طرفداری- پس از تب و تاب خرید باشگاه های انگلیسی توسط مالکان ثروتمند -که با برخورد های متفاوتی روبرو شد- مدتی است که از این تب و تاب کاسته شده است. باشگاه اورتون با 170 میلیون، استون ویلا با 180 و وست بروم با 150 میلیون پوند قابل خریداری هستند اما با این وجود کسی برای خرید آن ها پا پیش نمی گذارد. دلیل این موضوع را نمی توان به سابقه اخیر میلیونر ها در این زمینه بی ربط دانست. بیایید این سوابق را مرور کنیم:
مارک گولدبرگ و سیمون جوردن با حدود 90 میلیون پوند باشگاه کریستال پالاس را خریدند و تمام پول خود را در این راه از دست دادند. گولدبرگ که به سختی مبلغ خرید باشگاه محبوبش را فراهم کرده بود، در این راه ورشکست شد و حالا در یک آژانس کار می کند. شهید خان از پاکستان که کارخانه تولید ماشین های پلاستیکی در آمریکا دارد باشگاه فولهام را از محمد الفاید خرید و با سقوط و افول این باشگاه لندنی به طور روزانه از سرمایه اش کم می شود.
وینست تان میلیاردر تایلندی که نمایندگی عظیم مک دونالد را در کشورش دارد مبلغ بسیاری برای خرید کاردیف سیتی هزینه کرد و عمده آن را از دست داد. کارسون یئونگ مالک فعلی بیرمنگام که شش سال به دلیل پولشویی در زندان بود، برای خرید این باشگاه 83 میلیون پوند به دیوید سالیوان، دیوید گولد و کارن بردی (مالکان فعلی وست هم) پرداخت کرد و حالا ارزش باشگاه وی 30 میلیون پوند است.
وضعیت لیدز یونایتد هم بهتر از این نیست. مالک ایتالیایی این باشگاه که با اعتراض هواداران خودی در الند رود روبرو می شود ماهی یک میلیون پوند ضرر می کند و وی امیدوار است هواداران باشگاه، این منبع زیان را از وی خریدار کنند. در این بین نمونه هایی مانند سر جک هیوارد هم وجود دارند که باشگاه وولوز را با 2 میلیون خرید، 70 میلیون برای استادیوم و باشگاه از جیب خرج کرد و در نهایت آن را با 30 میلیون به استیو مورگان فروخت.
پس از مرگ نابهنگام نایجل دوهتی، فیاض الحساوی باشگاه ناتینگهام فارست را با 10 میلیون پوند خرید و مجبور شد تمام بدهی های مالک فقید را پرداخت کند. از دیگر نمونه های این موضوع می توان به سود سر آلن شوگر از فروش تاتنهام ضمن فروش 65 میلیون پوندی آن به دانیل لوی در سال 2001 پس از 9 سال حضور در اسپرز یاد کرد. دوره ای که از سوی این تاجر (یا به قول یورگن کلینزمن: مردی بدون افتخار!) به عنوان تلف کردن زندگی یاد شد.
مالکیت در باشگاه های فوتبال شغل بسیار پر مخاطره ای است. مسئله ای که با طبع عمده تجار بزرگ بین المللی بیگانه است. محمد الفاید مصری پس از فروش فولهام با 75 درصد قیمتی که برای آن پرداخته بود گفت که احساس راحتی می کند. ادی دیویس که با 130 میلیون پوند بولتون را خریده بود، وقتی در انتهای جدول چممپیون شیپ دست و پا می زد گفت که حاضر است باشگاه را با 20 درصد آن ارزش پرداخت شده به فروش برساند اما باز هم کسی خریدار نبود.
لندی لرنر آمریکایی که تاکنون برای خرید و گسترش باشگاه استون ویلا 300 میلیون پوند خرج کرده است، حاضر به فروش این باشگاه با 180 میلیون پوند است اما خریداری وجود ندارد. لرنر 1 میلیارد پوند سرمایه دارد و نیاز مبرمی به این 180 میلیون پوند ندارد، اما چوب حراج او به باشگاه چیری شبیه برداشتن جان و فرار کردن است. وضعیت مدیران باشگاه های من یونایتد و لیورپول -با وجود تمام هزینه کردن ها- را نیز می توانید در انتقاد های بی پایان هواداران دو تیم در توئیتر جست و جو کنید. به طوری که در تابستان اخباری در خصوص تلاش سران لیورپول برای پیدا کردن خریدار برای باشگاه منتشر شد اما ابتر ماند و خریدار مناسبی پیدا نشد.
بر خلاف شهرت و با وجود تمام منابع در دسترس در این لیگ، برداشت های اشتباهی در خصوص این لیگ در سال های اخیر وجود داشته است. دیدگاهی که هرگاه پول را بالاتر از فوتبال دانست و درک نکرد دلیل درآمد و نگاه پرشور به این ورزش در این کشور، همین انتظارات و شور و شوق هواداران است؛ مردود شد.
تنها باشگاهی که خریدار دست به نقد در انگلستان دارد آرسنال است. آلیشر عثمانف میلیاردری است که سی درصد از باشگاه را از استن کرونکه (که 69 درصد باشگاه را دارد) خواستار است. از سوی دیگر آلیکو دانگوته غول تجاری نیجریه در زمینه سیمان با 15 میلیارد دلار سرمایه قصد خرید باشگاه را دارد اما کرونکه حاضر به فروش نیست. آن ها 240 میلیون پوند برای ساخت ورزشگاه امارات سرمایه گذاری کرده اند و مبلغی بزرگی در حساب دارند.
اورتون، وست بروم و استون ویلا منتظر مسیحی با جیب های پر پول هستند تا بتوانند سری بین سر ها در انگلستان در بیاورند. در شرایطی آن ها خریدار ندارند که با حق پخش 5.2 میلیارد پوندی، هر کدام از باشگاه های انگلیسی 100 میلیون پوند از این مسیر درآمد دارند. تجربه ثابت کرده که در تفاوت آشکاری با بسیاری دیگر از منابع درآمد عظیم، بازگشت سرمایه در فوتبال ربط مستقیمی با آنچه مردم و هواداران باشگاه احساس می کنند، دارد. افراد زیادی مانند شیخ منصور یا رومن آبراموویچ نیستند که بیایند و باشگاهی را بخرند و تغییری در این ابعاد به وجود بیاورند.