اختصاصی طرفداری- مورد "والتر زنگا"، نمونه عجیبی است. دیگر باید با اطمینان این جمله را بگوییم که بازیکنان بزرگ، لزوما مربیانی موفق نخواهند بود. زنگا دقیقا بنجامین باتنی شده است که هرچقدر تجربه اش در مربیگری بیشتر می شود، مربی بدتری می شود!
والتر زنگا، به عنوان یک بازیکن، نامی بزرگ در دنیای فوتبال است. اگر بخواهید لیستی از دروازه بانان بزرگ تاریخ فوتبال را تهیه کنید، مطمئنا نمی توانید از نام "زنگا" غافل شوید. والتر سه سال پیاپی به عنوان بهترین دروازه بان دنیا از سوی فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال شناخته شد. او یکی از ارکان موفقیت اینتر در اواخر دهه هشتاد بود و بسیاری از دروازه بانان نسل جدید فوتبال ایتالیا، از زنگا به عنوان الگوی خود یاد کرده اند.
اگرچه داستان مربیگری والتر، کمی متفاوت است. زنگا همانند بسیاری از فوتبالیست های ایتالیایی که عملا با تاکتیک بزرگ می شوند و رشد پیدا می کنند، سودای مربیگری در سر داشت. هدفی که خیلی زود به تحقق پیوست و او کارش را در لیگ نه چندان سطح بالای MLS آن زمان، آغاز کرد. والتر خیلی سریع به وطن بازگشت و هدایت تیمی آماتور در میلان را بر عهده گرفت. نام "والتر زنگا" در دنیای فوتبال به حدی بزرگ بوده و هست که همواره تیم های لیگ های درجه چند اروپایی یا خارج از قاره سبز، دوست داشته باشند وی را بر روی نیمکت مربیگری خود ببینند. زنگا تصمیم خود را گرفته بود و به سوی رومانی حرکت کرد.
اولین مقصد والتر باشگاه ناسیونال بخارست بود که موفقیت خاصی نصیب وی نکرد اما استوا بخارست، تیمی که نامش در فوتبال رومانی اعتبار خاصی دارد، پذیرای زنگا در سال دوم بود. این مربی ایتالیایی موفق شد استوا را قهرمان رومانی کند و در یوفا هم نتایج خوبی بگیرد(حذف والنسیا)، تا هواداران آتزوری را نسبت به آینده اش در مربیگری امیدوار کند.(استوا بخارست سال آینده بدون زنگا هم قهرمان رومانی شد.) زنگا سال بعد راهی تیم بزرگ فوتبال صربستان، ستاره سرخ بلگراد شد که موفق شد در این تیم قهرمان لیگ و جام حذفی شود.
انتخاب بعدی والتر زنگا حقیقت مهمی را فاش کرد: او اعتماد به نفس لازم برای هدایت یک تیم بزرگ را ندارد و ترجیح می دهد یک توریست باشد تا مربی!
دروازه بان سابق تیم ملی ایتالیا این بار راهی فوتبال ترکیه و باشگاه گازیان سپور شد که از شهر نام آشنای گازیان تپه، در لیگ ترکیه شرکت می کرد. زنگا بدون فشار، کار خاصی در این تیم نکرد و این بار به سمت لیگ تجاری امارات متحده عربی، نقل مکان کرد. وی که فکر می کرد در سواحل نیل گون خلیج فارس، لحظات آرامی را سپری کند، تنها 5 ماه پس ازشروع کار، از العین اخراج شد. زنگا چاره کار را در بازگشت به رومانی دید تا شاید دوباره بتواند خاطرات خوش شرق اروپا را تکرار کند اما این بار داستان عوض شده بود. دو ماه فاجعه وار در دینامو بخارست، خودش را وادار به استعفا کرد.
والتر پس از چند ماه کارشناسی فوتبال در شبکه رای، این بار فرصت هدایت تیمی در سری آ را پیدا کرد. کاتانیا که همواره به نام های مشهور روی می آورد، از انتخاب زنگا پشیمان نشد زیرا این مربی با انگیزه زیادی که از ناکامی های چند سال قبل گرفته بود، موفق شد کاتانیا را به طرز عجیبی و در هفته پایانی، در لیگ نگه دارد. زنگا سرانجام تیم کم ادعایی را پیدا کرده بود که بتواند در آن به موفقیت برسد. اتفاقی که در سال دوم همکاری با این تیم هم رخ داد اما نقل مکان به تیم دیگر سیسیل یعنی پالرمو، دوباره کابوس ناکامی های والتر زنگا را زنده کرد تا ایتالیا به این باور برسد که اسطوره فوتبالش، در دنیای مربیگری نمی تواند فرد قابل اتکایی باشد.
زنگا دوباره شبیه دیگر مربیان شکست خورده فوتبال اروپا، راهی خاور میانه شد. هدایت النصر عربستان، تنها در چند ماه به پایان رسید، زیرا او تیم را از یک باشگاه مدعی به تیمی متوسط تبدیل کرده بود! زنگا سال بعد به النصر امارات رفت و حتی نتوانست آن را از گروه لیگ قهرمانان آسیا بالا بیاورد. تجربه آخر خارجی والتر زنگا، الجزیره امارات بود که این باشگاه هم به اخراج وی رای داد تا وی عملا نقش "زدنک زمن خاور میانه" را ایفا کند.
سمپدوریا، باشگاه رویایی شهر جنوا در دهه نود که در آستانه فتح لیگ قهرمانان اروپا هم پیش رفت، چند سالی است جان تازه ای به خود گرفته است. در حالی که دیگر تیم شهر هم با وجود منابع کمتر، تیمی موفق را تحت هدایت گاسپرینی ساخته، سمپدوریای ماسیمو فررو با هدفی بزرگ راهی فصل قبل سری آ شد.
سینیشا میهایلوویچ با ثبات و شرایط مناسبی که در سمپدوریا فراهم بود، فصل فوق العاده ای را در این تیم سپری کرد و هفته های زیادی را در جمع چهار تیم برتر فوتبال ایتالیا پشت سر گذاشت. فررو که از موفقیت های تیمش هیجان زده شده بود، خریدهای کهکشانی خود را آغاز و بازیکنان مهمی را به تیم تزریق کرد.
او پروژه ورزشگاه جدید و بزرگ سمپدوریا را دوباره استارت زد و ادعا کرد تیمش تا چند سال آینده، برای قهرمانی در سری آ تلاش خواهد کرد. بسیاری از هواداران سمپدوریا که موفقیت های بزرگ تیمشان در اروپا را دیده بودند، دوباره در رویای بازگشت به سطح اول فوتبال سیر می کردند که خبری، همه چیز را با شوک مهمی مواجه کرد.
جدایی میهایلوویچ از سمپدوریا از ماه ها قبل از پایان لیگ، قطعی به نظر می رسید اما نام جایگزین مشخص نبود. با وجود حضور نام های بزرگی همچون پراندلی، اسپالتی، مونتلا و ... برای هدایت سمپ، ماسیمو فرروی عجیب و غریب، بازیکن سابق باشگاه، والتر زنگا را پس از ناکامی های مطلق در تیم های عربی، به نماینده آخر سری آ در لیگ اروپا آورد!
زنگا که در پالرمو نشان داده بود انسان لج بازی است و نمی تواند با مدیرانی شبیه زامپرینی کار کند، داستانش را این بار با فررو آغاز کرد. او با این ادعا که نیازی به بازیکنان مشهور ندارد، مانع انتقال امثال کاسانو و بالوتلی به تیم شد. وی حتی تهدید کرد که اگر تیم به خرید بازیکنان بزرگ روی آورد، استعفا خواهد داد!
مشکلات اردوگاه سمپدوریا و تمرینات نامنظم این تیم، خیلی زود نتایج ملموسی داشت. سمپ در یکی از مهمترین دیدارهای چند سال اخیر خود و در حالی که می توانست با پیروزی در پلی آف اروپا و راهیابی به مرحله گروهی، از نظر مالی هم شرایط خوبی بدست بیاورد، در خانه چهار بر صفر به تیمی از صربستان باخت تا در همان ابتدا با رویایی که میهایلوویچ با جان و دل به آن رسیده بود، وداع کند.
سمپدوریا به شکلی بچه گانه و با ضدحملات ساده حریف در حضور تماشاگران خودی نابود می شود. زنگا در کنفرانس خبری می گوید این شکست باعث می شود بازیکنانش بهتر شوند!(بماند که تحقیر در مهمترین بازی فصل باشگاه، دقیقا چقدر می تواند سودمند باشد!). ماسیمو فررو می گوید این سمپدوریای من نیست و هواداران کالچو به خوبی می دانند که زنگا احتمالا برف جنوا را نخواهد دید.
والتر زنگا پس از ناکامی احتمالی در سمپدوریا، می تواند دوباره راهی خلیج فارس شود(کسی چه می داند، شاید او را در ایران دیدیم!) اما آیا وی دوباره شانسی در سری آ پیدا خواهد کرد؟
شب بخیر آقای زنگا! موفق باشید.