طرفداری- به عنوان قشری درگیر و پر مخاطره در بالاترین سطح فوتبال جهان، باید گفت که سوء تفاهم های زیادی در مورد مفهوم و جایگاه مدیر برنامه ها در میان فوتبال دوستان وجود دارد. در نگاه برخی آن ها نفرینی برای فوتبال هستند. مرضی روحی که روی گذشته و آینده سایه افکنده است. اگر از مربیان یا مدیران عامل باشگاه ها سوال کنید، داستان های شیرین یا وحشتناک زیادی برای تعریف کردن دارند.
به هر حال باید گفت که با قشری با شغلی متفاوت سر و کار داریم. آن ها را می توان شر لازم این ورزش دانست. برای این منظور با یک ایجنت که نمی خواست نامش فاش شود صحبت کردیم. او گفت: "مردم ما را دوست ندارند اما باید به آن ها گفت که سعی کنید بدون حضور ما یک توافق را حاصل کنید!"
این روزها در مرسی ساید، مسئله ایجنت ها بحث داغی است. در باشگاه لیورپول مسئله رحیم استرلینگ به داستانی خسته کننده تبدیل شده است. حضور مدیر برنامه های این بازیکن، آیدی وارد در متن این داستان دنباله دار باعث شده است که این قشر، از کمترین محبوبیت ممکن در این شهر بهره مند شوند.
در اورتون نیز داستان مشابهی در جریان است. در شرایطی که روملو لوکاکو مهاجم بلژیکی تافی ها به تازگی مینو رایولا را به عنوان ایجنت منصوب کرده است، این ایتالیایی نه چندان خوش نام در پی یافتن یک مشتری دست به نقد برای لوکاکو است. او در یکی از نخستین مصاحبه هایش به عنوان مدیر برنامه های لوکاکو اعلام کرد که اگر زودتر به این شغل منصوب می شد، این بازیکن هرگز در باشگاهی مانند اورتون بازی نمی کرد.
درشرایطی که به نظر می رسد تنها وظیفه ایجنت ها سر و سامان دادن به قرارداد های تجاری بازیکنان است، این شغل چیزی فراتر از این مسئله است. زمینه کار آن ها را می توان در بخش های: استعداد یابی (پیشنهاد بازیکن به باشگاه های دیگر)، مسئله افزایش اعتماد به نفس، مشورت دادن در خصوص برخورد با انتقادات و پاسخ به برخی از آن ها، افزایش انگیزه، کار در زمینه نقل و انتقالات و صحبت با رسانه ها و حتی یک دوست برای بازیکن دسته بندی کرد.
جاناتان بارنت، به عنوان رئیس یکی از بزرگترین آژانس های دلال در بریتانیا می گوید: "ما در تمام جنبه های حرفه بازیکن دخیل هستیم. ما این اطمینان را حاصل می کنیم که بازیکن تنها روی فوتبال تمرکز کند."
ایجنت های خوب، موکل خود را در بالاترین جایگاه در دستور کاری خود در نظر می گیرند. نگرانی های او، می تواند گاهی به مانند نگرانی های حرفه ای یک پدر یا مادر برای بازیکن باشد. آن ها آرزوها و ترس های بازیکن را می شنوند، روحیه خودخواهانه وی را تقویت می کنند، به قرارداد ها کمک می کنند تا بازیکن به جنگ خود ادامه دهد. آن ها در مورد تاکتیک ها و تمرینات، دوستی های داخل و خارج از زمین، در مورد گذشته و آینده با بازیکن صحبت می کنند. آن ها برای بازیکن در هتل ها اتاق رزرو می کنند، برنامه سفر ها را می چینند، به نامه های هواداران پاسخ می دهند و حتی شبکه های اجتماعی بازیکن را مدیریت می کنند. در یک جمله، آن ها پول می گیرند که اهمیت بدهند و مراقب باشند.
ایجنتی که نامش فاش نمی شود، افزود: "کار شما 24 ساعت در روز و 8 روز در هفته ادامه دارد. به بازیکن ها یاد می دهیم که فوتبال شغل و تجارت شما و همه آن چیزی است که برای آینده می اندوزید. به بازیکن ها در زمینه های تجاری، قرارداد ها و نقل و انتقالات کمک می کنیم؛ اما جدا از آن به طور روزانه از آن ها حمایت می کنیم. این یعنی ما نیمی از عمرمان را در بزرگ راه ها هستیم و معمولا حوالی 3 تا 5 بامداد به خانه می رسیم."
در اضافه به عنوان کارهای روزانه آن ها، می توان استفاده باشگاه ها از آن ها به عنوان واسطه برای شناسایی بازیکنان جدید یا یافتن باشگاهی برای بازیکنان مازاد را اضافه کرد. آن ها همواره می توانند عناصری مفید برای باشگاه ها در سطوح متفاوت باشند.
نقش اصلی ایجنت ها گاهی این می شود که موکلانشان را در تیتر خبرها برای جلب نظر و در نتیجه قرارداد های دیگر نگاه دارند. این صحبت ها، مصاحبه ها و حرف های جنجالی از سوی دیگر منجر به شهرت ایجنت ها می شود. این دلیلی است که شخصی مانند آیدی وارد، به عنوان شخصی ناشناخته تا یک سال قبل، به سرعت به یک عنصر نامطلوب اما مشهور در لیورپول شناخته شد. این دلیلی است که امثال رایولا (ایجنت ماریو بالوتلی و زلاتان) و خورخه مندز (ایجنت ژوزه مورینیو، کریستیانو رونالدو، آنخل دی ماریا و کارلوس کیـروش) را سوپر ایجنت می نامند.
قراداد بازیکن تمدید شود یا نقل و انتقالی صورت گیرد؛ همواره ایجنت نقشی موثر را در این بین بازی می کند. در درجه اول آن ها با ارزش بازیکن را -به بازیکن و باشگاه- یاد آور می شوند و سپس شرایط خود را اعلام می کنند. برخلاف بازیکنان، آن ها ایده هایی بسیاری در خصوص کیفیت قرارداد های جدید شامل، بند آزاد سازی، پاداش ها و مسائل خارج از زمین دارند.
با این حال برخی قرارداد ها سر راست تر بوده اند. برای مثال کوین کیگان (سرمربی وقت نیوکاسل)، مذاکرات برای خرید آلن شیرر را در سال 1996 از بلک برن را به یاد دارد. تونی ستفرز، ایجنت شیرر در جریان قراردادی که رکورد نقل و انتقالات فوتبال جهان را جابجا کرد تنها یک شرط داشت؛ اینکه شماره 9 نیوکاسل بر تن شیرر برود. او پس از دریافت پاسخ مثبت به این انتقال رضایت داد. کیگان در این خصوص گفت: "او (شیرر) به تونی اعتماد داشت و این برای او درست پیش رفت."
برای مثال برندان راجرز وقتی از سوانزی راهی لیورپول شد، ایجنت نداشت و شخصا با باشگاه به توافق رسید. با این وجود همیشه اوضاع به این آسانی نیست. سالیانه پرونده های قطور و خسته کننده ای مانند رحیم استرلینگ به وجود می آیند که باعث می شوند رابطه بازیکن با باشگاه و هواداران بر هم بخورد.
جاناتان بارنت افزود: "همیشه مسئله پول نیست. این در مورد پیشرفت بازیکن و پذیرفتن یک چالش بزرگ تر در زمان درست است." بارنت مدیر برنامه های اشلی کول بود، زمانی که این بازیکن پیشنهاد 55 هزار پوندی آرسنال برای این بازیکن را نپذیرفت و انتقال پرحاشیه به چلسی را ترتیب داد.
در اکتبر 2013 تا سپتامبر 2014، باشگاه های لیگ برتری 115.2 میلیون پوند به حساب ایجنت ها واریز کردند. در این بین سهم لیورپول 14.3 و سهم اورتون 5.75 میلیون پوند بود. منتقدان می گویند که این پول می تواند در مصارف بهتری مورد استفاده باشگاه ها قرار گیرد. اینکه می توان از این پول برای بالا آوردن چمنی بهتر یا ارزان تر کردن بلیط مسابقات استفاده کرد. با این حال ایجنت ها می توانند ساعت ها با شما از این حرف بزنند که نقش آن ها آنقدر پررنگ هست که چنین مبالغی را دریافت کنند.
این نگرانی وقتی به مسئله ای بزرگ تر تبدیل می شود که ایجنت ها یک قرارداد را با چانه زنی در خصوص دستمزد شخصی شان، به خطر می اندازند. به ندرت پیش می آید که آن ها در مورد این مسائل پس از امضای قرارداد ها صحبت کنند. آن ها به ندرت با مربیان در خصوص نیاز بازیکن به حضور در ترکیب صحبت می کنند.
مسئله پرونده آیدی وارد را یک بار دیگر مورد بررسی قرار می دهیم. این ایجنت 34 ساله که این روزها در لیست سیاه لیورپولی ها قرار دارد از شیوه ای برای هموار کردن راه استرلینگ به خروج از آنفیلد متوسل شده است که باعث شده است حتی هم صنف های او از سر تعجب ابرو بالا بدهند. او به دنبال بهترین خریدار برای موکلش است و می شود تائید کرد که نقشی پررنگ در نظر استرلینگ و دیگر موکلش سیدو براهینو دارد. با این حال نمی توان گفت که او تنها مسبب شرایط فعلی استرلینگ است. باری، او در زمینه ضربه ای که به شهرت پسر طلایی سابق فوتبال اروپا وارد شده است، مسئول است.
افرادی به مانند آیدی وارد، کمکی به بهبود تصویر شکل گرفته در ذهن فوتبال دوستان از مقتصات یک ایجنت نمی کنند. اما در هر شغلی می توان انگشت شمار افرادی را پیدا کرد که آن حرفه را لکه دار می کنند. افراد زیادی در این بین متهم می شوند که تلاش می کنند معاملات را به شکست بینجامانند. آن هایی که از رسانه ها برای ارسال پیغام ها استفاده می کنند. آن ها که باعث می شوند پرونده های به طول انجامیده، بیشتر به طول بینجامد. آن هایی که به طور غیر قانونی دلالی می کنند و در نهایت آن هایی که مبالغی زیر میزی را جابجا می کنند. این ها را می توان ایجنت های بد نامید. کسانی که به وجهه این شغل ضربات جبران ناپذیری وارد آورده اند. اما ایجنت های خوب در بازی باقی مانند. نقش آن ها بیشتر می شود و بازار به ارزش آن ها پی می برد. یک بازیکن که نخواست نامش فاش شود در این خصوص گفت: "یک ایجنت خوب به اندازه وزنش طلا ارزش دارد. این بازی شاید آن ها را دوست نداشته باشد، اما به آن ها نیاز دارد."