طرفداری- فصل گذشته، بایرلورکوزن نکات مثبت بیشتری در قیاس با نکات منفی برای خود دید و اکنون مردان روگر اشمیت می توانند قدم بعدی را در انقلاب تازه خود بردارند. اگرچه "ورکسلف" ها باید بر نقطه ضعف ذهنی خود که سالهاست آن ها را همراهی میکند پیروز شوند؛ لقب "نورکوزن". چیزی که اکنون به قسمتی از دی ان ای باشگاه تبدیل شده است!
نورکوزن، لقب خنده داری که برای ناتوانی در موفقیت کامل در چیزهای مختلف به بایرلورکوزن داده اند. آن ها به چندین جایگاه بالا رسیده اند؛ هیچکس لورکوزن سال 2002 را فراموش نمی کند که آن ها با ستارگانی مثل برند اشنایدر، لوسیو، زی روبرتو، میشایل بالاک و دیمیتار برباتوف به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیدند و با ضربه مهار نشدنی زیدان، بازی را به رئال مادرید واگذار کردند.
بسیاری از فوتبال دوستان در حال فراموش کردن آن لورکوزنی که می شناختند، هستند. لورکوزنی که به یک قدمی رسیدن به یک سه گانه شیرین رسید؛ 11 سال پیش از بایرن مونیخ این فرصت را داشتند که به سه گانه دست یابند. در پایان فینال جام حذفی را به شالکه و لیگ قهرمانان اروپا را به رئال مادرید هدیه دادند. هتریک لورکوزن در از دست دادن جام ها با تسلیم شدن مقابل دورتموند با وجود خلق اختلاف 5 امتیازی در 3 بازی مانده به پایان لیگ که در پایان به قهرمانی بروسیا دورتموند با یک امتیاز بیشتر از بایرلورکوزن ختم شد، کامل شد. در فصل 2000-1999 بالاک در روز پایانی دروازه خودی را به اشتباه باز کرد، ( در حالی که لورکوزن فقط به یک امتیاز مقابل اونترهاخینگ نیاز داشت تا قهرمان بوندسلیگا شود ) تا مجوز قهرمانی بایرن صادر شود.
برخی از بازیکنان خوب این نسل، به سرعت جذب بایرن شدند. بایرن میشایل بالاک و زی روبرتو را در تابستان 2002 و لوسیو را در تابستان 2004 به خدمت گرفت. برباتوف هم تابستان 2006 بای آرنا را ترک کرد. یک دهه در لورکوزن گذشت. دهه ای که هرگز توانایی رقابت واقعی را مثل فصل 2001-2002 برای لورکوزن نداشت ولی آیا اکنون نسل طلایی دیگری در حال شکل گرفتن است؟
روی کار آمدن روگر اشمیت از رد بول سالزبورگ اتریش در تابستان 2014 یک حرکت جسورانه به سمت ایجاد یک هویت جدید در باشگاه بود. به علاوه افزوده شدن ستاره جوان هامبورگ، هاکان چالانوغلو نشانه روشنی بر این بود که ورکسلف به دنبال تجارت است. بازگشت کریم بلعربی پس از اتمام قرارداد قرضی با تیم سابقش آینتراخت براونشوایگ که یکی از بازیکنان کلیدی تیم در سورپرایز خوشایند بایر بود، ادامه رشد استعداد هایی مثل هئونگ مین سون و برند لنو، در کنار لارس بندر و اشتفان کیسلینگ با تجربه و دارای سطح جهانی، همه و همه نوید روزهای خوش را برای شیرها می دادند.
رقابت لورکوزن در بوندسلیگا با شوک وارده به دورتموند در وستفالن اشتادیون (سیگنال ایدونا پارک) با گل ثانیه 9 کریم بلعربی آغاز شد. گلی که سریعترین گل تاریخ بوندسلیگا شد. اما علی رغم این شروع طوفانی، لورکوزن در پایان کار مثل فصل قبلش، چهارم شد.
برای فصل جدید، روح بسیار خوب و امیدوار کننده ای در لورکوزن وجود دارد. بازیکنان یک سال پخته تر و با تجربه تر شده اند و سرمربی فرصت بیشتری برای به کارگیری ایده هایش داشته است. خرید تین یدوای از رم پس از عملکرد درخشانش در ابتدای فصل که منجر شد تا پیش از اتمام قرارداد قرضی اش، لورکوزن قرارداد مدافع کروات را دائمی کند و آندره رامالیو، مدافع جدیدی که از رد بول سالزبورگ به شاگردان سرمربی سابقش اش ملحق شده، ابزار تدافعی تیم اشمیت را تقویت کرده است.
این به خاطر سبک بازی هجومی خشنی است که در فصل گذشته فاصله زیادی بین خط حمله و خط دفاعی ایجاد کرده بود و باعث می شد خطاهای زیادی گریبان گیر مدافعان شود. ورکسلف در صدد جذب یوناتان تا، مدافع هامبورگ است که نشان می دهد لورکوزن به فکر جذب بازیکنان جوان و با استعداد است که بتوانند در سیستم باشگاه پیشرفت کنند.
البته خداحافظی سیمون رولفس، کاپیتان بایر 04 به معنای کاهش تجربه تیمی است ولی انتقال گونزالو کاسترو به دورتموند می تواند بزرگتر از خداحافظی رولفس تلقی شود. اگر چه بازگشت کریستوف کرامر پس از حضوری دو ساله و قرضی در بروسیا مونشن گلادباخ که منجر به ملی پوش شدن این بازیکن و بالا بردن جام جهانی 2014 شد، می تواند نیاز هر باشگاه سطح بالایی را در خط میانی تقویت کند.
بنابراین چه چیزی مانع موفقیت در فصل 15/16 می شود؟ شاید به حساب آوردن لورکوزن به عنوان یکی از مدعیان فتح بوندس لیگا، با دانستن عمق تیمی بایرن مونیخ کمی دور از انتظار باشد. اما در بین وولفسبورگ تازه قدرت گرفته و هیجان پیرامون تیم توخل در وستفالن، این احساس وجود دارد که لورکوزن می تواند مدعی عنوان دومین تیم برتر آلمان باشد.
به اضافه این، در رقابت های حذفی، لورکوزن می تواند رقیبی باشد که کسی دوست ندارد به آن برخورد کند. مثل چیزی که برابر اتلتیکو مادرید در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان از خود نشان داد. لورکوزن در بای آرنا برابر اتلتیکو فوق العاده ظاهر شد اما تاوان تنها یک گل زده اش را در ویسنته کالدرون و در ضربات پنالتی داد.
این شکست به نوعی بازگوکننده مشکلات روحی آن ها است. زیرا که این را بار دیگر در جام حذفی برابر بایرن به نمایش گذاشتند و در ضربات پنالتی مغلوب باواریایی ها شدند؛ حذف محترمانه از لیگ قهرمانان و جام حذفی برابر اتلتیکو و بایرن آن هم در ضربات پنالتی و به صورت مشابه.
بزرگترین چیزی که اشمیت باید روی آن کار کند، مسائل تاکتیکی و ساختن تیمی رقابتی نیست زیرا که اکنون هم او در ایجاد این امر موفق بوده است. چیزی که شیرها به آن نیاز حیاتی دارند، روحیه و جو پیروزی و داشتن ذهنی جاه طلب در تک تک بازیکنان است. این مسئله، مسئله ای بسیار دشوار است زیرا که اشخاص مهمی در لورکوزن موفق به انجام آن نشده اند.
اگر این مشکل روحی در ساختار باشگاه مرتفع شود، ورکسلف می تواند با هر تیمی برابری کند. پرس های بی رحم و حملات همه جانبه آن ها، هم اکنون هم افراد زیادی را معطوف خود کرده است و تعریف و تمجید کارشناسان و فوتبال دوستان را به همراه داشته است. اکنون اگر ثبات و مشکلات روحی قدیمی و مزمن باشگاه هم مرتفع شود، می توان به پتانسیل رسیدن به یک تیم بی نقص امیدوار بود.
آیا فصل 2015/16 برای شیرها، فصلی همراه با درخشش خواهد بود؟ آیا این دی ان ای و موج بدبینی از روی بازیکنان کنار خواهد رفت و خودباوری به آن ها القا خواهد شد؟ این اتفاق کاملا ممکن است رخ دهند.تنها چیزی که اکنون می دانیم این است که آینده برای شیرها بسیار روشن است.