طرفداری-
تنها کسانی که جرات زدن پنالتی را دارند، آن را خراب می کنند! من آن زمان ناکام ماندم. پایان.
این صحبت های مردی است که مجبور شد به خاطر از دست رفتن یک ضربه پنالتی، از خود دفاع کند. بازیکنان زیادی در تاریخ وجود دارند که دوران فوتبالشان با یک حرکت، تار شده است. جستجوی نام زیدان در گوگل، عبارت "ضربه سر زیدان" را بالاتر از "مهارتهای زیدان"، به شما تحویل می دهد! روبرتو باجو، برنده بازیکن سال اروپا و جهان و دارنده چند مدال اروپایی، تنها با دو چیز در ذهن اکثریت مردم نقش بسته است: از دست دادن پنالتی فینال جام جهانی 94 و مدل مویش!
یک- پسرکی که باعث شورش شد!
هیچ عشقی بین یوونتوس و فیورنتینا وجود ندارد. رقابتی که همواره با ترش رویی و اتهاماتی همچون دزدی، تقلب و غرض ورزی طی دهه های اخیر بین دو باشگاه رد و بدل شده است. مطمئنا فروش روبرتو باجو در سال 1990 به غول های تورینی، کمکی به این قضیه نکرد!
یوونتوس پنج سال زودتر، در آستانه به خدمت گرفتن این استعداد زودرس بود، اما در نهایت توسط فلورنتینی شکست بدی خورد. با وجود تنها 18 سال سن و بازی در سری C1، این انتقال به مانند یک کودتا دیده شد و روبرتو باجو در همان سن، دارایی ارزشمندی محسوب می شد. سرعت رشد روبرتو، کم از یک شهاب سنگ نداشت! متولد شهر "کالدونو"، در همان سال های ابتدایی توجه همه را به خود جلب کرد و در سن 11 سالگی توسط چند باشگاه ایتالیایی تحت بررسی قرار گرفت.
ثبت رکورد فوق العاده 45 گل در 26 بازی و زدن 6 گل در یک بازی، سرانجام ویچنزا را متقاعد کرد که با 300 پوند، او را به خدمت بگیرد. باجو به روند درخشان خود ادامه داد و خیلی سریع از تیم جوانان، به تیم بزرگسالان رسید.
خیلی زود مشخص شد که سرنوشت روبی، در تیم های بزرگ تر رقم می خورد. در فصل 85-1984، روبرتو با زدن 12 گل، نقش مهمی در صعود ویچنزا به سری بی ایفا کرد. یوونتوس و فیورنتینا بر سر الماس لیگ درجه پایین تر رقابت کردند و در نهایت این تیم فلورانسی بود که موفق شد با پرداخت 1.5 میلیون پوند، ستاره 18 ساله را به خدمت بگیرد. دیگو مارادونا، یک سال قبل از این اتفاق، با انتقال 5 میلیون پوندی، گران ترین بازیکن جهان محسوب می شد!
در روز پنجم ماه می سال 1985، تنها دو روز پس از امضای قرارداد با فیورنتینا، باجو با مصدومیتی از ناحیه لگامنت مواجه شد که می توانست دوران فوتبالش را به پایان برساند. با اینکه وی به طور معجزه آسایی بهبود یافت، این مصدومیت تا آخر فوتبالش با او ماند. با این وجود، عشق روبرتو به فوتبال، وی را تا سن 37 سالگی در میادین نگه داشت. وی بعدا تایید کرد که اگر قرار بود تنها زمانی بازی کند که دردی نداشته باشد، نهایت دو یا سه بار در سال می توانست در میادین فوتبال باشد!
در زمان بازیابی از مصدومیت، باجوی جوان چند بار به فکر خداحافظی از فوتبال افتاد اما به خاطر شور و اشتیاقش به فوتبال، مقاومت کرد. در زمان تحمل درد، به خاطر حساسیت به داروی بیهوشی و به هم ریخته شدن از لحاظ روانی، روبرتو بعدها به بوداییسم روی آورد. آن لحظات، سخت ترین روزهای باجو بودند و در آینده بر روی نحوه فوتبال بازی کردنش و زندگی شخصی او تاثیر گذاشتند.
تعهد باجو به فیورنتینا، در سال های آغازین محکم بود و زمانی که وی کمتر می توانست فوتبال بازی کند، از حمایت کامل باشگاه و هواداران برخوردار بود. در انتخاب امضای قرارداد و ادامه همکاری با باجو، در حالی که این احتمال وجود داشت وی هیچوقت نتواند جواب سرمایه گذاری بنفش پوشان را بدهد، فیورنتینا ریسک بزرگی را با انتقال وی انجام داد و خیلی زود نتیجه آن را دید.
روبرتو باجو اولین گلش را با یک ضربه آزاد در می 1987 و در برابر ناپولیِ دیگو مارادونا جشن گرفت که این گل، فیورنتینا را از سقوط به دسته پایین تر نجات داد. در طول سه فصل آینده، روبرتو باجو با توانایی هایش و گل های فوق العاده ای که به ثمر می رساند، طرفداران فوتبال در سرتاسر را دنیا را به هیجان آورد و باعث شد فیورنتینا دوباره به بالای سری آ بازگردد.
اگرچه فصل 91-90، دوباره با چالش های زیادی همراه بود و فیورنتینا پس از نبرد برای نیفتادن، با وجود به ثمر رسیدن 17 گل توسط باجو، در نهایت در رتبه ناامید کننده سیزدهم جدول به کار خود پایان داد. هر چند در خارج از ایتالیا آنها موفق شدند به اولین و آخرین فینال جام یوفا برسند، جایی که باید به مصاف یوونتوس می رفتند.
اگر هواداران فیورنتینا به حد کافی از شکست در فینال به دشمن اصلی خود ناراحت نشدند، قطعا با فروش ستاره تیم خود به بیانکونری، به بدترین وضعیت روانی رسیدند! با وجود اینکه این انتقال از نظر مالی، رکوردی جهانی بود، هواداران وفادار فیورنتینا به حدی خشمکین شدند که به خیابان های شهر فلورانس ریختند. رئیس باشگاه از ترس جانش، در ورزشگاه خانگی فیوره زندانی شد.
تنها رئیس باشگاه نبود که مورد سرزنش قرار می گرفت، بلکه برخی هواداران باجو را "شیطان" و "خائن" نامیدند. روبرتو بعدها مورد حمله هواداران یوونتوس قرار گرفت، زیرا در مراسم معارفه خود، شال یوونتوس بر گردن نداشت.
فصل اول، فصل سختی برای یوونتوس بود و باجو نتوانسته بود رضایت هواداران این تیم را بدست بیاورد اما در همین فصل، روزی تاریخی وجود دارد که هواداران افراطی بیانکونری به اوج عصبانیت رسیدند: ششم آوریل سال 1991،
یوونتوس و فیورنتینا پیش از این در ماه دسامبر در لیگ به مصاف هم رفته بودند و با اینکه آن بازی نسبتا آرام پیش رفت، دیدار برگشت چنین وضعیتی نداشت. باجو بازی را با بنر متحرک و نمایشی شروع کرد که بیانگر منظره شهر فلورانس بود-شاید می خواستند به وی نشان دهند چه چیزی را از دست داده است!- و در طول بازی، با صدای سوت هواداران متعصبی که لباس بنفش به تن داشتند، مواجه شد.
لحظه کلیدی هنگامی رخ داد که باجو موفق شد برای یوونتوس یک پنالتی بگیرد اما از زدن آن اجتناب کرد! این پنالتی توسط دی آگوستینی از دست رفت و شکست یک بر صفر یوونتوس در این بازی، هضم این تصمیم را برای هواداران تورینی سخت تر کرد. شرایط زمانی به فاجعه تبدیل شد که باجو در زمان تعویض، شال فیورنتینایی که به سمتش پرت شده بود را برداشت و در نتیجه، صدها هوادار یوونتوس طی روز های بعد، به نشان اعتراض به کارهای وی، در زمین تمرین باشگاه تظاهرات کردند. روبرتو باجو و تظاهراتی دیگر!
بخش اول این نوشته به پایان رسید. بخش دوم، به زودی در طرفداری منتشر خواهد شد.
پ.ن: روبرتو باجو در ادامه، دوران موفقی را در یوونتوس سپری کرد و پس از کسب سه جام، موفق شد عنوان توپ طلای فوتبال جهان در سال 93 را از آن خود کند.