاداری هواداران. در اصل برای این ساخته شده بود که هواداران را گرم نگه دارد. زنجیرهای از رنگ در روزهای اولیه فوتبال. با این حال، شالها هم مثل خود فوتبال به تغییراتی رسید که آن را شامل آرم باشگاه، رنگ بندیهای باشگاه و شعارهای ضدّ حریف کرد. خیلی از این شالهای مخصوص ورزشگاهها و یا مناسبتهای خاص است مثل شالهای ویمبلی یا شالهای بازیهای دوستانه یا بازیهای خداحافظی اسطوره ها.
اخیرا اما، شالها چیزی دیگر را نمایندگی میکنند. شال نمادی شده است از اعتراض در درون و بیرون از فوتبال. مهمترین این اعتراضات مربوط به شالهای سبز و طلائی هواداران منچتسر یونایتد بود که نزدیک به ۱۰۰ هزار هوادار را به این جنبش تشویق کرد که جنبشی بود خواهان تغییر رژیم و میخواست ارزشهای هواداری به باشگاه آنها برگردد. ارزشهای که برای اولین بار زیر نام خطوط راه آهن یورکشیر و باشگاه فوتبال متعلق به آن به وجود آمده بود.
سبز و طلائی رنگهای بود که برای اولین بار در نیوتَون هیث استفاده شده بود و هواداران امروزی یونایتد از آن به عنوان راهی برای بین عشقشان به باشگاه که حالا با آمدن آمریکاییها بین آنها فاصله افتاده بود، استفاده کردند. بعد از دیدن نتایج مثبت آن، باشگاههای دیگر هم شروع به استفاده از همین روش کردند.
آرسنال از شالهای مشکی در اواخر ۲۰۰۰ استفاده کرد که البته جنبش آنها برای کاهش قیمت بلیت تاثیر گزار بود. این جنبش که حتی از جنبش یونایتد هم هواداران بیشتری را جذب کرد، پیام شیوا تری را به مالکان باشگاه فرستاد و آنها مجبور شدن قیمت بلیت فصلی را ثابت نگه دارند. نکته مهم تر آنکه، جنبش هواداران آرسنال، با یک روش ابداعی، هواداران باشگاههای دیگر را هم به سمت خود جذب کرد. جنبشی که تلاش میکرد هزینههای فوتبال را برای هواداران واقعی ارزان تر کند. آرسنالیها در فصل گذشته با انجمن هواداری شنکلی و اسپیون KOP ۱۹۰۶ لیورپولیها متحد شدند و همه آنها در اولین بازی فصل قبل مقابل ورزشگاه امارت تجمع کردند و نه تنها برای قیمت تیم میزبان که برای کاهش قیمت بلیت هواداران مهمان هم اعتراض کردند.
چنین اعتراضات مشخصی که البته کوتاه هستند، خطر اصلی را که فوتبال را تهدید میکند به نمایش گذاشتند. این هدف اصلی آنها بود. فوتبال به عنوان یک صنعت، با وجود دریافت پول و وفاداری از طرف هواداران، در احترام متقابل به آنها بسیار ضعیف عمل کرده است. نسل جدید مالکان بیشتر به سود اهمیت میدهند تا مردم. این باعث شده است خیلی از هواداران با باشگاه احساس بیگانگی کنند. آنها دیگر باشگاه را کاملا مال خود نمیدانند.
چارلتون اتلتیک حالا آخرین باشگاهی است که با جنبش شال سعی در ابراز نارضایتی دارد. بین هواداران این باشگاه، فاصله بسیار زیادی بین مالک بلژیکی باشگاه و هواداران احساس میشود. با اینکه رونالد دشاتله مالک باشگاه بر عکس مالکان آمریکایی یونایتد برای باشگاه پول زیادی خرج کرده است، هواداران اما احساس میکنند او تلاش آنچنانی برای نزدیکی به هواداران نمیکند. حالا هواداران احساس میکنند باشگاه وارد آن شبکه از باشگاههای اروپایی شده است که آنچنان به هواداران اهمیت نمیدهد.
هواداران که حالا از این کار مالک باشگاه خسته شده اند، جنبش شال سفید و مشکی به وجود آوردند به نام "تکلیف را مشخص کن". آنها خواستار مشخص شدن این موارد هستند؛
۱- شفافیت در زمینه برنامههای تجاری باشگاه
۲- لزوم مکالمه با هواداران
۳- احترام به هوادار با یک رابطه متقابل پایدار
۴- ثبت یک گروه شاغل با عضویت ۲۰ هزار نفر که آینده مالی باشگاه را تضمین کند
تا حالا، مالکان قول دادند که تکلیف را با صبر، صداقت و مستقیمترین راه ممکن مشخص کنند. مثل جنبش سبز و طلائی یونایتد، رنگهای مشکی و سفید در تاریخ باشگاه بسیار پر اهمیت است. وقتی آنها تنها جام FA خود را در سال ۱۹۴۷ بردند، لباس مشکی و سفید به تن داشتند. این جنبش مثل جنبش آرسنال و یونایتد توسط چند هوادار که عاشق نوستالژی هستند به وجود نیامده است. همانند کسانی که جنبش سبز و طلائی یونایتد را سامان دادند، رهبران جنبش سفید و مشکی، از آگاهترین هواداران باشگاه هستند که میخواهند کاری عملی برای سرنوشت باشگاه انجام دهند. دشاتله باشگاه را مال خود کرده است و مثل بقیه هواداران، هواداران چارلتون سهم کمی در باشگاه دارند. با اینکه مخالفان زیادی در این زمینه وجود دارد اما هواداران باید راهی پیدا کنند تا بتوانند که در زمینه آینده باشگاه مذاکره کنند آن هم قبل از اینکه کار از کار بگذرد.
همانطور که جنبش شال مشکی آرسنال و انجمن شنکلی اعلام کردند، فوتبال در خطر جدی از دست دادن یک نسل کامل از هواداران است. در چارلتون بر عکس آرسنال مشکل مالی نیست. بازی در ورزشگاه آنها که به "دره" معروف است از ارزانترین جاهها برای تماشا فوتبال است.
مشکل اصلی بیگانگی هواداران با باشگاه مورد علاقه خود است. شاید جنبش سفید و مشکی مانند جنبش سبز و طلائی کوبنده نباشد اما به همان اندازه قدرتمند است. مثل جملههای معروفی که در تابلوهای تبلیغاتی وجود دارد، این جنبش با دو رنگ خود تمام توجهات را مثل دهه ۸۰ و ۹۰ به سمت خود میکشاند. این جنبش که با تعداد اندکی شروع شده است و انتظار دارد بزرگ تر و بزرگ تر شود، قرار است تصویر تلوزیونی را دوباره سفید و مشکی کند!
همین الان هم باشگاه قول صحبت با هواداران را داده است. نکتهای که برای شروع خوب است. شاید اما این بار این جنبش تاثیر بیشتری بگذارد. آزمایشی دیگر، نمونهای دیگر از قدرت شال!